اسفند
1
1393

یگانه پرستی زینب علیها السلام

حضرت زینب در دوران طفولیت در دامان پدر می نشست و حضرت علی علیه السلام با لطف و مهربانی، به او سخن گفتن می‌آموخت. روزی امام به دختر عزیزش فرمود: بگو «یک». گفت: یک. فرمود: بگو «دو» زینب ساکت ماند. فرمود: نور دیده من! بگو دو. ناگهان زینب زبان گشود و عرض کرد: پدر جان! زبانی که به گفتنِ یک باز شد، چگونه می تواند «دو» بگوید؟! امام که می‌دانست مراد فرزندش اذعان به توحید و یگانگی خدا است، او را به سینه چسباند و بوسید.

حضرت زینب را «عقیله بنی هاشم» نام نهاده اند و عقیله، به زنی بزرگ منش گویند که در بین بستگان، عزیز و محترم و در خاندانِ خود، ارجمند باشد.
اسفند
1
1393

حق پدر

وأما حق أبیک فتعلم أنه أصلک و أنک فرعه و أنک لولاه لم تکن؛ فمهما رأیت فى نفسک مما یعجبک؛ فاعلم أن أباک أصل النعمه علیک فیه واحمدلله و اشکره على قدر ذلک ولا قوه الا بالله.

ترجمه:

اما حق پدرت بر تو آنست که بدانی او اصل و ریشه تست؛ و تو فرع و شاخه او هستی؛ و اگر او نبود تو نبودی؛ پس هر وقت در خودت چیزی می بینی که موجب پیدا شدن غرور در تو می گردد؛ متوجه باش که پدرت اصل و اساس آن نعمت است و خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ ستایش کن و از او تشکر کن به اندازهء نعمتی که
به تو ارزانی نموده است و قوتی نیست مگر به قوت خداوند متعال.

اسفند
1
1393

نماز گرسنه

از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده:هرکه‏ گرسنه باشد وضو بگیرد،و دو رکعت نماز گذارد،و بگوید:
یا رَبِّ اِنّى جائِعٌ فَاَطْعِمْنى
اى پروردگارم،من گرسنه هستم طعامم بده
و در روایت دیگری آمده است:
رَبِّ اَطْعِمْنى فَاِنّى جائِعٌ
پروردگارا خوراکم ده من گرسنه
به درستى که خدا او را در آن ساعت طعام دهد.

اسفند
1
1393

دعای بیست وچهارم:درباره پدر و مادر

نیایش، درباره پدر و مادرش که درود بر ایشان باد

 وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السّلَامُ لِأَبَوَیْهِ عَلَیْهِمَا السّلَامُ

 

اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ، وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرِینَ، وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ رَحْمَتِکَ وَ بَرَکَاتِکَ وَ سَلَامِکَ.
وَ اخْصُصِ اللّهُمّ وَالِدَیّ بِالْکَرَامَهِ لَدَیْکَ، وَ الصّلَاهِ مِنْکَ، یَا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِی عِلْمَ مَا یَجِبُ لَهُمَا عَلَیّ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِی عِلْمَ ذَلِکَ کُلّهِ تَمَاماً، ثُمّ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تُلْهِمُنِی مِنْهُ، وَ وَفّقْنِی لِلنّفُوذِ فِیمَا تُبَصّرُنِی مِنْ عِلْمِهِ حَتّى لَا یَفُوتَنِی اسْتِعْمَالُ شَیْ‏ءٍ عَلّمْتَنِیهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْکَانِی عَنِ الْحَفُوفِ فِیمَا أَلْهَمْتَنِیهِ‏
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ کَمَا شَرّفْتَنَا بِهِ، وَ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، کَمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقّ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ.
اللّهُمّ اجْعَلْنِی أَهَابُهُمَا هَیْبَهَ السّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرّهُمَا بِرّ الْأُمّ الرّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِی لِوَالِدَیّ وَ بِرّی بِهِمَا أَقَرّ لِعَیْنِی مِنْ رَقْدَهِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِی مِنْ شَرْبَهِ الظّمْ‏آنِ حَتّى أُوثِرَ عَلَى هَوَایَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدّمَ عَلَى رِضَایَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَکْثِرَ بِرّهُمَا بِی وَ إِنْ قَلّ، وَ أَسْتَقِلّ بِرّی بِهِمَا وَ إِنْ کَثُرَ.
اللّهُمّ خَفّضْ لَهُمَا صَوْتِی، وَ أَطِبْ لَهُمَا کَلَامِی، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِیکَتِی، وَ اعْطِفْ عَلَیْهِمَا قَلْبِی، وَ صَیّرْنِی بِهِمَا رَفِیقاً، وَ عَلَیْهِمَا شَفِیقاً.
اللّهُمّ اشْکُرْ لَهُمَا تَرْبِیَتِی، وَ أَثِبْهُمَا عَلَى تَکْرِمَتِی، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنّی فِی صِغَرِی.
اللّهُمّ وَ مَا مَسّهُمَا مِنّی مِنْ أَذًى، أَوْ خَلَصَ إِلَیْهِمَا عَنّی مِنْ مَکْرُوهٍ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِی لَهُمَا مِنْ حَقّ‏ٍ فَاجْعَلْهُ حِطّهً لِذُنُوبِهِمَا، وَ عُلُوّاً فِی دَرَجَاتِهِمَا، وَ زِیَادَهً فِی حَسَنَاتِهِمَا، یَا مُبَدّلَ السّیّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ.
اللّهُمّ وَ مَا تَعَدّیَا عَلَیّ فِیهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَإ؛ث‏ثّ‏ّ عَلَیّ فِیهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَیّعَاهُ لِی مِنْ حَقّ‏ٍ، أَوْ قَصّرَا بِی عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَیْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِی وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنّی لَا أَتّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِی، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِی بِرّی، وَ لَا أَکْرَهُ مَا تَوَلّیَاهُ مِنْ أَمْرِی یَا رَبّ.
فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَیّ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَیّ، وَ أَعْظَمُ مِنّهً لَدَیّ مِنْ أَنْ أُقَاصّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِیَهُمَا عَلَى مِثْلٍ، أَیْنَ إِذاً یَا إِلَهِی طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِیَتِی وَ أَیْنَ شِدّهُ تَعَبِهِمَا فِی حِرَاسَتِی وَ أَیْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتّوْسِعَهِ عَلَیّ‏
هَیْهَاتَ مَا یَسْتَوْفِیَانِ مِنّی حَقّهُمَا، وَ لَا أُدْرِکُ مَا یَجِبُ عَلَیّ لَهُمَا، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِیفَهَ خِدْمَتِهِمَا، فَصَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنّی یَا خَیْرَ مَنِ اسْتُعِینَ بِهِ، وَ وَفّقْنِی یَا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَیْهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِی فِی أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْ‏آبَاءِ وَ الْأُمّهَاتِ یَوْمَ تُجْزَى کُلّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ وَ ذُرّیّتِهِ، وَ اخْصُصْ أَبَوَیّ بِأَفْضَلِ مَا خَصَصْتَ بِهِ آبَاءَ عِبَادِکَ الْمُؤْمِنِینَ وَ أُمّهَاتِهِمْ، یَا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ.
اللّهُمّ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَهُمَا فِی أَدْبَارِ صَلَوَاتِی، وَ فِی إِنًى مِنْ آنَاءِ لَیْلِی، وَ فِی کُلّ سَاعَهٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِی بِدُعَائِی لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرّهِمَا بِی مَغْفِرَهً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِی لَهُمَا رِضًى عَزْماً، وَ بَلّغْهُمَا بِالْکَرَامَهِ مَوَاطِنَ السّلَامَهِ.
اللّهُمّ وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُکَ لَهُمَا فَشَفّعْهُمَا فِیّ، وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُکَ لِی فَشَفّعْنِی فِیهِمَا حَتّى نَجْتَمِعَ بِرَأْفَتِکَ فِی دَارِ کَرَامَتِکَ وَ مَحَلّ مَغْفِرَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ، إِنّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ، وَ الْمَنّ الْقَدِیمِ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ.

 

