آذر
16
1393

مقدمه رساله حقوق

بسم الله الرحمن الرحیم

و اکبر حقوق الله علیک ما اوجبه لنفسه تبارک و تعالى من حقه الذی هو اصل الحقوق ومنه تفرع؛ ثم )ما( اوجبه علیک لنفسک من قرنک الى قدمک على اختلاف جوارحک.

فجعل لبصرک علیک حقا و لسمعک علیک حقا و للسانک علیک حقا و لیدیک علیک حقا و لرجلک علیک حقا و لبطنک علیک حقا و لفرجک علیک حقا فهذه الجوارح السبع التى بها تکون الافعال.

ثم جعل عزوجل لافعالک علیک حقوقا فجعل لصلاتک علیک حقا و لصومک علیک حقا و لصدقتک علیک حقا و لهدیک علیک حقا ولافعالک علیک حقا

ثم تخرج الحقوق منک الى غیرک من ذى ) ذوى ( الحقوق الواجبه علیک و اوجبها علیک حق ائمتک ثم حقوق رعیتک ثم حقوق رحمک.

فهذه حقوق یتشعب منها حقوق.

فحقوق ائمتک ثلاثه اوجبها علیک؛ حق سائسک بالسلطان؛ ثم) حق ( سائسک بالعلم؛ ثم حق سائسک بالملک؛ و کل سائس امام.

و حقوق رعیتک ثلاثه أوجبها علیک؛ حق رعیتک بالسلطان؛ ثم حق رعیتک بالعلم فان الجاهل رعیه العالم؛ و حق رعیتک بالملک من الازواج و ما ملکت من الایمان.

و حقوق رحمک کثیره متصله بقدر اتصال الرحم فى القرابه؛ فاوجبها علیک حق امک؛ ثم حق ابیک؛ ثم حق ولدک؛ ثم حق اخیک ثم الاقرب فالاقرب و الاول فالاول.

ثم حق مولاک المنعم علیک؛ ثم حق مولاک الجارى نعمته علیک ) علیه نعمتک (ثم حق ذى المعروف لدیک؛ ثم حق مؤذنک بالصلاه؛ ثم حق امامک فى صلاتک؛ ثم حق جلیسک.

ثم حق جارک؛ ثم حق صاحبک؛ ثم حق شریکک؛ ثم حق مالک؛ ثم حق غریمک الذى تطالبه؛ ثم حق غریمک الذى یطالبک؛ ثم حق خلیطک؛ ثم حق خصمک المدعى علیک؛ ثم حق خصمک الذى تدعى علیه؛ ثم حق مستشیرک؛ ثم حق المشیر علیک.

ثم حق مستنصحک؛ ثم حق الناصح لک؛ ثم حق من هو اکبر منک؛ ثم حق من هو اصغر منک؛ ثم حق سائلک؛ ثم حق من سألته؛ ثم حق من جرى لک على یدیه مسائه بقول او فعل او مسرّه بذلک بقول او فعل عن تعمد منه او غیر تعمد منه؛ ثم حق اهل ملتک عامه؛ ثم حق اهل الذمه ثم الحقوق الجاریه بقدر علل الاحوال و تصرف الاسباب فطوبى لمن اعانه الله على قضاء ما اوجب علیه من حقوقه و وفقه و سدده.

 

 

ترجمه:

بزرگترین حقوق خداوند بر تو حقیست که آن ذات مقدس به عنوان حق خود رعایت آنرا برتو واجب نموده است؛ حقی که اصل حقوق است و از آن حقوق دیگر منتشر ومتفرع میشود و در درجه دوم حق خودت بر خودت میباشد؛ که این حقوق از فرق سر تا کف پای ترا شامل میشود.

