17
1393
آشنایی خدیجه سلام الله علیها با پیامبر صلوات الله علیه
خدیجه دختر خُوَیْلد که زنی تجارت پیشه با شرافت و ثروتمند بود افرادی را برای بازرگانی میگماشت و سرمایهای را برای تجارت در اختیارشان قرار میداد و مزدی به آنان میپرداخت.(۱) وقتی حضرت محمد صل الله علیه و آله به بیست و پنج سالگی رسید(۲) ابوطالب به او گفت: من تهیدست شدهام و روزگار سخت شده است اکنون کاروانی از قریش رهسپار شام میشود کاش تو هم نزد خدیجه که مردانی را برای تجارت میفرستد میرفتی و کار تجارت او را به عهده میگرفتی.
از سوی دیگر خدیجه از راستگویی امانت و اخلاق پسندیده حضرت محمد صل الله علیه و آله آگاهی یافت و در پی او فرستاد که: اگر کار تجارت مرا عهدهدار شوی بیش از دیگران به تو میپردازم و غلام خویش میسره را نیز برای دستیاریت میفرستم.
حضرت محمد این پیشنهاد را پذیرفت(۳) و همراه میسره با کاروان قریش رهسپار شام شد.(۴) در این سفر بیش از سفرهای گذشته سود عایدشان شد. میسره در این سفر از حضرت محمد صل الله علیه و آله کراماتی مشاهده کرد که او را به حیرت انداخت. در این سفر نسطور راهب از پیامبری او در آینده بشارت داد. همچنین میسره حضرت محمد صل الله علیه و آله را دید که بر سر تجارت با شخصی اختلاف پیدا کرد آن مرد گفت: به لات و عزی سوگند یاد کن تا سخنت را بپذیرم. او پاسخ داد: در عمرم هرگز به لات و عزی سوگند یاد نکردهام. میسره در بازگشت از سفر کرامات محمد صل الله علیه و آله و آنچه را مشاهده کرده بود برای خدیجه بازگو کرد.(۵)
خدیجه بانویی خردمند دوراندیش و شرافتمند بود و از نظر نسب از زنان قریش برتر بود. او در اثر امتیازات اخلاقی و اجتماعی متعددی که داشت در زمان جاهلیت «طاهره» و «سیده قریش» نامیده میشد. بنابر مشهور او قبلا دو بار ازدواج کرده و همسرانش درگذشته بودند. همسران قبلی او عُتیّق بن عائذ و ابوهاله هندبن نباش بود.(۶) برخی از اسناد و شواهد تاریخی حاکی از آن است که خدیجه قبلا ازدواج نکرده بود و محمد نخستین همسر او بود بعضی از محققان معاصر نیز روی این موضوع تاکید دارند.(۷)
بزرگان قریش همه علاقه مند به ازدواج با او بودند مردان نامداری همچون عقبه بن ابی معیط، ابوجهل و ابوسفیان از او خواستگاری کرده بودند و او موافقت نکرده بود. از سوی دیگر خدیجه با محمد صل الله علیه و آله خویشاوند بود و نسب هر دو در قُصیّ به هم میرسید. او اطلاعاتی از آینده درخشان محمد صل الله علیه و آله داشت و علاقه مند به ازدواج با او بود. خدیجه به محمد صل الله علیه و آله پیشنهاد ازدواج کرد و محمد صل الله علیه و آله با موافقت عموهایش این پیشنهاد را پذیرفت و در یک جمع خانوادگی ازدواج صورت گرفت. بنابر قول مشهور در این هنگام خدیجه چهل سال و محمد صل الله علیه و آله بیست و پنج سال داشت. خدیجه نخستین زنی بود که محمد صل الله علیه و آله با او ازدواج کرد. (۸)
منابع:
۱- السیره النبویه ابن هشام ج۱ ص۱۹۹
۲- الطبقات الکبری ابن سعد ج۱ ص۱۲۹
۳- الصحیح من سیره النبی الأعظم ج۱ ص۱۱۲
۴- ابن هشام پیشین ص ۱۹۹
۵- ابن سعد پیشین ص۱۳۱
۶- اسد الغابه ابن اثیر ج۵ ص۴۳۴
۷- الصحیح سیره النبی الاعظم ج۱ ص۱۲۱
۸. ابن هشام پیشین ص ۲۰۱
برگرفته از کتاب تاریخ اسلام مهدی پیشوایی ص ۱۱۷
17
1393
دعای روز دهم ماه مبارک رمضان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اللّهُمَّ اجعَلنی فیهِ مِنَ المُتَوَکِّلینَ عَلیکَ وَاجعَلنی فیهِ مِنَ الفائِزینَ لَدَیکَ وَاجعَلنی فیهِ مِنَ المُقَرَّبینَ اِلَیکَ بِاِحسانِکَ یا غایَهَ الطّالِبینَ
خدایا مرا در این روز از توکل کنندگان و سعادتمندان درگاهت قرار ده و مقرر فرما در این روز از مقربان درگاهت باشم، به احسانت ای نهایت همت جویندگان.
