خرداد
8
1395

تفسیر به رأی و خطرات آن

تفسیر به رأی به این معنا است که انسان آرا و نظریاتی را به عنوان پیش فرض های تردید ناپذیر مورد قبول قرار داده، سپس به قرآن کریم مراجعه نماید تا بر اساس مفهوم آیات الاهی بر نظریات خود مهر تأیید بزند. به بیان دیگر؛ انسان قبل از مراجعه به قرآن به عنوان منبع و کلام الاهی فرضیه ها و برداشت هایی را در موضوعات مختلف تصور می کند و به نتایج مورد نظرش می رسد، آن گاه برای این که نظریات خود را مستند به قرآن و کلام وحی کند به سراغ قرآن می رود و از ظاهر آیات برای دیدگاهای خود استفاده کرده و این نظر را به وحی و قرآن نسبت می دهد، چنین چیزی در اصطلاح علوم قرآنی تفسیر به رأی نامیده می شود.

یکی از کلیدهای فهم صحیح قرآن و درک درست مقاصد آن، پرهیز از پیش‌داوری است که حاصلی جز تفسیر به رأی نخواهد داشت. در واقع پیش داوری در مورد فهم و معنای آیات‌ قرآن، انسان را تا سر حد سقوط به دره هولناک تفسیر به رأی پیش می‌برد. تفسیر به رأی یکی از خطرناک ترین برنامه ها در مورد قرآن مجید است که در روایات از آن منع شده است، و این خطری بود که از همان آغاز مسلمانان را تهدید می نمود. معصومان (علیه السلام) بارها اهمیت این مسئله را یادآوری کرده‌اند.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره آن فرمود: آن چه را پس از خود بیش از هر چیز نسبت به آن بر امتم بیمناکم، تفسیر به رأی است.[۱]
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) همچنین می‌فرمایند: “مَنْ فَسَّرَ القرآن بِرَأیه فَلْیتَبوَّأ مقعَده مِنَ النار”؛[۲] کسی که قرآن را به رأی و نظر خود تفسیر کند، جایگاهش آتش دوزخ است.
بنابراین تفسیر به رأی، یعنی تفسیر قرآن بر خلاف موازین علم لغت، ادبیات عرب و فهم اهل زبان و تطبیق دادن آن بر پندارها و خیالات باطل و تمایلات شخصی و گروهی.

تفسیر به رأی شاخه های متعددی دارد، که از جمله برخورد گزینشی با آیات قرآن است؛ به این معنا که انسان در بحثی؛ نظیر شفاعت، توحید، امامت و… تنها به سراغ آیاتی برود که در مسیر پیش داوری های او است و آیات دیگری را که با افکار او هماهنگ نیست، و می تواند مفسر آیات اولیه باشد را نادیده بگیرد، و یا بی اعتنا از کنار آنها به سادگی بگذرد.
نتیجه: همان گونه که جمود بر الفاظ قرآن مجید و عدم توجه به قراین عقلی و نقلی معتبر، نوعی انحراف است، تفسیر به رأی نیز انحراف دیگری است و هر دو باعث دور افتادن از تعلیمات والای قرآن و ارزش های آن است.

تفسیرِ به رای نوعی تفسیر تقلبی از قرآن است که شخص مفسر در جریان عمل تفسیر تقلب میکند و نظر خویش را (که از قبل دارد) به عنوان نظری که از قرآن استنباط کرده ، جا می زند .

یعنی چه ؟
یعنی اینکه یکنفر سراغ قرآن میرود و میخواهد چیزی از آن بفهمد و پس از اینکه به نظرش آمد که فهمیده ، وقتیکه آن را بیان میکند تفسیر خویش را بیان کرده ،
اما یکنفر دیگر سراغ قرآن میرود تا منظوری را که در سر دارد به قرآن نسبت بدهد ، و تفسیرِ به رای یعنی همین . چنین شخصی در حقیقت متقلب است.

چیزی را میتوان «تفسیر به رای» دانست که متضمن یک شرط اساسی باشد ، که آن هم «تحمیل یک معنی به قرآن که با قرآن همخوانی ندارد» است

توضیح بیشتر براساس آیه ۷ سوره آل عمران

هوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ

هموست که این کتاب را بر تو نازل کرد . قسمتی از آن، آیات محکمات است ، آنها مادرِ کتاب هستند ، و بقیه متشابهات است ، اما کسانی که در قلوبشان عیبی هست ، از آن ، آنچه را که تشابه دارد ، برای جستجوی فتنه و جستجوی تاویلش دنبال می کنند . و تاویل آنرا کسی جز خداوند نمی داند . و فرو روندگان در علم میگویند به آن ایمان آورده ایم ، تمامش از نزد پروردگارمان است . و جز خردمندگان پند نمی گیرند

آیه فوق نه تنها یکی از آیات برجسته این سوره ، بلکه از آیات برجسته کل قرآن است و در طول این پانزده قرن ، فکر و عقل متفکران بسیاری را به خویش جلب نموده و نظرات مختلف و متفاوت و متضادی از سوی آنان عرضه شده است .

