24
1393
ره عشق؛ تفسیر سوره کهف ۱۹
حجتالاسلام والمسلمین سیدسعید لواسانی:
بِسْمِالله الرَّحْمنِ الرَّحِیم
وَ اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً
ترجمه آیه ۲۷
آنچه از نگارشیافته پروردگار توست که بر تو وحى مىشود، تلاوت کن. سخنان او را دگرگونکنندهاى نیست، و جز او هرگز پناهگاهى براى خود نخواهى یافت.
تلاوت کتاب خدا
داستان اصحاب کهف پایان پذیرفت و از این آیه بهگونهای به آیات پیش از داستان بازمیگردد، که ای پیامبر ما؛ از اینکه گروهی حق را نمیپذیرند و ایمان نمیآورند، غمگین مباش و وظیفه رسالت خود را انجام بده و آیات قرآن را تلاوت کن و صبر پیشه نما. [المیزان: ۱۳/۳۰۱ ] زیرا قرآن کلام من است، وظیفه تو آن است که آن را خوب بگیری و خوب منتقل کنی و برای مردم تلاوت نمایی.
«وَ اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ» «اتْلُ» از مصدر «التِّلاوه» به معنای قرائتکردن است. [الافصاح فی فقه اللغه: ۱/۲۲۰] اصل این واژه به معنای پیرویکردن است. [مفردات راغب: ۱۶۷] در حقیقت تلاوت کتاب الهی به معنای پیرویکردن از آیات آن است. اما «وحی» القای امری در باطن دیگری است، در این مقام القای کلمات الهی در قلب پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله وسلم است. [التحقیق: ۱۳/۵۹] یعنی پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم کلام خدا را از منبع الهی دریافت میکند و وظیفه آن حضرت تلاوت وحی الهی است که دریافت کرده است. یعنی کتاب خدا که در لوح محفوظ نوشتهشده است، و بر پیامبر خدا صلیالله علیه و آله و سلم با وحی الهی فروفرستاده میشود، باید بر مردم تلاوت شود. بنابراین قرآن کریم؛ کتاب جاویدان الهی است که به هیچوجه دگرگون نمیشود، و حقایق عالم را به زبان وحی بیان میفرماید و در دسترس بشریت قرار میدهد.
کلماتی نفوذناپذیر
«لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ» امکان تبدیل کلمات خدا نیست، چنانکه امکان تبدیل خلق خدا هم نیست: «لاَتَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللهِ» [روم: ۳۰] یعنی نه کلمات تکوینی خدا دگرگونی میپذیرد و نه کلمات تدوینی او عوض میشود: «لاَمُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِ الله» [انعام: ۳۴] نه خدا چنین میکند، زیرا آفرینش خدا بهترین است و نیازی به دگرگونی دارد: «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ» [سجده: ۷] و کلمات خدا هم شیواترین کلمات است که به متقنترین وجه نازل شده است: «اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ» [زمر: ۲۳]غیرخدا هم که توان و قدرتی بر دگرگون کردن و تغییر آن ندارند. بنابراین کتاب خدا نفوذناپذیر است و قرآن از هرگونه تحریفی مصون است.
پناهگاه الهی
«وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً» «مُلْتَحد» به معنای پناهگاه است. [مفردات: ۷۳۷] خطاب به پیامبر خدا صلیالله علیه و آله و سلم است: «جز او هرگز پناهگاهی نخواهی داشت» اما در واقع خطاب به همه بشریت است که به هیچوجه جز خدا پناهگاهی ندارد. انسان بدون خدا و جز او پناهگاهی ندارد تا در آن سنگر بگیرد و از دسترس شیطان و عذاب الهی نجات یابد. و خدا که تنها پناه بشر است، قرآن را بر پیامبر خود وحی کرد تا بر بشریت بخواند و راه نجات را بیابد. پس هرکس از قرآن و دستورات آن و دین الهی روی برگرداند، حتماً به دام شیطان میافتد و گرفتار عذاب میشود و آنکه از قرآن پیروی کند، در پناه خدا سنگر گرفته و از شر شیطان در امان است و عذاب جهنم هم از او دور خواهد شد.
