16
1394
وجوب و تعریف امر به معروف و نهی از منکر از منظر قران
این موضوع را با ایات سوره ال عمران اغاز می کنیم:
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۱۰۴)
باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.
نکات تفسیری از تفسیرنمونه:
در آیه فوق دستور داده شده که همواره در میان مسلمانان باید امتى باشند که این دو وظیفه بزرگ اجتماعى را انجام دهند:
مردم را به نیکى ها دعوت کنند، و از بدىها باز دارند. و در پایان آیه تصریح مىکند که فلاح و رستگارى تنها از این راه ممکن است.
سؤال
در اینجا این سؤال پیش مى آید که ظاهر” منکم امه” این است که این امت بعضى از جمعیت مسلمانان را تشکیل مى دهد، نه همه آنها را،
و به این ترتیب وظیفه امر به معروف و نهى از منکر جنبه عمومى نخواهد داشت، بلکه وظیفه طایفه خاصى است، اگر چه انتخاب و تربیت این جمعیت، وظیفه همه مردم است، و به عبارت دیگر این دو وظیفه واجب کفایى است نه عینى، با اینکه از دیگر آیات قرآن بر مى آید که این دو وظیفه جنبه عمومى دارد، و به عبارت دیگر واجب عینى است نه واجب کفایى، مثلا در چند آیه بعد از این آیه مىخوانیم:
کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ” شما بهترین امتى بودید که بسود مردم مبعوث شدید،
چه اینکه امر به معروف و نهى از منکر مىکنید” و در سوره” العصر” مىفرماید:” همه مردم در زیانند جز آنان که ایمان و عمل صالح دارند
و دعوت به حق و توصیه به صبر و استقامت مى کنند” طبق این آیات و مانند آنها این دو وظیفه اختصاص به دسته معینى ندارد.
پاسخ:
دقت در مجموع این آیات پاسخ سؤال را روشن مىسازد، زیرا چنین استفاده مىشود که” امر به معروف و نهى از منکر” دو مرحله دارد:
یکى” مرحله فردى” که هر کس موظف است به تنهایى ناظر اعمال دیگران باشد، و دیگرى” مرحله دسته جمعى” که
امتى موظفند براى پایان دادن به نابسامانیهاى اجتماع دست به- دست هم بدهند و با یکدیگر تشریک مساعى کنند.
قسمت اول وظیفه عموم مردم است، و چون جنبه فردى دارد طبعا شعاع آن محدود بتوانایى فرد است، اما قسمت دوم شکل واجب کفایى
بخود مىگیرد و چون جنبه دسته جمعى دارد و شعاع قدرت آن وسیع و طبعا از شئون حکومت اسلامى محسوب مىشود. این دو شکل از مبارزه با فساد
و دعوت به سوى حق، از شاهکارهاى قوانین اسلامى محسوب مىگردد، و مسئله تقسیم کار را در سازمان حکومت اسلامى و لزوم تشکیل یک گروه
نظارت بر وضع اجتماعى و سازمانهاى حکومت مشخص مىسازد.
سابق بر این در ممالک اسلامى (و امروز در پارهاى از کشورهاى اسلامى، مانند حجاز) با الهام از آیه فوق تشکیلاتى مخصوص مبارزه با فساد و دعوت به- انجام مسئولیتهاى اجتماعى به نام اداره حسبه و ماموران آن به نام” محتسب” و یا” آمرین بمعروف” وجود داشته است که مامور بودند با همکارى یکدیگر با هر گونه فساد و زشتکارى در میان مردم، و یا هر گونه ظلم و فساد در دستگاه حکومت مبارزه کنند، و هم چنین مردم را به کارهاى نیک و پسندیده تشویق نمایند.
بنا بر این وجود این جمعیت با آن قدرت وسیع، هیچگونه منافاتى با عمومى بودن وظیفه امر بمعروف و نهى از منکر در شعاع فرد و با قدرت محدود ندارد
از آنجا که این بحث از مباحث مهم قرآن مجید است، و در آیات فراوانى به آن اشاره شده، لازم است نکاتى را در اینجا یادآور شویم:
۱-” معروف” و” منکر” چیست؟
” معروف” در لغت به معنى شناخته شده (از ماده عرف) و” منکر” به معنى” ناشناس” (از ماده انکار) است. و به این ترتیب کارهاى نیک، امورى شناخته شده،
و کارهاى زشت و ناپسند، امورى ناشناس معرفى شدهاند. چه اینکه فطرت پاک انسانى با دسته اول آشنا و با دوم ناآشنا است!
