آبان
9
1394

هدایای مرگ

مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد آیا به من اجازه میدهید که آرزوی مرگ بکنم؟
حضرت فرمود: مرگ چیزی است که چاره ای از آن نیست و مسافرتی است طولانی که سزاوار است برای کسی که بخواهد به این سفر برود ده هدیه با خود ببرد.(ایا هدایا را اماده کردی)
پرسید آن هدایا کدامند؟
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

۱- هدیه عزرائیل
۲- هدیه قبر
۳- هدیه نکیر و منکر
۴- هدیه میزان
۵- هدیه پل صراط
۶- هدیه مالک (خزانه دار جهنم)
۷- هدیه رضوان (خزانه دار بهشت)
۸- هدیه پیامبر
۹- هدیه جبرئیل
۱۰- و هدیه خداوند متعال
اما هدیه عزائیل چهار چیزاست :
۱. رضایت حق داران.
۲. قضای نمازها.
۳. اشتیاق به خداوند.
۴.آرزوی مرگ.

اما هدیه قبر چهار چیزاست :
۱. ترک سخن چینی.
۲. استبراء.
۳٫ تلاوت قرآن.
۴. نماز شب.

اما هدیه نکیر و منکر چهار چیزاست :
۱. راستگویی.
۲. ترک غیبت.
۳. حق گویی.
۴. تواضع در برابر همه

اما هدیه میزان چهار چیزاست :
۱٫ فرو خوردن خشم.
۲. تقوای راستین.
۳. رفتن به سوی جماعت.
۴. دعوت به سوی آمرزش الهی

اما هدیه صراط چهار چیزاست :
۱. اخلاص عمل.
۲. زیاد به یاد خدا بودن.
۳. خوش اخلاقی.
۴. تحمل کردن آزار دیگران

اما هدیه مالک(خزانه دار جهنم) چهار چیزاست :
۱. گریه از ترس خداوند.
۲. صدقه مخفی.
۳.ترک گناهان.
۴.خوش رفتاری با پدر و مادر

اما هدیه رضوان(خزانه دار بهشت) چهار چیزاست :
۱. صبر در ناملایمات.
۲. شکر بر نعمت.
۳٫انفاق مال در راه اطاعت خداوند.
۴.رعایت امانت در مال وقفی

اما هدیه رسول اکرم(ص) چهار چیزاست :
۱. دوست داشتن او.
۲٫ پیروی از سنت او.
۳. دوست داشتن اهل بیت او.
۴. زبان را از بدی ها حفظ کردن

اما هدیه جبرئیل چهار چیزاست :
۱٫ کم حرف زدن.
۲٫کم خوردن.
۳٫ کم خوابیدن.
۴٫ مداومت بر حمد

اما هدیه خداوند متعال چهار چیزاست :
۱. امر به نیکی.
۲. نهی از بدی.
۳. نصیحت و خیر خواهی برای مردم.
۴. و مهربانی کردن با همه
منبع : کتاب المواعظ العددیه. احادیث ده گانه.