مَأْدُبَهٌ اللهِ
آیه شریفه بر این نکته تأکید دارد که آیات قرآنی و واژگان آن همگی کلمات و جملات الهی است و پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم تلاوتکننده آن برای مردم است، یعنی این آیات را ـ معصومانه ـ از مبدأ وحی دریافت کرده و آن را ـ معصومانه و همانگونه که بوده است ـ به مردم انتقال داده و تلاوت کرده است. بنابراین قرآن متن واقع و حق است و هرکس با دلی پاک بر آن وارد شود، به قدر توان خود از آن بهره میبرد. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم میفرمایند: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ مَأْدُبَهٌالله تَعَالَى» [تفسیر امام حسن عسکری: ۶۰] «این قرآن سفره و غذای آماده خداوند متعال است.» وقتی چنین است، برای همگان غذای روحی و قلبی مناسب آنان را دارد، به شرط اینکه قلب خود را گرسنه معارف الهی کنند. آنگاه میبینند که چگونه از معارف نورانی قرآن سیراب میشوند.
نقدی بر نظریه قرائتهای مختلف
بنابراین نباید کسی خیال کند که با داشتهها و پیشفرضها و برداشتهای خود که رهاورد اندیشه غربی است، میتواند به تفسیر قرآن بپردازد و بعد سخن از اختلاف قرائت بزند. چنین کسی سخت در اشتباه است. ما در فهم قرآن چارهای نداریم که در کنار سفره قرآن بنشینیم و اگر داشتهای هم داریم، این داشتهها برگرفته از مفسران حقیقی قرآن یعنی اهل بیت عصمت علیهمالسلام باشد. چرا چنین است؟ زیرا قرآن کلام خداست، یعنی گوینده این کلمات نورانی خداست، و گیرنده آن رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم است. کلام بشر نیست تا ما بتوانیم با داشتهها و برداشتهای خود از آن قرائت خود را داشته باشیم. بلکه کتاب ناطق الهی است، وقتی ناطق شد، امکان ندارد که کسی بتواند نظر و اندیشه خود را بر آن تحمیل کند. اگر کسی چنین کرد، گرفتار تفسیر به رأی میشود. یعنی حرف خود را در کنار سخن خدا میگذارد، نهتنها به قرآن گوش نمیسپارد، بلکه حرف و نظر خود را ـ در برابر وحی الهیـ اصل میداند و در این صورت هیچ پناهگاهی ندارد. زیرا تنها خدا پناهگاه بشریت است و کسی که با سخن خدا بازی کرد، گرفتار هرج و مرج میشود: «بَلْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیج» [ق: ۵] «بلکه حقیقت را، وقتى برایشان آمد، دروغ خواندند، و آنها در کارى سردرگم مانده اند.» چنین افرادی که با اندیشههای غربی چون هرمنوتیک و اختلاف قرائتها میخواهند قرائت خود را بر قرآن تحمیل کنند، گرفتار هرج و مرج فکری هستند و به این دلیل همواره سردرگماند.
