اردیبهشت
18
1392

گرانی ارزاق

نرخ گندم و نان روز به روز در مدینه بالا می‌رفت نگرانی و وحشت بر همه مردم مستولی شده بود. آن کس که آذوقه سال را تهیه نکرده بود در تلاش بود که تهیه کند و آن کس که تهیه کرده بود مواظب بود آن را حفظ کند. در این میان مردمی هم بودند که به واسطه تنگدستی مجبور بودند روز به روز آذوقه خود را از بازار بخرند.

امام صادق علیه السلام از «معتب» وکیل خرج خانه خود پرسید: «ما امسال در خانه گندم داریم؟»

–          بلی یا بن رسول الله! به قدری که چندین ماه را کفایت کند گندم ذخیره داریم.

–          آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش.

–          یا بن رسول الله! گندم در مدینه نایاب است اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد.

–          همین است که گفتم همه را در اختیار مردم بگذار و بفروش.

معتب دستور امام علیه السلام را اطاعت کرد گندم‌ها را فروخت و نتیجه را گزارش داد. امام علیه السلام به او دستور داد: «بعد از این نان خانه مرا روز به روز از بازار بخر. نان خانه من نباید با نانی که در حال حاضر توده مردم مصرف می‌کنند تفاوت داشته باشد. نان خانه من باید بعد از این نیمی گندم باشد و نیمی جو. من بحمدالله توانایی دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم ولی این کار را نمی‌کنم تا در پیشگاه الهی مسأله اندازه‌گیری معیشت را رعایت کرده باشیم»

 

منبع: بحارالانوار ج ۱۱ ص۱۲۱

      مطالب مرتبط

درباره نویسنده: زهرا موذن

فرستادن دیدگاه

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031