مهر
11
1394

ره عشق؛ تفسیر سوره کهف ۴۵

حجت‌الاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی:
أَ فَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبادِی مِنْ دُونِی أَوْلِیاءَ إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلاً (۱۰۲) قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً (۱۰۳) الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً (۱۰۴)

آیه ۱۰۲
أَ فَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبادِی مِنْ دُونِی أَوْلِیاءَ إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلاً
ترجمه:
آیا کسانى که کفر ورزیده‏اند، پنداشته‏اند که مى‏توانند به جاى من، بندگانم را سرپرست بگیرند؟ ما جهنم را آماده کرده‏ایم تا جایگاه پذیرایى کافران باشد.

میهمانی دوزخ
«أَ فَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبادِی مِنْ دُونِی أَوْلِیاءَ؛ آیا کسانی که یگانگی خدا را انکار می‌کنند و بندگان مرا به جای من سرپرست می‌گیرند، تصور می‌کنند که آنان توان دفع عذاب مرا دارند؟ یقیناً چنین نیست. زیرا «إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلاً» «نزول» غذایی است که برای میهمان آماده می‌کنند و آن پیش‌غذایی است که به میهمان تازه‌وارد- با توجه به شأن و مقامش- به محض ورود به میهمانی داده می‌شود. [التحقیق: ۱۲/۹۱] ما قطعاً دوزخ را- از پیش- برای کافران آماده کرده‌ایم. کافرانی که به حیات پست دنیوی و زینت‌های زودگذر دنیا مغرور شده‌اند، در حقیقت ولایت غیرخدا را پذیرفته‌اند. آنان تصور می‌کنند این الهه‌های دروغین برای آنان فایده‌ای دارند و از آنان خطری را دفع می‌کنند اما چنین نیست و این پنداری بیش نیست و بزودی بر دوزخ عرضه می‌شوند و درمی‌یابند که همه الهه‌ها را گم کرده‌اند و دوزخ پیش از ورودشان در آن برای ایشان مهیا شده است، درست مانند میهمانی که بر خانه‌ای وارد و در آن پذیرایی می‌شود. آیه نشان می‌دهد هدف کافران از ورود به صحنه قیامت، ورود در میهمانی ناهنجار دوزخ است و این چه بد پذیرایی است.

آیات شش‌گانه و نتیجه‌گیری از سوره
از این آیه تا آیه ۱۰۸ به منزله نتیجه‌گیری از سوره و زمینه‌‌ساز ۲ آیه پایانی سوره است که فریفته‌شدن به حیات پست دنیوی و زینت‌های آن و توجه به غیرخدا چه نتایج تلخی به همراه دارد. [المیزان: ۱۳/۳۹۸] مصداق بارز این افراد مشرکان و کفار هستند اما مسلمانانی را که پیرو هوا‌های نفسانی شده‌اند نیز شامل می‌شود. بویژه مسلمانانی را که در حرکت جمعی در مسیر نقشه الهی، به انحراف رفته و بدعت گذاشته و پیرو هوا‌های نفسانی شده‌اند. آنگاه به مومنانی که راه حق را پیموده‌اند، بشارت می‌دهد.

آیه ۱۰۳
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً
ترجمه:
اى پیامبر، بگو آیا شما را آگاه کنیم از کسانى که در همه کارهایشان زیانکارترین مردمند؟

زیانکارترین مردم
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً» خطاب آیه به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم است، پیامبر ما این پیام را به همه مردم و مخاطبان قرآن برسان، می‌فرماید: می‌خواهید بدانید که زیانکارترین مردمان چه کسانی هستند؟ مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمایند: ظاهر سیاق آیه نشان می‌دهد خطاب آیه به مشرکان است، این مطلب از آیات گذشته و تصریح آیه ۱۰۵ که آنان را به‌عنوان «الذین کفروا» توصیف می‌فرماید، روشن می‌شود. [المیزان: ۱۳/۳۹۹] این سخن فی‌الجمله درست است، اما شاید بتوان گفت: خطاب عام است و مخاطب آیه همه مردم هستند، چه کسانی که دچار کفر اعتقادی و شرک آشکار هستند و چه کسانی که گرفتار کفر عملی و شرک خفی‌اند، اگرچه قدرمتیقن مشرکان مخاطبان آیه هستند. در زیر آیه ۱۰۴ بیشتر توضیح می‌دهیم.
به هرحال پرسش آن است که چه کسانی در همه کارهایی که انجام می‌دهند، زیانکارترین مردم هستند؟ توجه به این نکته ضروری است که فرمود: «اعمالاً» نه «عملاً» تا نشان دهد این گروه در همه کردار و رفتار خود زیان می‌بینند. [المیزان: ۱۳/۳۹۹] در ۲ آیه بعدی این گروه را معرفی می‌فرماید و در آیه ۱۰۶ عاقبت تلخ آنان را بیان می‌کند.

