شهریور
16
1393

درود بر شما که به اسرار آگاهید!

ابو هاشم مى گوید:
امام حسن عسکرى علیه السلام روزه مى گرفت . وقت افطار آنچه غلامش ‍ براى او غذا مى آورد ما هم با آن حضرت از آن غذا مى خوردیم و من با آن حضرت روزه مى گرفتم . در یکى از روزها ضعف بر من چیره شد. اتاق دیگر رفتم و روزه خود را با مقدارى نان خشک قندى شکستم . (۶۷)
سوگند به خدا! هیچ کس از این جریان باخبر نبود. سپس به محضر امام حسن عسکرى علیه السلام آمدم و نشستم حضرت به غلام خود فرمود: غذایى به ابو هاشم بده بخورد او روزه نیست من لبخندى زدم فرمود: چرا مى خندى ؟ هرگاه خواستى نیرومند شوى گوشت بخور، نان خشک قندى قوت ندارد گفتم : خدا و پیامبرش و شما راست مى فرمایید (درود بر شما باد که به اسرار آگاهید). آن گاه غذا خوردم ….

شهریور
16
1393

ابوحنیفه در محضر امام صادق علیه السلام

ابوحنیفه پیشواى فرقه حنفى مى گوید:
روزى به خانه امام صادق علیه السلام رفتم که آن حضرت را ملاقات کنم .
اجازه ملاقات خواستم ، امام علیه السلام اجازه نداد.
در این وقت عده اى از مردم کوفه آمدند. امام علیه السلام به آنها اجازه ملاقات داد. من هم با آنها داخل خانه شدم . چون به محضرش رسیدم ، گفتم :
– فرزند رسول خدا! بهتر است کسى را به کوفه بفرستید تا مردم را از دشنام اصحاب حضرت محمد صلى الله علیه و آله باز دارید. من بیش از ده هزار نفر را مى دانم که به یاران و اصحاب پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله دشنام مى دهند.
حضرت فرمود:
– مردم از من قبول نمى کنند. گفتم :
– چه کسى از شما نمى پذیرد، شما فرزند پیامبر خدا صلى الله علیه و آله هستید.
امام علیه السلام فرمود:
– تو یکى از آنها هستى که حرفهاى مرا نمى پذیرى . اکنون بدون اجازه داخل خانه من شدى و بدون اجازه من نشستى و بدون اجازه من شروع به سخن نمودى . سپس فرمود:
– شنیدم تو بر مبناى قیاس فتوا مى دهى ؟
گفتم : آرى !
حضرت فرمود:
– واى بر تو! نخستین کسى که در مقابل فرمان خداوند به قیاس گرفتار شد، شیطان بود. آن گاه که خداوند به او دستور داد به آدم سجده کند.
گفت :
– من سجده نمى کنم . زیرا که مرا از آتش آفریدى و آدم را از گل و آتش برتر است . بنابراین با قیاس نمى توان حق را پیدا کرد. براى اینکه مطلب را خوب بفهمى از تو مى پرسم :
– اى ابوحنیفه ! به نظر شما کشتن کسى به ناحق مهمتر است یا زنا؟
گفتم : کشتن کسى به ناحق ، فرمود:
– پس چرا براى اثبات قتل ، خداوند دو شاهد قرار داده و در زنا چهار شاهد؟ آیا این دو تا را به یکدیگر مى توان قیاس نمود؟
گفتم : نه ! فرمود: بول کثیف تر است یا منى ؟
گفتم : بول .
فرمود: پس چرا خداوند در بول دستور مى دهد وضو بگیرید و در منى غسل کنید؟ آیا این دو را مى توان به یکدیگر قیاس کرد؟
گفتم : نه !
فرمود: آیا نماز مهمتر است یا روزه ؟
گفتم : نماز.
فرمود: پس چرا بر زن حائض قضاى روزه واجب است ولى قضاى نماز واجب نیست ؟ آیا اینها را به یکدیگر مى توان قیاس نمود؟
گفتم : نه !
فرمود: آیا زن ضعیف تر است یا مرد؟
گفتم : زن .
فرمود: پس چرا خداوند در ارث براى مرد دو سهم قرار داده و براى زن یک سهم ؟ آیا این حکم با قیاس درست مى شود؟
گفتم : نه !
فرمود: چرا خداوند دستور داده است که اگر کسى ده درهم دزدى کند باید دست او قطع شود ولى اگر کسى دست کسى را قطع کند، دیه آن پانصد درهم است ؟ آیا این حکم با قیاس سازگار است ؟
گفتم : نه !
فرمود: شنیده ام در تفسیر این آیه که خداوند مى فرماید:
– ((ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم )) ، یعنى روز قیامت درباره نعمتها از شما پرسیده خواهد شد. گفته اید منظور از نعمتها، غذاهاى لذیذ و آبهاى خنک در تابستان مى خورند، مى باشد.
گفتم : آرى ! من اینطور معنى کرده ام .
فرمود: اگر کسى تو را دعوت کند و غذاى لذیذ و گوارا در اختیار تو بگذارد، پس از آن بر تو منت گذارد، درباره چنین آدمى چگونه قضاوت مى کنى ؟
گفتم : مى گویم آدم بخیلى است .
فرمود: آیا خداوند بخیل است (در روز قیامت راجع به غذاها و آبهایى که به ما داده ، مورد سوال قرار دهد؟).
گفتم : پس مقصود از نعمتهایى که خداوند مى فرماید انسان درباره آن مورد سؤ ال قرار مى گیرد چیست ؟
فرمود: مقصود نعمت دوستى و محبت ما خاندان پیامبر است

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

شهریور ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« مرداد   مهر »
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031