ترجمه :
خدایا رحمت فرست بر محمد، بنده و پیغمبرت، و بر خاندان پاکش، و ایشان را به بهترین صلوات و رحمت و برکات و سلام خود امتیاز بخش، و پدر و مادرم را.
خدایا به کرامت نزد خود، و رحمت از جانب خود اختصاص ده، اى مهربانترین مهربانان.
خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، و علم آنچه را که درباره ایشان بر من واجب است به من الهام نما، و آموختن همگى آن واجبات را بى‏کم و کاست برایم فراهم ساز، و آنگاه مرا خود بر آن دار که هر چه به من الهام نموده‏اى بکار بندم، و توفیق ده تا در آنچه بصیرت مى‏دهى غور کنم، تا به کار بستن چیزى از آنچه به من آموخته‏اى از من فوت نگردد، و اعظایم از انجام خدمتى که مرا به آنان ملهم ساخته‏اى سنگینى نگیرد.
خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، همچنان که ما را با انتساب به او شرف بخشیدى، و بر محمد و آلش رحمت فرست، همچنان که به سبب او حق ما را بر خلق واجب ساختى.
خدایا مرا چنان کن که از والدینم همچون از پادشاه ستمکار بترسم، و همچون مادر مهربان درباره ایشان خوش رفتارى کنم. فرمانبردارى و نیکوکارى درباره ایشان را در نظرم از لذت خواب در چشم خواب آلوده لذیذتر، و در کام دلم از شربت گوارا در مذاق تشنه گواراتر ساز. تا آرزوى ایشان را بر آرزوى خود ترجیح دهم و خشنودى‏شان را بر خوشنودى خود بگزینم، و نیکوئى ایشان را درباره خود هر چند کم باشد افزون بینم و نیکوئى خویش را درباره ایشان گر چه بسیار باشد کم شمارم.
خدایا بانگم را در گوششان ملایم گردان، و سخنم را بر ایشان خوشایند کن، و خویم را براى ایشان نرم ساز و دلم را بر ایشان مهربان نما و مرا نسبت به آن دو سازگار و مشفق گردان.
خدایا ایشان را در برایر پرورش من جزاى نیکو ده و در مقابل گرامى داشتنم، مأجور دار، و آنچه را که در کودکیم منظور داشته‏اند بر ایشان منظور فرماى.
خدایا هر آزار که از من به ایشان رسیده یا هر مکروه که از من به ایشان پیوسته، یا هر حقى که در مقام ایشان از طرف من تضییع شده، پس آن را وسیله ریختن از گناهان و بلندى درجات و فزونى حسنات ایشان قرار ده.
اى کسى که بدیها را به چندین برابرش از خوبیها تبدیل مى‏کنى.
خدایا هر تندروى که در گفتار با من کرده‏اند، یا هر زیاده روى که درباره من روا داشته‏اند، یا هر حق که از من فرو گذاشته‏اند، یا هر وظیفه که در انجامش درباره من کوتاهى کرده‏اند، پس من آن را به ایشان بخشیدم، و آن را وسیله احسان درباره ایشان ساختم، و از تو مى‏خواهم که بار وبال آن را از دوش ایشان فرو گذارى، زیرا که من نسبت به خود گمان بد به ایشان نمى‏برم، و ایشان را در مهربانى نسبت به خود مسامحه کار نمى‏دانم، و از آنچه درباره‏ام انجام داده‏اند ناراضى نیستم اى پروردگار من زیرا که رعایت حق ایشان بر من واجب‏تر، و احسانشان به من قدیم‏تر، و نعمتشان نزد من بزرگتر از آن است که ایشان را در گرو عدالت کشم، یا نسبت به ایشان معارضه به مثل کنم و گر نه اى خداى من طول اشتغال ایشان به پرورش من، و شدت رنجشان در پاس داشتنم چه خواهد شد؟ و تنگى و عسرتى که در راه رفاه من تحمل کرده‏اند کجا بشمار خواهد آمد؟ هیهات! ایشان نمى‏توانند حق خود را از من استیفاء کنند و من نمى‏توانم حقوقى را که بر ذمه من دارند تدارک کنم، و وظیفه خدمت ایشان را بجا آورم پس بر محمد و آل او رحمت فرست، و مرا اعانت کن، اى بهترین کسى که از او مدد طلبیده مى‏شود، و مرا توفیق ده، اى راهنماینده‏تر کسى که به او روى آورده مى‏شود، و در آن روز که همه نفوس را بدون آن که ستم کرده شوند جزا مى‏دهى، مرا در زمره کسانى که پدران و مادران خود را خوار مى‏دارند قرار مده.
خدایا بر محمد و آل و نسل و تبار او رحمت فرست، و پدر و مادر مرا به بهترین امتیازى که به پدران و مادران بندگان مؤمنت بخشیده‏اى اختصاص ده، اى مهربانترین مهربانان.
خدایا در پى نمازها و در قسمتى از اوقات شب و در ساعتى از ساعات روزم ذکر ایشان را از یادم مبر.
خدایا بر محمد و آل او رحمت فرست، و مرا بوسیله دعایم درباره ایشان و ایشان را به سبب مهربانى‏شان درباره من مشمول آمرزش حتمى قرار ده، و بوسیله شفاعت من به طور قطع از ایشان خشنود شو و ایشان را با اکرام به سر منزلهاى سلامت برسان.
خدایا اگر ایشان را پیش از من آمرزیده‏اى پس ایشان را شفیع من ساز و اگر مرا پیش از ایشان مورد آمرزش قرار داده‏اى پس مرا شفیع ایشان کن، تا در پرتو مهربانى تو در سراى کرامت و محل مغفرت و رحمتت گرد آئیم، زیرا که تو صاحب فضل عظیم و نعمت قدیمى، و تو مهربان‏تر مهربانانى.

اسفند
1
1393

نام نهادن زینب علیها السلام

چشم اهل مدینه، روزی به جمال زینب کبری روشن شد که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در سفر بودند. فاطمه زهرا علیها السلام به امیر مؤمنان علیه السلام عرض کردند: چون پدرم در مسافرت هستند، نامی برای این دختر برگزین. علی علیه السلام فرمودند: من بر پدرت پیشی نمی ‌گیرم. صبر می‌کنیم تا رسول خدا صلی الله علیه و آله از سفر باز گردند.

پس از بازگشت رسول خدا صلی الله علیه و آله از ایشان خواستند تا نامی برای نو رسیده انتخاب کنند. پیامبر فرمودند: فرزندان فاطمه اگرچه اولاد من هستند، ولی امر آنها با خدا است و من منتظر دستور الهی می‌مانم. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند می‌فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید، چرا که این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ایم.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اسفند ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« بهمن   فروردین »
 1
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
30