آیه ۱۰۴
الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً
ترجمه:
آنان کسانى‏ اند که تلاششان در زندگى دنیا به بیراهه مى‏رود و خود مى‏پندارند که کار نیک انجام مى‏دهند.

گم‌شدن همه تلاش‌ها
«الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا» «ضل» معنایی مقابل هدایت دارد و به معنای گمراهی است که یکی از لوازم آن گم‌شدن است. زیانکارترین افراد، کسانی هستند که تلاش آنان در حیات و زندگی دنیا گم شده است. توجه شود که می‌فرماید: «زندگی دنیا» نه «دنیا» و بین این دو فرق است، دنیا به تعبیر امام هادی(علیه السلام) بازار است: «الدُّنْیَا سُوقٌ‏ رَبِحَ فِیهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُون» [تحف‌العقول: ۴۸۳] «دنیا بازاری است که گروهی در آن سود برند و گروه دیگر زیان دیده‌اند.» آری دنیا بازاری است که سرمایه ما در آن عمر ما است که با آن کالا می‌خریم. اگر دنیا را خریدیم، یعنی هدف ما حیات دنیوی بود، ضرر می‌کنیم و اگر آخرت را خریدیم و دنیا وسیله رسیدن به اهداف والای الهی بود، سود می‌بریم. چنانکه همین دنیا برای صادقان، خانه صدق است، برای کسانی که حقیقت زندگی و مرگ را می‌شناسند، خانه عافیت است، برای کسانی که به دنبال توشه آخرت هستند، خانه بی‌نیازی است و برای کسانی که پند می‌گیرند، خانه موعظه است. مسجد خانه دوستان خدا و تجارتگاه اولیای الهی است که در آن سود می‌برند و به بهشت وارد می‌شوند. [نهج‌البلاغه: ۴۹۳]. اما افرادی که در زندگی دنیوی به بیراهه رفته‌اند و راه را گم کرده‌اند، همه تلاششان گم می‌شود. وقتی حیات پست دنیوی و زخارف حقیر دنیا هدف شد و حق نادیده‌گرفته شد، زیانی بزرگ در انتظار آدمی است اما اگر این تلاش در حدی باشد که به شرک و کفر بینجامد، آنوقت زیانکارترین افراد هستند، زیرا آنان در قیامت معبودهای دروغین را گم می‌کنند: «ثُمَّ قِیلَ لَهُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ تُشْرِکُونَ مِنْ دُونِ الله قالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَکُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَیْئاً» [غافر: ۷۳ ـ ۷۴] «سپس [به جهنمیان] گفته می‌شود: آنانی را که بر خدا شریک می‌گرفتید، کجا هستند؟ گویند: از ما گم شدند بلکه پیش‌تر [در دنیا] چیزی را نمی‌خوانیم.» این گروه زیانکارترین افراد هستند زیرا وقتی حق ظهور کرد، باطل نابود می‌شود و همه تلاش آنان نیز نابود می‌شود زیرا سرمایه خود یعنی عمر خود را داده‌اند و هیچ گرفته‌اند! پس دست خالی به محضر خدا وارد می‌شوند.