17
1393
« نخستین زن مسلمان »
امام حسین علیه السلام:
…أنَّ جَدَّتی خَدیجَهُ بِنتُ خُوَیلِدٍ أوَّلُ نِساءِ هذِهِ الاُمَّهِ إسلاما؛
مادر بزرگم خدیجه دختر خُوَیلِد، نخستین زن مسلمان این امت است.
امالی صدوق ص ۲۲۲ ح ۲۳۹ / دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن و حدیث ج ۱۳ ص ۳۳۶
17
1393
وفات حضرت ابوطالب و خدیجه سلام الله علیها
در سال ۶۲۱۳ پس از هبوط حضرت آدم علیه السلام، وفات ابوطالب و خدیجه رضی الله عنهما واقع شد.
اما ابوطالب، پس وفاتش در بیست و ششم رجبِ آخر سال دهم بعثت اتفاق افتاد. حضرت رسول صلوات الله علیه و آله در مصیبت او بگریست! وقتی جنازهاش را حمل میکردند، آن حضرت از پیش روی جنازهی او میرفت و میفرمود: «ای عمّ! صلهی رحم کردی و در کار من هیچ فرو نگذاشتی؛ خدا تو را جزای خیر دهد!»
بعد از سه روز و به روایتی سی و پنج روز، وفات حضرت خدیجه رضی الله عنها واقع شد. رسول خدا صلوات الله علیه و آله او را به دست خویش در حَجون[۱] مکه دفن کرد. بعد از وفات ابوطالب و خدیجه رضی الله عنهما چندان غمناک بود که از خانه کمتر بیرون شد. از این روی آن سال را عامالحزن نام نهاد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در مرثیهی آن دو بزرگوار فرموده:
اَعیْنیَّ جُدا بارَکَ اللهُ فیکُما عَلی هالکَیْن ماتَری لَهُما مُثْلاً
عُلی سَیِّدِ البَطْحآءِ وَ ابْنِ رَئیسها وَ سَیّدَهِ النِّسوانِ اَوَّل مَنْ صَلّی
مُصابُهُما أرْجی لِیَ الْجَوَّ وَ الْهَوا فَبِتُّ اُقاسی مِنْهُما الْهَمَّ وَ الثَّکْلی
لَقَدْ نَصَرا فیِ الله دینَ مُحَمَّدٍ عَلی مَنْ بغی فیِ الدّینِ قَدرَ عیا اِلّا
منتهی الآمال – جلد اول – صفحه ۸۴
وصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها
————————————————————–
[۱]حجون موضعیست در مکه که مقبره است.
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر تیر ۱۷, ۱۳۹۳
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت تیر ۱۷, ۱۳۹۳
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان تیر ۱۷, ۱۳۹۳
- سجده شکر تیر ۱۷, ۱۳۹۳
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر تیر ۱۷, ۱۳۹۳