کل آیه ، نوعی توضیح و توجیه و آموزش به پیامبر است که خداوند دارد به ایشان می فرماید این نعمت بزرگی که به تو دادیم ، چنین است که :

۱- قسمتی از آیات آن اصلی است ، که محکمات است .
۲- بقیه اش متشابهات است .
و برخورد مردم نسبت به آنها اینطور است که :
۱- فرو روندگانِ در علم می گویند به آن ایمان آورده¬ایم زیرا که تمامش از نزد پروردگارمان است .
۲- خردمندان پند می گیرند .
۳- اشخاصی که قلب معیوب دارند ، و به دنبال فتنه و تأویل هستند ، برای رسیدن به منظور فتنه آمیز خویش روی آیات متشابه کار می کنند .

اگر روی ردیف ۳ فوق متمرکز شوید بطور کامل و واضح منظور از تفسیر به رای را درک خواهید کرد .
برای این کار روی کلمات و عبارات آیه فوق توقف و تمرکزی می کنیم :

 محکمات و متشابهات :

کلمه ای که در همین آیه در مقابل محکمات آمده «متشابهات» است و لذا از روی همان قرینه میتوان فهمید که «محکمات» برخلاف «متشابهات» طوری است که همگان از آنها معنی واحدی میفهمند ، مثلاً در جائی که میفرماید «دست خدا بالای دستهایشان است» از آن میتوان معانی مختلفی فهمید اما وقتی که میفرماید «هیچ چیزی مثل او نیست» همه از آن یک چیز میفهمند و لذا «لیس کمثله شئی» (هیچ چیزی مثل او نیست) جزء محکمات ، و «یدالله فوق ایدیهم» (دست خدا بالای دستهایشان است) جزء متشابهات است .

تاویل :
راجع به متشابهات می فرماید : کسانی که عیب و ایرادی در قلب دارند ، دنبال معانیی می¬گردند که فتنه ایجاد کند یعنی دنبال این نیستند که ببینند منظور قرآن چه می باشد بلکه دنبال این هستند که چطور فلان آیه را میتوان بنفع فتنه مورد نظرشان به کارگرفت .

تمام بحث های مربوط به «تفسیر به رأی» به همین یک نکته بر می-گردد که شخصِ سوء استفاده کننده ، قبلاً یک «رأی» را در نظر گرفته و می خواهد از قرآن برای آن رأی هر طور که شده یک تأییدی در بیاورد .

روش درست تفسیر قرآن چگونه باشد که تفسیر به رای نشود؟

پاسخ از علامه طباطبایی

“نتیجه‌ای که از مباحث گذشته گرفته میشود اینست که

تفسیر واقعی قرآن تفسیری است که از تدبر در آیات و استمداد در آیه بآیات مربوطه دیگر بدست آید.

این همان روشی است که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت او در تعلیمات خود بآن اشاره فرمودند چنانکه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرماید «و انما نزل لیصدق بعضه بعضا» و امیر المؤمنین فرماید: «ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض».

و از بیان گذشته روشن است که این طریقه غیر از طریقه‌ایست که در حدیث نبوی معروف
«من فسر القرآن برأیه فلیتبوء مقعده من النار»
(ترجمه: هر که قرآن را برأی و نظر خود تفسیر کند جای خود را در آتش درست کند)
از آن نهی شده است زیرا در این روش قرآن با قرآن تفسیر میشود نه با رأی تفسیر کننده موقعیت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت او نیز در برابر قرآن موقعیت معلمین معصومی باشد که در تعلیم خود هرگز خطا نکنند و قهرا تفسیری که آنان کنند با تفسیری که واقعا از انضمام آیات بهمدیگر بدست میآید مخالف نخواهد بود.”

از کتاب قران دراسلام

[۱]. “وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُفَضَّلٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیَّبِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَمُرَهَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَعَنَ اللَّهُ الْمُجَادِلِینَ فِی دِینِ اللَّهِ عَلَى لِسَانِ سَبْعِینَ نَبِیّاً وَ مَنْ جَادَلَ فِی آیَاتِ اللَّهِ کَفَرَ قَالَ اللَّهُ ما یُجادِلُ فِی آیاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِینَ کَفَرُوا وَ مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْیِهِ فَقَدِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ مَنْ أَفْتَى النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ لَعَنَتْهُ مَلَائِکَهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ کُلُّ بِدْعَهٍ ضَلَالَهٌ وَ کُلُّ ضَلَالَهٍ سَبِیلُهَا إِلَى النَّارِ الْحَدِیثَ”، حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۹۰، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ق.
[۲]. ابن ابی جمهور احسائی، کمال الدین، ج ۱، ص ۲۵۶، سید الشهداء، قم، ۱۴۰۵ق.

 

دکتر حمید مغربی

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

خرداد ۱۳۹۵
ش ی د س چ پ ج
« اردیبهشت   تیر »
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031