توهم و حقیقت
آنان نه‌تنها خدا را ندیدند بلکه زندگی جاوید اخروی را هم نادیده گرفتند و چون تنها دنیابین بودند، می‌پنداشتند که کار نیک انجام می‌دهند: «وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» معلوم است که آنان وقتی به صحنه قیامت وارد می‌شوند، حق ظهور دارد و چنین شخصی دستش خالی است. آری کسانی که «وَ اتَّخَذُوا آیاتِی وَ رُسُلِی هُزُواً» [کهف: ۱۰۶] قیامت یقیناً زیان می‌بینند بلکه زیانکارترین هستند. قلب این افراد به غیرخدا و دین خدا اشغال شده است و زندگی پست دنیوی و لذات حقیر آن، قلب آنان را پر کرده است، چنین غفلتی، جز پستی و خواری و زیان چیزی به ارمغان نمی‌آورد. در روایات هم این گروه به مسیحیان و قسیسن و رهبان و اهل شبهات که در دین خدا بدعت کرده و به خدا شرک می‌ورزند و در عبادت کوشش دارند! و مسلمانانی که گرفتار هوا‌های نفسانی هستند، کسانی که پیمان خود را با خدا نقض کرده‌اند و خوارج و بدعت‌گذاران [تفسیر قمی: ۲/۴۶؛ الغارات: ۱/۱۸۰؛ تفسیر العیاشی: ۲/۳۵۲] تطبیق داده شده است. این روایات نشان می‌دهد هرکسی که به نوعی از خدا و دین و مسیر الهی منحرف شود، مصداق آیه است.

توهم مضاعف
بنابراین می‌فرماید: دلیل زیانکارترین‌بودن آنان این است که کوشش آنان در حیات دنیا مصروف شده است و این تلاش و کوشش، در آخرت که محل ظهور حقیقت است، گم می‌شود. به این دلیل از اصل سرمایه ضرر دیدند، در عین حال توهم کردند که سود برده‌اند و این بدترین زیان است زیرا با جهل مرکب و توهم مضاعف همراه است و به این دلیل در دنیا هیچ تدارکی برای رفع زیان نمی‌کنند. این نشان می‌دهد آنان زیانکارترین افراد هستند و این بدترین زیان شامل مشرکان به شرک آشکار و مشرکان به شرک پنهان می‌شود.

مهر
11
1394

توسل به حضرت پیغمبر و علی صلوات الله علیهم

هشتم:از حضرت جواد علیه السّلام روایت شده:براى گشایش امر به خواندن این دعا مداومت کن:

یا مَنْ یَکْفى مِنْ کُلِّشَىْءٍ وَلایَکْفى مِنْهُ شَیْى ءٌ اِکْفِنى ما اَهَمَّنى

اى که کفایت کند از هرچیز و کفایت نکند از او چیزى کفایت کن مرا در آنچه مهمّ است
نهم:از حضرت سجاد علیه السّلام نقل شده:به فرزند خود مى‏فرمود:اى پسرک من،هرگاه به یکى از شما مصیبتى برسد،یا حادثه‏ اى بر او فرود آید، وضوى کامل بگیرد،و دو رکعت-یا چهار رکعت-نماز بخواند،و در آخر آن بگوید:

یا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوى وَ یا سامِعَ کُلِّ نَجْوى وَ یا شاهِدَ کُلِّ مَلاٍَ وَ یا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّهٍ وَ یا دافِعَ ما یَشآءُ مِنْ بَلِیَّهٍ یا خَلیلَ اِبْراهیمَ وَ یا نَجِىَّ مُوسى وَ یا مُصْطَفِىَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَدْعُوکَ دُعآءَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ وَ قَلَّتْ حیلَتُهُ وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ دُعآءَ الْغَریبِ الْغَریقِ الْمُضْطَرِّ الَّذى لایَجِدُ لِکَشْفِ ما هُوَ فیهِ اِلاّ اَنْتَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

اى جایگاه هر شکایت،اى شنواى هر راز،اى حاضر در هر انجمن،اى داناى هر نهان،اى‏ دور کننده هرچه از بلا که بخواهد،اى دوست ابراهیم،اى سخنگو با موسى،و اى برگزیننده محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)تو را مى‏خوانم خواندن کسى‏که ندارى‏اش سخت گشته،و چاره‏اش کم شده،و نیرویش سست گشته،دعاى‏ غریب غریب درمانده،که براى برطرف شدن آنچه در اوست،کسى را جز تو نمى‏یابد،اى مهربان‏ترین مهربانان‏
به درستى که این دعا را احدى نمى‏خواند،مگر آن‏که حق تعالى حادثه را از او ان شاء اللّه برطرف مى‏کند.
دهم:از حضرت صادق علیه السّلام‏ نقل شده:براى رفع اندوه و غم غسل مى‏کنى،و دو رکعت نماز مى‏خوانى،و مى‏گویى:

یا فارِجَ الْهَمِّ وَ یا کاشِفَ الْغَمِّ یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ وَ رَحیمَهُما فَرِّجْ هَمّى وَاکْشِفْ غَمّى یا اَللَّهُ الْواحِدُ الاَْحَدُ الصَّمَدُ الَّذى لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ اِعْصِمْنى وَ طَهِّرْنى وَ اذْهَبْ بِبَلِیَّتى