ناطق حکیم و سکوتی حکیمانه
خواننده محترم توجه دارد که امکان ندارد کسی بتواند مبانی خود را بر قرآن تحمیل کند. زیرا قرآن کلام نفوذناپذیر خداست و اقتدار دارد و تنها کسانی از آن بهره میبرند که ظرف وجود خود را خالی به آن محضر میبرند، در این صورت با قلبی پر بازمیگردند. این سخن نهتنها برای ماست، بلکه پیامبران الهی نیز باید در برابر کلام خدا گوش باشند: «فَاسْتَمِعْ لِما یُوحى» [طه: ۱۳]. آنان هم نمیتوانند با داشتههای خود به محضر کلام الهی وارد شوند، بلکه باید در برابر وحی کاملاً گوش باشند. و این دستور صریح قرآن به همه مخاطبان قرآن است که «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون» [اعراف: ۲۰۴] «و چون قرآن خوانده شود، گوش بدان فرادارید و خاموش مانید، امید که بر شما رحمت آید» چون قرآن ناطقِ حکیم است، در برابر آن سکوتی همراه با توجه داشته باشید. چه کسی قرآن را برای ما میخواند؟ پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم: «وَ اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ» پیامبری که این کتاب را از خداوند حکیم دانا گرفت: «وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیم» [نمل: ۶] «و حقّاً تو قرآن را از سوى حکیمى دانا دریافت مىدارى» و برای ما تلاوت کرد و خواند، و چون غذایی آماده برای همگان فراهم آورد که هرکس به قدر وسع خود از این سفره آماده الهی بهره ببرد. بنابراین ما باید حکیمانه به آن گوش فرادهیم و خالی به محضرش وارد شویم تا به قدر ظرفیتمان پرمان کند.
24
1393
آداب وقت خواب و دعاهای آن
زمانى که خواستى بخوابى،شایسته است آماده مرگ شوى،و در حال خوابیدن با طهارت باشى و از گناهان توبه کنى،و دل خود را از همّ و غم دنیا فارغ سازى،و هنگام مرگ و تنها و بى کس خوابیدن در قبر را یاد آرى،و وصیّت خود را نوشته زیر بالین خود گذارى،و در نیّت برخاستن براى نماز شب باشى،زیرا افتخار مؤمن و زینت او در دنیا و آخرت خواندن نماز در پایان شب است.در وقت خوابیدن،سوره«توحید»و سوره «تکاثر»و آیه الکرسى مىخوانى،آنگاه سه مرتبه مىگویى:
اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلافَقَهَرَ وَالْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى بَطَنَ فَخَبَرَ وَالْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى مَلَکَ فَقَدَرَ وَالْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى یُحْیىِ الْمَوْتى وَیُمیتُ الاَحْیآءَ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ
ستایش خداى را که برتر شد و چیره گشت،و ستایش خداى را که باطن شد و آگاه گشت،و ستایش خداى را که مالک گشت و توانا شد،و ستایش خداى را که مردگان را زنده مىکند و زندگان را مىمیراند،و او بر هر چیز تواناست.
پس تسبیح حضرت زهرا علیها السّلام را مى گویى،و بر طرف راست،به شکل مرده که در قبر گذاشته مى شود مى خوابى،اما خوابیدن به صورت محتضر[یعنى کسىکه مشرف به مرگ است].شیخ ما ثقه الاسلام نورى در«دار السلام» فرموده:آن را در هیچ خبر و اثرى نیافتم،آرى غزالى آن را ذکر کرده،و شک نیست که رشد و هدایت در مخالفت با رأى اوست.اگر خواستى براى نماز شب یا غیر آن،بیدار شوى.ولى از غلبه خواب برخود مى ترسى،آیه آخر سوره«کهف»را بخوان:
قُلْ اِنَّما اَ نَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى اِلَىَّ اَنَّما اِلهُکُمْ اِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُو لِقاَّءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحا وَلایُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ اَحَدا
بگو جز این نیست،که من بشرى مانند شمایم،به سوى من وحى مىشود،همانا معبود شما یکى است، پس کسىکه به دیدار پروردگارش امیدوار است،باید عمل صالح انجام دهد،و در عبادت پروردگارش،احدى را شریک نسازد.
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر مهر ۲۴, ۱۳۹۳
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت مهر ۲۴, ۱۳۹۳
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان مهر ۲۴, ۱۳۹۳
- سجده شکر مهر ۲۴, ۱۳۹۳
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر مهر ۲۴, ۱۳۹۳