آبان
9
1394

شمر کیست؟

کسی که ۱۶ بار با پای پیاده به مکه رفت آخر، سر از گودال قتلگاه در آورد.
براستی امام حسین را چه کسی به شهادت رساند و چه خصوصیاتی داشت؟ فردی که ۱۶ بار پای پیاده به حج رفت!
شمر بن ذی الجوشن از فرماندهان سپاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت.
این چنین کسی حالا در کربلا شمر می شود. با ورودش به کربلا همه چیز عوض می شود. شمر آدم کوچکی نیست.
اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید. حال می کردید، هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می زد چگونه با خدا زمزمه می کرد!فرض کنید الان از صحنه کربلا خارج شده اید، یک نفر به شما هم بگوید همه چیز برای رفتن شما به خانه خدا آماده است. آیا شما حاضرید با پای پیاده به این سفر بروید؟ مطمئنا می گویید: نه!
اما اگر به این سفر سه و چهار ماه که زخم خستگی، تشنگی و گرسنگی دارد. یک بار بروید بار دیگر به شما بگویند نمی روید. این آقایی که ما صحبتش را می کنیم شمر شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است.
فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛
شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند. بسیاری از آن ها اهل تهجد بودند.تعدادی از این افراد با پیغمبر صلی الله علیه و آله هم دیده شده اند.
وقتی امام حسین به کربلا وارد شد بعضی از این افراد را صدا زد و فرمود:
« مگر شما پیغمبر را ندیدید؟» الان این افرادی که پیغمبر را دیده بودند و رو به سوی قبله نماز می خواندند، رو در روی امام ایستاده اند. امروز من در کتاب تاریخ مسعودی می خواندم که در کربلا هر روز ۲۰۰۰۰ نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربه الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد.
در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله علیه السلام برای نماز خواندن، اذان می گفتند فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمی خواند. آن ها هم نماز می خواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله علیه السلام می گویند که نماز شما قبول نیست!
و حبیب به آن ها می گوید:
« نماز شما قبول است؟! » درگیری می شود .حبیب به شهادت می رسد. حضرت حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبدالله به شهادت رسیدند.

چه خصوصیاتی باعث شکل گیری شخصیت های منفی می شود؟ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟ این مسئله نیاز به تحلیل و بررسی دارد.
این هشدار و اندازه ای برای امروز و فردای ما.
شمر با سه ویژگی، شمر شد.

۱- اولین خصوصیت شمر این بود که می‌گفت: شکم از همه چیز برای من مهم تر است. مهم بود که غذای خوب بخورد و برای دست یافتن به این غذا دست به هر کاری می زد.
آیا غذا برای شما اولین مسئله زندگی است؟ در خانواده های ما وقتی که شام را خوردند به فکر ناهار فردا هستند.
دعوای شکم دعوای مسخره ای است که همه ی ما با آن درگیر هستیم. فکرش را بکنید اختلاف همه غذاها ی عالم خیلی کم است. خدا حفظ کند آقای جوادی آملی را ، می گفت:
«فرق تمام غذاها بیست سانتی متر است. یعنی از نوک زبان تا ته زبان.» وقتی از این فاصله گذشت دیگر باهم فرقی ندارند.
می خواهد چلو کباب و پیتزا باشد یا نان و ماست. همه ی دعواها بر سر همین بیست سانتی متر است.
شمر نتوانست دعوای بیست سانتی متری را برای خود حل کند.
حضرت علی علیه السلام یک بار اراده کرد جگر بخورد گفت هفته بعد، هفته بعد، هفته بعد افتاد ماه بعد، یک سال این خوردن جگر را به تأ خیر انداخت. بعد از یک سال جگر تهیه کرد. دود جگر کباب کرده از دیوار خانه بیرون رفت.
در زدند کسی گفت: خوش به حال شما که بوی این غذا از خانه تان بلند است من چند ماهی است از این غذا نخورده ام، حضرت فرمودند: « این غذا را به او بدهید » دوستی می گفت: مولا علی علیه السلام مسئله ی شکم را برای خود حل کرده بود و می توانست از غذایش بگذرد ولی شمر نتوانست مسئله غذا را برای خود حل کند.
شمر عبدالبطن یعنی اسیر و بنده ی شکم بود و این اسارت او را بیچاره کرد.
یک روز بهلول از راهی می گذشت.
هارون او را صدا زد و گفت: ما را نصیحتی نمی کنی؟ می خواست او را دست بیندازد بهلول گفت: حوصله نصیحت ندارم. اما می توانم سوالی از تو بپرسم؟ گفت: بفرما. بهلول گفت: اگر می خواستی غذا بخوری و غذا را در دهانت گذاشتی و هر کاری کردی غذا پایین نرفت چه کار می کنی؟ حاضری چقدر از ثروتت را بدهی؟ هارون کمی فکر کرد و گفت: نیمی از ثروتم را می دهم. بهلول گفت: حالا سوالم را طوری دیگر مطرح می کنم.
اگر غذا پایین رفت ولی هر کاری کردی نتوانستی
آن را دفع کنی چه می کنی؟ گفت معلوم است می میرم.
نصف ثروتم را می دهم تا رهایی پیدا کنم. بهلول گفت: می بینی همه دعوا سر یک روده و یک فرو دادن و پس دادن است،توجه به همین ریزه کاری ها ما را از گناه و عصیان باز می دارد.
از امام پرسیدند: تقوا چیست؟ فرمود: وقتی در بیابان راه می روی سعی می کنی خارهای ریز در پایت نرود یا خارهای درشت؟ اگر عاقل باشید هر دو. تقوا این است یعنی نه مرتکب گناه کوچک شوی و نه بزرگ. چرا که گناهان ریز، زمینه ارتکاب گناهان بزرگ است.