اى گشاینده اندوه،و اى برطرف کننده غم،اى بخشایشگر دنیا و آخرت،و رحیم هر دو جهان،اندوهم را بگشا،و غمم را برطرف کن،اى خداى یگانه یکتاى بى‏نیاز که نزاده،و زاده نشده،و احدى همتایش نبوده‏ است،مرا نگهدار و پاک کن و بلایم را ببر.
و ایه الکرسى و معذتین[سوره‏هاى ناس و فلق]را بخوان.
یازدهم:روایت شده:براى رفع اندوه،صد مرتبه در سجده مى‏گویى:

یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ بِرَحْمَتِکَ اَسْتَغیثُ فَاکْفِنى ما اَهَمَّنى وَلا تَکِلْنى اِلى نَفْسى

اى زنده،اى پا برجا،معبودى جز تو نیست،به رحمتت فریادخواهى مى‏کنم،از آنچه مرا به اندوه برده کفایتم کن،و به خوشتنم وامگذار
دوازدهم:از موسى بن جعفر علیه السّلام نقل شده:به سماعه فرموده:اى سماعه هروقت براى تو،نزد خدا حاجتى پیش آمد بگو:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی فَاِنَّ لَهُما عِنْدَکَ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ وَ قَدْراً مِنَ الْقَدْرِ فَبِحَقِّ ذلِکَ الْشَّاْنِ وَ بِحَقِّ ذلِکَ الْقَدْرِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلْ بى کَذا وَ کَذا

خدایا از تو مى‏خواهم به حق محمّد و علىّ،به درستى که براى آنها نزد تو شأنى از شأنها،و مقامى از مقامهاست،پس به حق آن شأن،و به حق آن مقام،اینکه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى،و با من‏ چنین و چنان کنى.
به درستى که وقتى روز قیامت شود،فرشته مقرّبى و پیامبر مرسلى و مؤمن امتحان شده‏اى نماند مگر آن‏که در آن روز، نیازمند به محمّد و على علیهما السّلام است.فقیر گوید:ابن الى الحدید از امیر مؤمنان علیه السّلام نقل کرده:وقتى از رسول خدا درخواست کردم،برایم به‏ مغفرت دعا کند فرمود:دعا مى‏کنم،پس برخاست و نماز خواند،و دست به دعا برداشت،به دعایش گوشد ادم،شنیدم مى‏گوید: اللّهمّ بحقّ علىّ عندک،اغفر لعلىّ.من عرضه داشتم:یا رسول اللّه این چه دعایى بود؟!فرمود:آیا نزد خدا گرامى‏تر از تو هست،که من او را نزد حضرتش شفیه خود کنم؟ مؤلّف گوید:ما در باب اول در بیان دعاهاى سجده شکر،بعضى از دعاهایى را که مناسب این فصل بود ذکر کردیم.
مهر
11
1394

دعای امان از شر جن وانس

ششم:از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده:حضرت سجاد علیه السّلام مى‏فرمود:هرگاه این کلمات را بگویم،اگر جن و انس به زیان من‏ گرد آیند باکى ندارم:

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ مِنَ اللَّهِ وَ اِلَى اللَّهِ وَ فى سَبیلِ اللَّهِ وَ عَلى مِلَّهِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَللّهُمَّ اِلَیْکَ اَسْلَمْتُ نَفْسى وَ اِلَیْکَ وَجَّهْتُ وَجْهى وَ اِلَیْکَ اَلْجَاْتُ ظَهْرى وَ اِلَیْکَ فَوَّضْتُ اَمْرى اَللّهُمَّ احْفَظْنى بِحِفْظِ الاْیمانِ مِنْ بَیْنِ یَدَىَّ وَ مِنْ خَلْفى وَ عَنْ یَمینى وَ عَنْ شِمالى وَ مِنْ فَوْقى وَ مِنْ تَحْتى وَ ما قِبَلى وَادْفَعْ عَنّى بِحَوْلِکَ وَ قُوَّتِکَ فَاِنَّهُ لا حَوْلَ وَلاقُوَّهَ اِلاّ بِکَ

