اسفند
13
1396

نافرمانی چنین خدایی ناجوانمردیست

حضرت ابراهیم علیه السلام بسیار میهماندوست بود و تا میهمان به خانه او نمى‏‌آمد، غذا نمى‏ خورد. 
زمانی فرا رسید که یک شبانه روز، هیچ میهمانی بر او وارد نشد؛ پس از خانه بیرون آمد و به جستجو پرداخت. 

پیرمردى را دید و جویاى حال او شد، ولی فهمید آن پیرمرد، بت‌پرست است. حضرت ابراهیم گفت: 

«افسوس! اگر بت پرست نبودی، میهمان من می‌شدى و از غذاى من مى‌‏خوردى»

در این هنگام جبرئیل بر حضرت ابراهیم نازل شد و گفت: 

خداوند مى‏ فرماید این پیرمرد، هفتاد سال مشرک و بت‌پرست بود، ولی ما رزق او را کم نکردیم. اینک که غذای یک روز او را به تو حواله نمودیم، به خاطر بت‏‌پرستى، به او غذا ندادى!

حضرت ابراهیم علیه ‏السلام پشیمان شد و به جستجوى آن پیرمرد رفت. او را پیدا کرد و با اصرار به خانه خود دعوت نمود. پیرمرد بت پرست گفت: 

چرا بار اول مرا رد کردى، ولی حالا دعوت می‌کنی؟حضرت ابراهیم، از هشدار خداوند به او خبر داد.

پیرمرد به فکر فرو رفت و گفت: 

نافرمانى از چنین خداوند بزرگوارى، دور از مروت و جوانمردى است.آنگاه به یگانگی خداوند اقرار نمود و آیین حضرت ابراهیم علیه‏ السلام را پذیرفت.


?جوامع الحکایات(محمد عوفى)،صفحه ۲۱۱

?المحجه البیضاء، جلد ۷ ، صفحه ۲۶۶

درباره نویسنده: زهرا موذن

فرستادن دیدگاه

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031