۲- آیا امر به معروف یک وظیفه عقلى است یا تعبدى؟
جمعى از دانشمندان اسلامى معتقدند که وجوب این دو وظیفه تنها با دلیل نقلى ثابت شده، و عقل فرمان نمى دهد که انسان دیگرى را از کار بدى که زیانش تنها متوجه خود او است باز دارد.
ولى با توجه به پیوندهاى اجتماعى و اینکه هیچ کار بدى در اجتماع انسانى در نقطه خاصى محدود نمىشود، بلکه هر چه باشد همانند آتشى ممکن است به نقاط دیگر سرایت کند، عقلى بودن این دو وظیفه مشخص مى شود.
به عبارت دیگر: در اجتماع چیزى به عنوان” ضرر فردى” وجود ندارد، و هر زیان فردى امکان این را دارد که به صورت یک” زیان اجتماعى” درآید، و
به- همین دلیل منطق و عقل به افراد اجتماع اجازه مىدهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هر گونه تلاش و کوششى خود دارى نکنند.
اتفاقا در بعضى از احادیث به این موضوع اشاره شده است. از پیغمبر اکرم ص چنین نقل شده که فرمود:” یک فرد گنهکار، در میان مردم همانند کسى است که با جمعى سوار کشتى شود، و به هنگامى که در وسط دریا قرار گیرد تبرى برداشته و به سوراخ کردن موضعى که در آن نشسته است بپردازد، و هر گاه به او اعتراض کنند، در جواب بگوید من در سهم خود تصرف مىکنم!، اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولى نمىکشد که آب دریا به داخل کشتى نفوذ کرده و یکباره همگى در دریا غرق مىشوند”.
پیامبر ص با این مثال جالب منطقى بودن وظیفه امر به معروف و نهى از منکر را مجسم ساخته، و حق نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعى که ناشى از پیوند سرنوشتهاست، مىداند.
ایه دیگری که به اصل امر به معروف و نهی از منکر پردخته ،ایه ۱۱۰ سوره ال عمران است:
کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ (۱۱۰)
ترجمه:
۱۱۰- شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شدید (چه اینکه) امر به معروف مىکنید و نهى از منکر، و به خدا ایمان دارید، و اگر اهل کتاب(به چنین برنامه و آئین درخشانى) ایمان آورند به سود آنها است (ولى تنها) عده کمى از آنها با ایمانند و اکثر آنها فاسق (و خارج از اطاعت پروردگار) مىباشند.
از تفسیر نمونه:
باز هم مبارزه با فساد و دعوت بحق
کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ …:
در این آیه بار دیگر مسئله امر به معروف و نهى از منکر و ایمان بخدا مطرح شده است، و همانطور که در تفسیر آیه ۱۰۴ گفته شد این آیه امر به معروف و نهى از منکر را به عنوان یک وظیفه عمومى و همگانى ذکر مىکند، در حالى که آیه گذشته یک مرحله خاص از آن را به عنوان یک وظیفه خصوصى و واجب کفایى بیان کرده است، که شرح آن را مبسوطا ذکر کردیم.
نکته جالب توجه اینکه در این آیه مسلمانان به عنوان بهترین” امتى” معرفى شده که براى خدمت به جامعه انسانى بسیج گردیده است، و دلیل بهترین امت بودن آنها این ذکر شده که” امر به معروف و نهى از منکر مىکنند و ایمان بخدا دارند” و این خود مىرساند که اصلاح جامعه بشرى بدون ایمان و دعوت بحق و مبارزه با فساد ممکن نیست، و ضمنا از آن استفاده مىشود که این دو وظیفه بزرگ با وسعتى که در اسلام دارد در آئینهاى پیشین نبوده است.
اما چرا این امت بهترین امتها باید باشد آن نیز روشن است زیرا آنها داراى آخرین ادیان آسمانى هستند و آخرین دین روى حساب تکامل کاملترین آنها است.
در آیه فوق به دو نکته دیگر باید توجه نمود، نخست اینکه” کنتم” (بودید) به صورت فعل ماضى ذکر شده یعنى شما در گذشته بهترین امت بودید، در باره مفهوم این جمله گرچه مفسران احتمالات زیادى دادهاند ولى بیشتر بنظر مىرسد که تعبیر به فعل ماضى براى تاکید است، و نظیر آن در قرآن مجید فراوان است که موضوعات مسلم در شکل فعل ماضى ذکر مىشود و آن را یک واقعیت انجام یافته معرفى مىکند.