به نام خدا،و به خدا،و از خدا،و به سوى خدا،و در راه خدا، و بر آیین رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش)خدایا خویشتن را تسلیم تو کردم،و رویم را به جانب‏ تو متوجه نمودم،و به تو پشت‏گرم شدم،و کارم را به تو وا گذاشتم،خدایا مرا به حفظ ایمان حفظ کن،از پیش رویم،و از پشت سرم،و از سمت راست و چپم،و از بالاى سرم و زیر پایم،و آنچه نزد من است،به حول و نیرویت از من دور کن،زیرا جنبش و نیرویى جز تو نیست
هفتم:وارد شده:براى دفع اندوه و ترس از سلطان،دعیا اهل بیت را بخوانند:

یا کائِناً قَبْلَ کُلِّشَىْءٍ وَ یا مُکَوِّنَ کُلِّشَىْءٍ وَ یا باقِیاًبَعْدَ کُلِّشَىْءٍ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بى کَذا وَ کَذا

اى هستى پیش از هر چیز،و اى هستى‏بخش‏ هر چیز،و اى پاینده پس از هر چیز،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و با من چنین و چنان کن
بجاى کذا و کذا حاجت را بخواه.

براى فرج و گشایش هشتم از حضرت امام محمّد تقى علیه السلام مروى است که براى فرج و گشایش امر مواظبت کن بخواندن یا مَنْ یَکْفى مِنْ کُلِّشَىْءٍ وَلایَکْفى اى که کفایت کند از هر چیز و کفایت نکند از او چیزى مِنْهُ شَیْى ءٌ اِکْفِنى ما اَهَمَّنى کفایت کن آنچه مرا به اندیشه فرو برده است هنگام نزول مصیبتى نهم از حضرت امام زین العابدین علیه السلام منقولست که مى فرمود به فرزند خود اى پسرک من هرگاه برسد مصیبتى به یکى از شماها یا نازل شود به او نازله اى وضوى کامل بگیرد و دو رکعت نماز گذارد یا چهار رکعت و بگوید در آخر آن : یا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوى وَ یا سامِعَ کُلِّ نَجْوى وَ یا شاهِدَ کُلِّ مَلاٍَ وَ یا عالِمَ کُلِّ اى موضع هر شکایت و اى شنواى هر راز و اى حاضر هر انجمن و اى داناى هر خَفِیَّهٍ وَ یا دافِعَ ما یَشآءُ مِنْ بَلِیَّهٍ یا خَلیلَ اِبْراهیمَ وَ یا نَجِىَّ مُوسى وَ یا پنهان و اى جلوگیر هرچه بخواهد از بلاها اى خلیل ابراهیم و اى انتخاب کننده موسى و اى مُصْطَفِىَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَدْعُوکَ دُعآءَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ وَ قَلَّتْ برگزیننده محمد صلى الله علیه و آله بخوانمت خواندن کسى که به سختى نیازمند شده و حیلَتُهُ وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ دُعآءَ الْغَریبِ الْغَریقِ الْمُضْطَرِّ الَّذى لایَجِدُ لِکَشْفِ ما چاره اش کم و نیرویش سست گشته خواندن دور از وطن غریق درمانده اى که نیابد براى هُوَ فیهِ اِلاّ اَنْتَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ برطرف شدن گرفتاریش جز تو اى مهربانترین مهربانان پس بدرستى که نمى خواند این دعا را احدى مگر آنکه برطرف مى کند حق تعالى از او نازله را انشاءالله تعالى . براى رفع همّ و غمّ دهم از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که براى رَفع همّ و غمّ غسل مى کنى و دو رکعت نماز مى گذارى و مى گوئى : یا فارِجَ الْهَمِّ وَ یا کاشِفَ الْغَمِّ یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ وَ رَحیمَهُما اى گشاینده اندوه و اى زداینده غم اى بخشاینده دنیا و آخرت و مهرورز در آن دو فَرِّجْ هَمّى وَاکْشِفْ غَمّى یا اَللَّهُ الْواحِدُ الاَْحَدُ الصَّمَدُ الَّذى لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ بگشا اندوهم و برطرف کن غصه ام را اى خداى یگانه یکتاى بى نیازى که فرزند نگیرد و وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ اِعْصِمْنى وَ طَهِّرْنى وَ اذْهَبْ بِبَلِیَّتى فرزند کسى نیست و نیست برایش همتایى هیچکس ، نگاهم دار و پاکم کن و گرفتاریم را برطرف کن و بخوان آیه الکرسى و معوذتین را براى رفع همّ یازدهم روایت شده که براى رفع همّ مى گوئى در سجده صد مرتبه : یا حَىُّ یا اى زنده اى قَیُّومُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ بِرَحْمَتِکَ اَسْتَغیثُ فَاکْفِنى ما اَهَمَّنى وَلا تَکِلْنى اِلى پاینده اى که معبودى جز تو نیست به رحمت تو پناه برم پس کفایت کن آنچه برایم اهمیت دارد و وامگذارم نَفْسى به خودم جهت حاجت دوازدهم از حضرت موسى بن جعفرعلیه السلام منقول است که به سماعه فرمود که اى سماعه هر وقت که از براى تو حاجتى باشد نزد حق تعالى پس بگو: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ خدایا از تو خواهم بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی فَاِنَّ لَهُما عِنْدَکَ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ وَ قَدْراً مِنَ الْقَدْرِ فَبِحَقِّ به حق محمّد و على زیرا آن دو را نزد تو منزلتى است از منزلتها و مقامى است از مقامها پس به حق ذلِکَ الْشَّاْنِ وَ بِحَقِّ ذلِکَ الْقَدْرِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلْ آن منزلت و به حق این مقام که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و بکنى درباره من بى کَذا وَ کَذا چنین و چنان پس بدرستى که چون روز قیامت شود نماند ملک مقرّبى و نه پیغمبر مرسلى و نه مؤ من ممتحنى مگر آنکه او محتاج است بسوى محمّد و على صلواتُ اللَّهِ عَلیهما وآلِهِما در آن روز. فقیر گوید: که ابن ابى الحدید نقل کرده از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام که فرمود وقتى سؤ ال کردم از حضرت رسول صلى الله علیه و آله که دعا کند براى من به مغفرت فرمود دعا خواهم کرد پس برخاست و نماز گذاشت و دست به دعا برداشت گوش دادم به دعاى آن حضرت شنیدم مى گوید اَللّهُمَّ بِحَقِّ عَلِی عِنْدَکَ اِغْفِرْ لِعَلِی یعنى خدایا به حقّ علىّ نزد تو بیامرز علىّ را من گفتم یا رسول اللَّه این چه دعائى بود که کردى فرمود آیا کسى گرامى تر از او هست نزد خدا که من او را شفیع خود کنم نزد او مؤ لف گوید: که ما در باب اوّل در ذکر ادعیه سجده شکر ذکر کردیم بعض دعاهائى که مناسبت با این فصل داشت.

