9
1403
منتظر ظهور ولی عصر
امام باقر (سلام الله علیه) می فرماید:
منتظر ظهور ولی عصر أرواحنا فداه و عارف به حقّ ولایت اولیای الهی، به منزله کسی است که در پای رکاب او شمشیر بزند؛ بلکه به منزله کسی است که در رکاب پیغمبر صلّی الله علیه و آله وسلّم جهاد کند؛ بلکه مانند کسی است که همراه پیامبر به شهادت برسد: «العارف منکم هذا الأمر المنتظر له المحتسب فیه الخیر کمن جاهد والله مع قائم آل محمّد (صلّی الله علیه وآله وسلّم) بسیفه. ثمّ قال: بل والله کمن جاهد مع رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم بسیفه. ثمّ قال الثالثه: بل والله کمن استشهد مع رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فی فسطاطه» [۱]
[۱]بحار الأنوار ج۲۴ ص۳۸
مراحل اخلاق در قرآن ص۳۹۲
8
1403
خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت
آیت الله العظمی جوادی آملی:
«تَمَسَّکْ بِحَبْلِ الْقُرْآنِ»؛ اصرار خود قرآن و اصرار اهل بیت(سلام الله علیهم اجمعین) است که قرآن، حبلِ آویخته است؛ یعنی انزال و تنزیلی که خدا درباره قرآن بیان کرده، با انزال و تنزیلِ باران و برف و تگرگ فرق های عمیقی دارد. باران را خدا نازل کرده، برف را و تگرگ را نازل میکند، به نحو انداختنِ روی زمین است و به اصطلاح، تجافی است؛ اما قرآن را در شب قدر نازل کرده است، به معنای آویختن است، نه انداختن.قرآن را به زمین نینداخت، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت که «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیَدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی وَ الطَرَفُ الآخَرُ بَأَیدِیکُم». این طناب را آویخت، فرمود یک طرف آن به دست خود خداست و طرف دیگر آن به دست شماست.دو تا فایده دارد: یکی مانع افتادنِ انسان است؛ دیگری فایده صعود انسان است که «اقْرَأْ وَ ارْقَهْ» ؛بتواند بخواند و بالا برود و به «قربهً إلی الله» بار یابد…»
درس اخلاق ۹۶/٩/٩
7
1403
غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان
استاد محمدحسین رجبی دوانی
پاسخ به سوالات
غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان
امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند.
لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عدهای که واقعا پای کار هستند بمانند.
در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود.
لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند.
اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید.
چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند.
جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشتهاند که معاویه نامههای برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو میدهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم.
معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود.
اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستادهام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچههایتان میروند درب خانه اینها درخواست میکنند و آنها دریغ میکنند.
اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم.
اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا… یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند .
6
1403
سجده شکر
به سجده شکر پس از ادای فریضه نماز، سفارش اکید کرده اند و بلکه آن را جبران کننده قصورِ نداشتن حضور قلب در نماز معرفی کرده و فرموده اند: اگر در نماز حضور قلب نداشتید با نافله آن را تدارک کنید و اگر در نافله نیز حضور نداشتید با سجده شکر آن را جبران کنید [۱]
انسان عابد نه تنها از خداوند طلبکار نیست، بلکه بدهکار او هم میشود و باید برای توفیق عبادت که خدای سبحان به او عطا فرموده سجده شکر کند و اگر عجز انسان نبود لازم بود برای هر سجده شکری نیز سجده شکر دیگری کند، چنان که در بیان نورانی امام سجّاد(سلام الله علیه) آمده است: خدایا ما هرگاه تو را شکر کردیم بدهکار شدیم؛ زیرا با توفیق شکر، نعمت جدیدی به ما عطا کردی که خود نیازمند شکری دیگر است. [۲]
[۱]وسائل الشیعه ج۷ ص۶
[۲]بحار الانوار ج۹۱ ص۱۴۶
تسنیم ج۴ ص۴۸
https://t.me/ebrahim_1364
https://ble.ir/ebrahim_1364
13
1402
مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر
به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر ارواحنا فداه مسابقه رنگ آمیزی بین حافظان قرآن هیئت فامیلی ابراهیم برگزار شد و بهاره خانم خوش منظریه رنگ آمیزی خوشگل انجام داده، دختر عموش رقیه خانم محمدیان هم یه رنگ آمیزی زیبا داشته.، نورا خانم نیکان هم یه رنگ آمیزی خوشگل داشته انجام میداده ولی یک دفعه وسطای رنگ آمیزیش خوابش برده 🙂
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر اسفند ۱۳, ۱۴۰۲
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت اسفند ۱۳, ۱۴۰۲
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان اسفند ۱۳, ۱۴۰۲
- سجده شکر اسفند ۱۳, ۱۴۰۲
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر اسفند ۱۳, ۱۴۰۲