پس خداوند متعال بر تو واجب کرده رعایت حق چشمت و حق گوشت و حق زبانت و حق دستهایت و حق پایت و حق شکمت و حق عورتت را؛که این اعضای هفت گانه؛ سبب افعال و اعمال تو میباشد و از این اعضا بعنوان وسیله ای برای رسیدن به امیال و آرزوهایت استفاده مینمائی

سپس خداوند متعال از برای افعال و کردار تو نیز به عهده تو حقوقی را قرار داد پس بر گردن تو گذاشت حق نماز و حق روزه و حق صدقه و حق قربانی را و هم چنین سایر افعال و کارهائی که از تو صادر میشود همه را بر عهدهء تو حقوقی است که از طرف خدای متعال جعل شده است.

آنگاه حقوقی را که غیر تو برتو دارد از کسانی که دارای حقوق لازم و واجب الرعایه برتو می باشند و خداوند آن حقوق و رعایت آنرا بر تو واجب نموده است پس واجب ترین آن؛ حق پیشوایان؛ بعد حقوق زیر دستان و بعد حقوق نزدیکان میباشد.

این حقوقی که ذکر شد ریشه و اصل سایر حقوق است و تمام حقها به این حقوق برگشته و از آن منتشر میشود.

پس حقوق پیشوایانی که خداوند برذمه تو گذاشته است و رعایت آنرا واجب نموده است؛سه قسم است؛حق کسی که پیشوای تو در حکومت است و بعد حق کسی که پیشوای تو در علم است و بعد حق کسی که پیشوای تو در مُلک است و هرکسی که ترا از جهتی اداره کند پیشوای تو به حساب می آید.

حقوق رعیت یا کسانی که به نحوی از انحاء تحت سرپرستی تو قراردارند نیز سه قسم است که خداوند رعایت آنرا بر تو واجب نموده است؛کسی که تحت سیطره و حکومت تو قرار دارد برتو حقی دارد و کسی که از تو علم فرا میگیرد برتو حقی دارد زیرا که جاهل رعیت عالم است.

و کسی که تحت تکفل تو قرار دارد مثل زنی که با او ازدواج نموده ای یا کسانی که مملوک تو هستند همه برتو حقوقی دارند.

اما کسانی رحم تو هستند؛ پس حقوق آنان زیاد است؛باندازهء تعداد اقارب و نزدیکان انسان و خداوند بر تو واجب نموده است حق مادرت و حق پدرت و حق فرزندانت و حق برادر و خواهرت و بعد حق سایر نزدیکانت؛ پس هرکه قریب تر است مقدم تر است و رعایت حقش در اولویت قرار دارد

بعد حق مولا و ولی توست که بر تو احسان میکند و بعد حق غلام و نوکرت هست که تو به او احسان مینمائی و بعد حق کسانی که نسبت به تو احسان نموده اند وبعد حق اذان گوینده برای نماز و بعد حق کسی که امام تو در نماز است وبعد حق کسی که هم مجلس یا هم نشین تو میباشد.

سپس حق همسایه و حق رفیق و حق شریک و حق مال و حق کسی که به او قرض داده ای و حق کسیکه از او قرض گرفته ای و حق کسی که باتو معاشرت دارد و حق کسی که مدعی تو میباشد و حق کسی که تو مدعی او میباشی و حق کسی که از تو مشورت می خواهد و حق کسیکه تو از او مشورت می خواهی.

سپس حق کسیکه او را راهنمائی نموده ای و حق کسی که ترا راهنمائی کرده هست و حق کسیکه بزرگتر است و حق کسیکه کوچک تر است؛ و حق کسیکه چیزی از تو می خواهد و حق کسیکه تو از او چیزی میخواهی؛ و حق کسیکه بدی یا خوبی از او به تو رسیده است؛ چه از روی عمد یا از روی خطا؛ اعم از آنکه آن خوبی یا بدی گفتار باشد یا رفتار؛ بعد حق همه مسلمانها به طور عموم؛ و حق غیر مسلمانها که در حال جنگ و نبرد با مسلمانها نباشند؛ وبعد حقوق هر حادثه و پیش آمدی که پیش می آید و اتفاق می افتد.

پس خوشا به حال کسیکه خداوند اورا کمک نماید بر انجام آنچه که بر او واجب کرده است از حقوق و رعایت آن و توفیقش دهد و راهنمائی اش نماید.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

آذر ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« آبان   دی »
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
2930