مهر
11
1394

فصل هفتم :دعا های وارده برای دفع غم واندوه وخوف

و آن مشتمل بر دوازده دعا است.
اوّل:از امام باقر علیه السّلام روایت شده:زمانى که پیش‏آمدى برایت رخ داد و از آن در هراسى،به قبله رو کن،و دو رکعت نماز بخوان،آنگاه هفتاد مرتبه بگو: با ابصر النّاظرین و یا اسمع السّامعین و یا اسرع الحاسبین و یا ارحم الرّاحمین‏ و در هر مرتبه که مى‏گویى حاجت خود را با آن ذکر کن.
دوم:از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله روایت شده:به هر که همّى یا غمى یا اندوهى‏ یا بلایى یا شدّتى برسد،بگوید:اللّه ربّى لا اشرک به شیئا،توکّلت على الحىّ‏ الّذى لا یموت.
سوم:از امام صادق علیه السّلام نقل شده:چون برادران یوسف،او را به چاه افکندند،جبرئیل نزد او آمد و گفت:اى پسر در اینجا چه مى‏کنى؟یوسف گفت:برادرانم مرا در این چاه افکندند،پرسید دوست دارى از آن بیرون آیى؟ پاسخ داد:این امر بسته به مشیّت خداى عزّ و جلّ است،اگر بخواهد مرا بیرون مى‏آورد،جبرئیل گفت:حق تعالى مى‏فرماید: مرا به این دعا بخوان تا تو را از چاه بیرون آورم،گفت آن دعا کدام است،گفت:بگو:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاَنَّ لَکَ الْحَمْدَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْمَنّانُ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ ذُوالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَجْعَلَ لى مِمّا اَنَا فیهِ فَرَجَاً وَ مَخْرَجَاً