۲- نکته ی دوم که در شخصیت شمر بود این بود که چشم دیدن پیشرفت هیچ کس را نداشت و به خاطر همین مسئله است که به کربلا آمد.شمر نزد عبید الله بن زیاد نشسته بود که نامه ایی از عمر بن سعد به عبیدالله رسید. عمربن سعد نوشته بود: ای امیر من با حسین مذاکره کردم. حسین دو پیشنهاد دارد :
۱- به مکه و مدینه برگردد.
۲- اگر اجازه بدهی به هر سرزمینی بخواهد برود.عمر بن سعد نمی خواست جنگی صورت بگیرد و در آغاز دوست نداشت امام حسین کشته شود. اما در ادامه برای جنایت آماده شد.عبید الله می گفت: بد نیست اگر این طوری شود مسائل ما حل می شود. همان جا شمر محکم به پهلوی عبیدالله زد و گفت: الان فرصت بسیار خوبی است و حسین در چنگ توست. عمر بن سعد دارد سازش می کند در حالی که حسین در هفتاد کیلو متری ما اردو زده است و به راحتی می توانیم او را در پنجه خود بگیریم. اگر برگردد در مکه و مدینه قدرتی برهم می زند و دیگر هیچ کس نمی تواند با او درگیر شود.
ابن زیاد گفت: خوب گفتی. الان چنگال هایمان در گلویش فرو رفته. خودت بلند شو و برو. گفت: من می روم اما اگر عمربن سعد نپذیرفت که من بجنگم، گردنش را بزنم و سرش را برای شما بفرستم؟ و خود فرمانده لشگر شوم؟ ابن زیاد گفت: این کار را بکن.شمر آدمی است که مدام از این و آن می گوید. او یک روح شقاوت پیشه دارد.
خداوند در سوره حجرات به این مسئله اشاره کرده است که اگر فاسقی نزد شما آمد و خبری پیش شما آورد، زود تأییدش نکنید و هیچ گاه از خبر چینی دیگران لذت نبرید. مثلا فردی نزد ما می آید و خبری را به ما می گوید ما می گوییم راست می گویی؟ این کار باعث تشویق طرف مقابل می شود و این عامل باب غیبت را می گشاید.

۳- قرآن مجازات بد کاران را مشخص کرده ولی بد ترین مجازات ها متوجه کسانی است که زخم بر جان دیگران می زنند. حفره در روح ها ایجاد می کنند. سرزنش می کنند و می شکنند. و این خصوصیت متأسفانه در دنیا به اندازه ی ایران نیست.
در کربلا شمر بارها دست انداخت و حرف های آزار دهنده ای به ابا عبدالله علیه السلام زد.

این سه خصوصیت از جانباز امیر المومنین علی علیه السلام شمر را ساخت، شمری که در کربلا با قساوت کامل بر سینه پسر پیغمبر نشست و با بی رحمی دوازده ضربه از پشت بر گردن ابا عبدالله علیه السلام وارد کرد و بعد هم سرخون چکان حسین علیه السلام را دست گرفت و از قتلگاه بیرون آمد.