دیگر اینکه در اینجا امر به معروف و نهى از منکر بر ایمان بخدا مقدم داشته شده و این نشانه اهمیت و عظمت این دو فریضه بزرگ الهى است، به علاوه انجام این دو فریضه ضامن گسترش ایمان و اجراى همه قوانین فردى و اجتماعى مىباشد و ضامن اجرا عملا بر خود قانون مقدم است.
از همه گذشته اگر این دو وظیفه اجرا نگردد ریشههاى ایمان در دلها نیز سست مىگردد، و پایههاى آن فرو مىریزد، و بهمین جهات بر ایمان مقدم داشته شده است.
از این بیان نیز روشن مىشود مسلمانان تا زمانى یک” امت ممتاز” محسوب مىگردند که دعوت به سوى نیکیها و مبارزه با فساد را فراموش نکنند، وآن روز که این دو وظیفه فراموش شد نه بهترین امتند و نه به سود جامعه بشریت خواهند بود.
ضمنا باید توجه داشت که مخاطب در این آیه عموم مسلمانان هستند، همانطور که سایر خطابات قرآن چنین است، و اینکه بعضى احتمال دادهاند که مخصوص مهاجران یا مسلمانان نخستین باشد هیچگونه دلیلى ندارد.
وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ.
سپس اشاره مىکند که مذهبى به این روشنى و قوانینى با این عظمت منافعش براى هیچ کس قابل انکار نیست، بنا بر این” اگر اهل کتاب (یهود و نصارى) ایمان بیاورند بسود خودشان است، اما متاسفانه تنها اقلیتى از آنها پشت پا به تعصبهاى جاهلانه زدهاند و اسلام را با آغوش باز پذیرفتهاند در حالى که اکثریت آنها از تحت فرمان پروردگار خارج شده” و حتى بشاراتى که در باره پیامبر در کتب آنها بوده نادیده انگاشته و بر کفر و عصبیت خود هم چنان باقى ماندهاند.
16
1394
حرز امام موسی کاظم علیه السّلام
پس دست خود را به جانب آسمان بلند کرد و گفت: اِلهى کَمْ مِنْ عَدُوٍّ شَحَذَ لى ظُبَهَ مُدْیَتِهِ وَاَرْهَفَ لى شَبا حَدِّه وَدافَ لى قَواتِلَ سُمُومِهِ وَ لَمْ تَنَمْ عَنّى عَیْنُ حِراسَتِهِ فَلَمّا رَاَیْتَ ضَعْفى عَنِ احْتِمالِ الْفَوادِحِ وَ عَجْزى عَنْ مُلِمّاتِ الْجَوائِحِ صَرَفْتَ ذلِکَ عَنّى بِحَولِکَ وَ قُوَّتِکَ لا بِحَوْلٍ مِنّى وَلا قُوَّهٍ فَاَلْقَیْتَهُ فِى الْحَفیرِ الَّذىِ احْتَفَرَهُ لى خائِباً مِمّا اَمَّلَهُ فِى الدُّنْیا مُتَباعِداً مِمّا رَجاهُ فِى الاْخِرَهِ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلى ذلِکَ قَدْرَ اِسْتِحْقاقِکَ سَیِّدى اَللّهُمَّ فَخُذْهُ بِعِزَّتِکَ وَافْلُلْ حَدَّهُ عَنّى بِقُدْرَتِکَ وَاجْعَلْ لَهُ شُغْلاً فیما یَلیهِ وَ عَجْزاً عَمّا یُناویهِ اَللّهُمَّ وَاَعْدِنى عَلَیْهِ عَدْوىً حاضِرَهً تَکُونُ مِنْ غَیْظى شِفاءً وَ مِنْ حَنَقى عَلَیْهِ وَقاءً وَ صِلِ اللّهُمَّ دُعائى بِالاِْجابَهِ وَ انْظِمْ شِکایَتى بِالتَّغْییرِ وَ عَرِّفْهُ عَمّا قَلیلٍ ما اَوْعَدْتَ الظّالِمینَ وَ عَرِّفْنى ما وَعَدْتَ فى اِجابَهِ الْمُضْطَرّینَ اِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ وَ الْمَنِّ الْکَریمِ
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر آبان ۱۶, ۱۳۹۴
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت آبان ۱۶, ۱۳۹۴
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان آبان ۱۶, ۱۳۹۴
- سجده شکر آبان ۱۶, ۱۳۹۴
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر آبان ۱۶, ۱۳۹۴