شهریور
25
1393

یک مناظره جالب

امام جواد علیه السلام نخستین امامى است که در خردسالى (تقریبا در هشت سالگى) به منصب امامت رسید.
در عین حال، چون علمشان از جانب خداوند بود بر تمام اهل فضل از لحاظ علم و دانش برترى داشت .
مخالفین آن حضرت مناظرات و گفتگوهایى با آن بزرگوار انجام مى دادند و گاهى سؤالات مشکلى مطرح مى نمودند تا به خیال باطل خودشان او را در صحنه مبارزه علمى شکست دهند. بعضى از آنها هیجان انگیز و پر سر و صدا بوده ، از جمله مناظره یحیى بن اکثم قاضى القضات کشورهاى اسلامى است .
بنا به دستور ماءمون خلیفه عباسى مجلس مناظره اى تشکیل یافت . امام جواد علیه السلام حاضر شد و یحیى بن اکثم نیز آمد و در مقابل امام نشست .
یحیى بن اکثم به خلیفه نگریست و گفت :
– اجازه مى دهى از ابو جعفر (امام جواد علیه السلام) پرسشى بکنم ؟
ماءمون گفت : از خود آن جناب اجازه بگیر.
یحیى از امام اجازه خواست .
امام علیه السلام فرمود: هر چه مى‌خواهى سؤال کن .
یحیى گفت : چه مى فرمایید درباره شخصى که در حال احرام حیوانى را شکار کرده است ؟
امام جواد علیه السلام فرمود: این شکار را در خارج حرم کشته است یا در داخل حرم ؟
آیا آگاه به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا ناآگاه ؟
عمدا شکار کرده یا از روى خطا؟ آن شخص آزاد بوده یا بنده ؟
صغیر بوده یا کبیر؟
اولین بار شکار کرده یا چندمین بار اوست ؟
شکار او از پرندگان بود یا غیر پرنده ؟
از حیوان کوچک بوده یا بزرگ ؟
باز هم مى خواهد چنین عملى را انجام دهد یا پشیمان است ؟
شکار او در شب بوده یا در روز؟
در احرام حج بوده یا در احرام عمره ؟
یحیى بن اکثم از این همه آگاهى متحیر ماند و آثار عجز و ناتوانى در سیمایش آشکار گردید و زبانش بند آمد طورى که حاضران مجلس ضعف و درماندگى او را در مقابل امام علیه السلام به خوبى فهمیدند.
بعد از این پیروزى، ماءمون گفت: خدا را سپاسگزارم که هر آنچه در نظرم بود همان شد.
آن گاه رو به خویشاوندان خود کرد و گفت: حال آنچه را که قبول نداشتید پذیرفتید؟ (چون آنان مى‌گفتند امام جواد علیه السلام به امامت لایق نیست).
پس از صحبت هایى که در مجلس به میان آمد مردم پراکنده شدند. تنها گروهى از نزدیکان خلیفه مانده بودند. ماءمون به امام علیه السلام عرض ‍ کرد:
– فدایت شوم ! اگر صلاح بدانید احکام مسائلى را که در مورد کشتن شکار در حال احرام مطرح شد را بیان کنید تا بهره مند شویم .
امام جواد علیه السلام فرمود: آرى ! اگر شخص محرم در حل (بیرون از حرم ) شکار کند و شکار او از پرندگان بزرگ باشد، باید به عنوان کفاره یک گوسفند بدهد و اگر در داخل حرم بکشد، کفاره اش دو برابر است (دو گوسفند). اگر جوجه اى را خارج از حرم بکشد، کفاره اش بره اى است که تازه از شیر گرفته شده باشد. اگر در داخل حرم بکشد، باید علاوه بر آن بره ، بهاى جوجه را هم بپردازد. اگر شکار از حیوانات صحرایى باشد چنانچه گورخر باشد کفاره اش یک گاو است و اگر یک شتر مرغ باشد باید یک شتر کفاره بدهد. اگر هر کدام از اینها را در داخل حرم بکشد، کفاره اش دو برابر مى شود. اگر شخص محرم عملى انجام دهد که قربانى بر او واجب گردد، چنانچه در احرام عمره باشد، باید آن را در مکه قربانى کند و اگر در احرام حج باشد، باید قربانى را در منى ذبح کند و کفاره شکار بر عالم و جاهل یکسان است . منتها در صورت عمد (علاوه بر وجوب کفاره ) معصیت نیز کرده است ؛ اما در صورت خطا گناه ندارد. کفاره شخص آزاد بر عهده خود اوست ، اما کفاره برده را باید صاحبش بدهد. بر صغیر کفاره نیست ولى بر کبیر کفاره واجب است . آن کس که از عملش پشیمان است ، گناهش در آخرت بخشیده مى شود؛ ولى کسى که پشیمان نیست عذاب خواهد دید.
ماءمون گفت: آفرین بر تو اى ابا جعفر! خدا خیرت بدهد. اگر صلاح مى‌دانى شما نیز از یحیى بن اکثم بپرس ، همچنان که او از شما پرسید. در این هنگام امام علیه السلام به یحیى فرمود: بپرسم ؟
یحیى پاسخ داد: فدایت شوم ! اختیار با شماست . اگر دانستم جواب مى دهم و اگر نه ، از شما استفاده مى کنم .
امام علیه السلام فرمود: به من بگو! در مورد مردى که در اول صبح به زنى نگاه کرد در حالى که نگاهش به آن زن حرام بود و آفتاب که بالا آمد زن بر او حلال گشت هنگام ظهر باز بر او حرام شد و چون وقت عصر فرا رسید بر او حلال گردید و موقع غروب آفتاب باز بر او حرام شد و در وقت عشاء حلال شد و در نصف شب بر وى حرام گردید و در طلوع فجر بر او حلال گشت این چگونه زنى است و به چه دلیل بر آن مرد گاهى حلال و گاهى حرام مى‌شود؟
یحیى گفت: به خدا سوگند! پاسخ این سؤال را نمى دانم و نمى دانم به چه دلیل حلال و حرام مى شود. اگر صلاح مى دانید خوب جواب آن را بیان فرمایید تا بهره مند شویم.
امام علیه السلام فرمود: این زن کنیز مردى بوده است. در صبحگاهان مرد بیگانه‌اى به او نگاه کرد، نگاهش حرام بود و چون آفتاب بالا آمد کنیز را از صاحبش خرید و بر او حلال شد و هنگام ظهر او را آزاد کرد بر وى حرام گردید و موقع عصر با او ازدواج نمود بر او حلال شد و در هنگام غروب او را ظهار  نمود بر او حرام گردید و در وقت عشاء کفاره ظهارش را داد بر او حلال شد و در نیمه شب او را طلاق داد بر او حرام گشت و در سپیده دم رجوع نمود، زن بر او حلال شد.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

شهریور ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« مرداد   مهر »
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031