منابع:
۱- منتهی الامال اثری از شیخ عباس قمی
۲- تتمه المنتهی اثری از تاریخ طبری

آبان
9
1394

مشروب خواران این گونه محشور می‌شوند

روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله در میان مردم فرمود: سوگند به پروردگاری که مرا به حق مبعوث فرمود هر کس جرعه‌ای شراب بنوشد و از این کار زشت خود توبه نکند و دست برندارد خداوند در روز قیامت از ردعه الخبال به او می‌چشاند.
سؤال شد: یا رسول الله! ردعه الخبال چیست؟
حضرت فرمود: خون و چرک و کثافتی است که از شکم دوزخیان بیرون می‌ریزد.

در روایت دیگری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: هر کس شراب بنوشد و میگساری کند خداوند در روز قیامت جام شرابی از زهر مارهای زنگی و عقرب‌های زهرآگین برای او آماده می‌سازد. پس همین که مشروب خوار جام را برای نوشیدن به دهان خود نزدیک می‌کند پیش از آن که جرعه‌ای بنوشد گوشت صورتش آب می‌شود و در آن جام می‌ریزد و چون جرعه‌ای از آن می‌نوشد تمام گوشت و پوست بدنش چون لاشه و مرداری گندیده از هم می‌پاشد به طوری که اهل محشر از پلیدی و بوی گند او به سختی اذیت می‌شوند و رنج می‌کشند تا این که فرمان داده می‌شود او را در درون آتش دوزخ برند.
پس شرابخوار و شراب ساز و شراب گیر همه در آتش خواهند سوخت و فروشنده و خریدار و باربر و تحویل دار و خورنده پول آن همه در ننگ و کیفر گناه آن یکسان و برابرند و آن کس که شراب نوشیده است سزاوار است که خداوند به هر جرعه‌ای که در دنیا شراب نوشیده شربتی از چرک و خون و کثافات جهنمیان به او بنوشاند.

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است شخصی که شرابخوار است در روز قیامت با چشمانی کبود و چهره‌ای تیره و سیاه محشور می‌شود، و در حالی که نقش بر زمین شده و آبی غلیظ و کثیف از دهانش جاری است و با موی بلند پیشانی‌اش دو انگشت بزرگ پایش را بسته‌اند و دست‌هایش از پشت بیرون آمده به هم گره خورده است کشان کشان به عرصه قیامت وارد می‌شود وقتی اهل محشر او را به این صورت می‌بینند که برای حساب رسی روی زمین کشیده می‌شود از وی می‌ترسند و فریاد و فغانشان به‌ آسمان بلند می‌شود.

امیرالمؤمنین علیه السلام نیز فرمود: اگر قطره ای از شراب و مسکر در چاهی بریزد و در آن موضع مناره‌ای بسازند من بر بالای آن مناره اذان نمی‌گویم. و اگر قطره‌ای در دریا ریخته شود و پس از آن آب دریا خشک شود و در کف آن دریا گیاهی روییده گردد من در آنجا گله‌ای از گاو و گوسفند و شتر نمی‌چرانم.

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام می‌فرماید: هر کس در دنیا شراب بنوشد خداوند در روز قیامت از چرک و خون و کثافات دوزخیان به او می‌خوراند و او را سیراب می‌کند.