خدایا از تو مى‏خواهم به اینکه ستایش براى توست،معبودى جز تو نیست،بسیار عطاکننده‏اى،پدیدآورنده آسمانها و زمینى، صاحب شکوه و بزرگوارى،بر محمّد درود فرستى،و از آنچه در آنم،برایم گشایش و راه خروجى قرار دهى.
در نتیجه کاروان از راه رسید،و او را از چاه بیرون آورد،به همان صورتى که داستانش در قرآن مجید آمده.
چهارم:از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده:هرگاه از امرى ترسیدى بگو:اللّهمّ انّک لا یکفى منک احد،و انت تکفى من کلّ احد من خلقک فاکفنى کذا و کذا.و در حدیث دیگرى فرمود:مى‏گویى:

یا کافِیاً مِنْ کُلِّ شَىْءٍ وَلایَکْفى مِنْکَ شَىْءٌ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ اِکْفِنى ما اَهَمَّنى مِنْ اَمْرِ الدُّنْیا وَالاْ خِرَهِ وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

اى کفایت کننده از هرچیز،و چیزى از تو در آسمانها و زمین کفایت نکند،مرا از کار دنیا و آخرت،آنچه به اندیشه برده کفایت کن،و بر محمّد و خاندانش درود فرست
و حضرت صادق علیه السّلام فرمود:هرکه بر سلطانى که از او بترسد وارد شود بگوید:

بِاللَّهِ اَسْتَفْتِحُ وَ بِاللَّهِ اَسْتَنْجِحُ وَ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَتَوَجَّهُ اَللّهُمَّ ذَلِّلْ لى صُعُوبَتَهُ وَ سَهِّلْ لى حُزُونَتَهُ فَاِنَّکَ تَمْحُو ما تَشآءُ وَ تُثْبِتُ وَ عِنْدَکَ اُمُّ الْکِتابِ

به خدا گشایشى مى‏جویم،و به خدا کامیابى مى‏طلبم،و به محمّد(درود خدا بر او و خاندانش) رو مى‏کنم،خدایا دشوارى‏اش را برایم رام کن،و ناهموارى‏اش را برایم هموار فرما،به درستى که تو محو مى‏کنى و اثبات مى‏نمایى آنچه‏ بخواهى،و امّ الکتاب نزد توست
و نیز بگوید:

حَسْبِىَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ وَ اَمْتَنِعُ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ مِنْ حَوْلِهِمْ وَ قُوَّتِهِمْ وَ اَمْتَنِعُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ بِاللَّهِ

خدا مرا بس است،معبودى جز او نیست،بر او توکّل نمودم،و او پروردگار عرش‏ بزرگ است،به حول و قوّت خدا،خود را از حول و قوّت ایشان باز مى‏دارم،و به پروردگار سپیده‏ دم از شرّ آنچه آفرید خود را حفظ مى‏کنم،و جنبش و نیرویى نیست جز به خدا.
پنجم:روایت شده:این دعاى امام باقر علیه السّلام است،در امرى که‏ پیش می آید:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْلى وَارْحَمْنى وَزَکِّ عَمَلى وَ یَسِّرْ مُنْقَلَبى وَاهْدِ قَلْبى وَ آمِنْ خَوْفى وَ عافِنى فى عُمْرى کُلِّهِ وَ ثَبِّتْ حُجَّتى وَ اغْفِرْ خَطایاىَ وَ بَیِّضْ وَجْهى وَاعْصِمْنى فى دینى وَ سَهِّلْ مَطْلَبى وَ وَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقى فَاِنّى ضَعیفٌ وَ تَجاوَزْ عَنْ سَیِّئِ ما عِنْدى بِحُسْنِ ما عِنْدَکَ وَلاتَفْجَعْنى بِنَفْسى وَلاتَفْجَعْ لى حَمیماً وَهَبْ لى یا اِلهى لَحْظَهً مِنْ لَحَظاتِکَ تَکْشِفُ بِها عَنّى جَمیعَ مابِهِ ابْتَلَیْتَنى وَ تَرُدُّبِها عَلَىَّ ما هُوَ اَحْسَنُ عادَتِکَ عِنْدى فَقَدْ ضَعُفَتْ قُوَّتى وَ قَلَّتْ حیلَتى وَانْقَطَعَ مِنْ خَلْقِکَ رَجآئى وَ لَمْ یَبْقَ اِلاّ رَجآؤُکَ وَ تَوَکُّلى عَلَیْکَ ،

خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد،و مرا بیامرز،و به من رحم کن،و عملم را پاک فرما،و مرگم را آسان نما، و قلبم را هدایت کن،و ترسم را ایمنى بخش،و در تمام عمرم عافیت ده،و حجّتم را پا برجا فرما،و خطاهایم را بیامرز،و رویم‏ را سپید کن،و در دینم پایدارم بدار،و مطلبم را آسان نما،و در روزى‏ام بر من وسعت بخش،زیرا من‏ ناتوانم،و از بدى آنچه نزد من است،به خوبى آنچه نزد توست درگذر،و مرا به مصیبتى در وجودم دچار مساز،و اى معبود من توجّهى از توجّهاتت را من ببخش،که به وسیله آن همه آنچه را که به آن گرفتارم کرده‏اى برطرف‏ کنى،و به سبب آن آنچه که بهترین شیوه تو به من است به من بازگردانى،به راستى که نیرویم سست گشته،و چاره‏ام کم شده،و امیدم از بندگانت بریده،و برایم جز امید به تو،و توکّل بر تو.

وَ قُدْرَتُکَ عَلَىَّ یا رَبِّ اَنْ تَرْحَمَنى وَ تُعافِیَنى کَقُدْرَتِکَ عَلَىَّ اَنْ تُعَذِّبَنى وَ تَبْتَلِیَنى اِلهى ذِکْرُ عَوآیِدِکَ یُؤْنِسُنى وَ الرَّجآءُ لاِِنْعامِکَ یُقَوّینى وَ لَمْ اَخْلُ مِنْ نِعَمِکَ مُنْذُ خَلَقْتَنى فَاَنْتَ رَبّى وَ سَیّدِى وَ مَفْزَعى وَ مَلْجَاى وَ الْحافِظُ لى وَالذّآبُّ عَنّى وَالرَّحیمُ بى وَ الْمُتَکَفِّلُ بِرِزْقى وَ فى قَضآئِکَ وَ قُدْرَتِکَ کُلُّ ما اَنَا فیهِ فَلْیَکُنْ یا سَیِّدى وَ مَوْلاىَ فیما قَضَیْتَ وَ قَدَّرْتَ وَ حَتَمْتَ تَعْجیلُ خَلاصى مِمّا اَنَا فیهِ جَمیعِهِ وَالْعافِیَهُ لى فَاِنّى لا اَجِدُ لِدَفْعِ ذلِکَ اَحَداً غَیْرَکَ وَلا اَعْتَمِدُ فیهِ اِلاّ عَلَیْکَ فَکُنْ یاذَا الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ عِنْدَ اَحْسَنِ ظَنّى بِکَ وَ رَجآئى لَکَ وَارْحَمْ تَضَرُّعى وَاسْتِکانَتى وَ ضَعْفَ رُکْنى وَ امْنُنْ بِذلِکَ عَلَىَّ وَ عَلى کُلِّ داعٍ دَعاکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

و قدرتت بر من نمانده،اى‏ پروردگارم اینکه به من رحم کنى،و سلامت کاملم دهى،مانند قدرتت بر من است که عذابم کنى،گرفتارم نمایى،معبود من،یاد نعمتهایت آرامشش مى‏دهد، و امید به نعمت‏بخشى‏ات نیرومندم مى‏نماید،از وقتى که مرا آفریدى،از نعمتهایت فارغ نبودم،تویى پروردگارم و آقایم‏ و پناهم،و پناهگاهم و نگهدارم،و دفاع‏کننده‏ام،و مهربان بر من،و عهده‏دار روزى‏ام،و در قضا و قدرتت هرچه من در آنم،اى آقا و مولایم،در آنچه کردى،و تقدیر نمودى،و حتم فرمودى،باید شتاب در خلاصى و عافیت من از همه آنچه که به آن گرفتارم باشد،من براى دفع اینها احدى جز تو را نمى‏یابم،و در آنها بر کسى غیر از تو اعتماد نمى‏کنم،اى صاحب عظمت و اکرام،نزد بهترین‏ گمانم و امیدم به تو،و به زارى و بیچارگى و سستى پایه‏ام رحم کن،و به آن‏ بر من و هر دعاکننده‏اى که تو را مى‏خواند منّت گذار،اى مهربان‏ترین مهربانان،و درود خدا بر محمّد و خاندانش

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

مهر ۱۳۹۴
ش ی د س چ پ ج
« شهریور   آبان »
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031