منابع:
۱- منهج الصادقین ج۱ ص ۵۶۴
۲- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص ۶۵۶
۳- وسائل ج ۱۷ ص۲۶۷
۴- بحار ج ۷۶ ص۱۳۹
۵- فقه الرضا علیه السلام ص ۲۸۲

آبان
9
1394

حرز امام زین العابدین علیه السّلام

سوم:حرز حضرت زین العابدین علیه السّلام:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمن ِالرَّحیمِ بِسْم اللَّهِ وَ بِاللَّهِ سَدَدْتُ اَفْواهَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ وَالشَّیاطینِ وَالسَّحَرَهِ وَالاَْبالِسَهِ مِنَ الجِنِّ وَالاِْنْسِ وَالسَّلاطینِ وَ مَنْ یَلُوذُ بِهِمْ بِاللَّهِ الْعِزیزِ الاَْعَزِّ وَ بِاللَّهِ الْکَبیرِ الاَْکْبَرِ بِسْمِ اللَّهِ الظّاهِرِ الْباطِنِ الْمَکْنُونِ الْمَخْزُونِ الَّذى اءقامَ بِهِ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ بِما ظَلَمُوا فَهُمْ لایَنْطِقُونَ قالَ اخْسَؤُا فیها وَلاتُکَلِّمُونِ ،

به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‏اش همیشگى است،به نام خدا و به خدا،دهانهاى جنّ،و انس و شیاطین و جادوگران و ابلیسان از جنّ و انس و پادشاهان و هرکه به آنها پناه مى‏برند بستم به خداى عزیز عزیزتر و به خداى‏ بزرگ بزرگتر،به نام خداى ظاهر باطن مستور محفوظ که بر پا کرد به آن آسمانها و زمین را،سپس بر عرش مستولى شد،به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‏اش همیشگى است،عذاب بر آنان واقع شد،به خاطر ستمى که روا داشتند،پس آنان سخن نمى‏گویند.به آنان گفت همچون سگ در دوزخ دور شوید وسخن نگویید،

وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَىِّ الْقَیُّومِ وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً وَ خَشَعَتِ الاَْصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلا تَسْمَعُ اِلاّ هَمْساً وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ اَکِنَّهً اَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فى اذانِهِمْ وَقْراً وَ اِذا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِى الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى اَدْبارِهِمْ نُفُوراً وَ اِذا قَرَاْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالاْخِرَهِ حِجاباً مَسْتُوراً وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ اَیْدِیهِمْ سَدّاً وَ مِنْ خَلْفِهمْ سَدّاً فَاَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لایُبْصِرُونَ اَلْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى اَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا اَیْدیهِمْ فَهُمْ لایَنْطِقُونَ لَوْ اَنْفَقْتَ ما فِى الاَْرْضِ جَمیعاً ما اَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلکِنَّ اللَّهَ اَلَّفَ بَیْنَهُمْ اِنَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ وَ صَلّىَ اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ

و فروتن شد چهره‏ها براى آن زنده‏ پاینده.و به تحقیق محروم شد آن‏که بار ستم به دوش کشید،آهسته شد صداها در برابر خدا،پس نشنوى مگر صدایى‏ پنهان و بر قلوب کافران پرده نهادیم،بازدارنده از اینکه قرآن را بفهمند،و در گوشهایشان سنگینى،زمانى که پروردگارت را در قرآن به تنهایى یاد کنى،به خاطر رمیدگى از حق روى به پشت بازگردانند،زمانى که قرآن بخوانى،بین تو و آنان‏که‏ ایمان به آخرت ندارند،پرده پوشیده‏اى قرار مى‏دهیم،و از پیش رویشان،سدّى و از پشت سرشان سدّ مى‏گذاریم،پس آنان را پوشانیدم،در نتیجه حق را نمى‏بینند،امروز بر دهانهایشان مهر مى‏زنیم،و دستهایشان با ما سخن‏ گویند،پس خود آنان سخن نگویند،اگر همه آنچه در زمین خرج مى‏کردى،نمى‏توانستى بین دلهایشان الفت پدید آورى‏ ولى خدا میان آنان الفت برقرار کرد،به درستى که او عزیز و حکیم است،و درود خدا بر محمّد و خاندان پاکش.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

آبان ۱۳۹۴
ش ی د س چ پ ج
« مهر   آذر »
 1
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
30