5
1395
بررسی فقهی اکستنشن و کاشت مو
کارشناسارشد فقه و حقوق اسلامی
5
1395
حکم اکستنشن مژه
با سلام. حکم اکستنشن مژه(کاشت مژه مصنوعی) چیست؟ به این صورت که هر تار از مژه مصنوعی را با چسب مخصوص به یک تار از مژه انسان میچسبانند. و تا ۶ ماه هم دوام داشته و با شستشو از بین نمیرود.
هر چند این عمل به خودی خود اشکالی ندارد، اما چنانچه مانع رسیدن آب به مژهها -هر چند به نحو جزئی- شود، و برداشتن آن در هنگام وضو یا غسل ممکن نبوده و یا همراه با حرج و مشقت باشد، جایز نیست. در هر حال، کسی که چنین عملی انجام داده است، چنانچه نتواند در وقت وضو یا غسل آن مانع را بر طرف کند و یا بر طرف کردن آن مشقت داشته باشد، باید به وظیفه غسل و وضوى جبیرهاى عمل کند؛ یعنى با دست مرطوب، مانع را مسح نماید.
البته، برخی از فقها در این باره میگویند، اگر چسب، قسمت انتهای مژه را نگیرد و روی پوست نریزد مانع وضو و غسل نیست که شاید فرض نادری باشد.
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:
حضرت آیت الله العظمی خامنهای مد ظله العالی:
اگر درآوردنش هنگام وضو و غسل برای او ممکن بوده و حرج و مشقت نداشته باشد، وضو و غسل با وجود چنین مانعى باطل است و اگر درآوردنش ممکن نباشد و یا همراه با حرج و مشقت باشد، ایجاد چنین مانعى که موجب تبدّل وظیفه وضو و غسل به وضو و غسل جبیرهاى مىشود، چنانچه در غیر وقت نماز باشد، مانع ندارد ولى در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به ایجاد مانع نماید، و چنانچه نتواند در وقت وضو یا غسل آن مانع را برطرف کند و یا بر طرف کردن مانع حرج و مشقت داشته باشد، باید به وظیفه غسل و وضوى جبیرهاى عمل کند؛ یعنى با دست مرطوب مانع را مسح نماید.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی:
در صورتی که مانع رسیدن آب به بدن نباشد اشکالی ندارد و اگر مانع باشد تنها در صورت ضرورت جایز است، و در این صورت حکم جبیره دارد.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی مد ظله العالی:
اگر مانع رسیدن آب به مژهها هر چند به نحو جزئی شود جایز نیست.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی مد ظله العالی :
چنانچه مانع وصول آب به پوست و مواضع غسل یا وضو باشد اشکال دارد و برای غسل یا وضو باید ازاله شود.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مد ظله العالی:
چنانچه توسط نامحرم بوده و یا مانع از رسیدن آب در وضو و غسل به بدن باشد حرام است ولی در صورت ارتکاب، باید علاوه بر وضو و غسل جبیرهای احتیاطاً تیمم بدل از غسل یا وضو نیز بنماید.
منبع :
استفتاء از دفاتر آیات عظام: خامنهای، سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، صافی گلپایگانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
5
1395
شگفتی های کار امام صادق علیه السلام
جابر مىگوید: نزد امام صادق- علیه السّلام- بودم. با آن حضرت، بیرون آمدیم مردى را دیدیم که بزغالهاى را خوابانده است تا ذبح کند و بزغاله فریاد مىزند.
امام فرمود: قیمت این بزغاله چقدر است؟ آن مرد گفت: چهار درهم. پس حضرت چهار درهم را از جیبش در آورد و به او داد و فرمود: او را آزاد کن.
مىگوید: پس رفتیم، دیدیم که «بازى» پرندهاى را دنبال مىکند و آن پرنده فریاد مىکشد. حضرت با آستینش به باز اشاره کرد، پس پرنده را رها کرد و برگشت.
به حضرت گفتم: چه شگفتىهایى در کار تو دیدیم! فرمود: آرى، بزغاله را که آن مرد خوابانده بود تا بکشد، چشمش که به من افتاد، گفت از آنچه مىخواهند در مورد من انجام دهند به خدا و شما اهل بیت پناه مىبرم. و آن پرنده هم همین طور گفت. اگر شیعیان ما استقامت مىورزیدند، زبان پرندگان را به آنان مىشنواندیم
5
1395
علم امام صادق علیه السلام
یکى از اصحاب امام صادق- علیه السّلام- مىگوید: مقدارى مال نزد امام صادق بردم و با خود فکر مىکردم که چه مقدار از آن مال را به آن حضرت بدهم. وقتى که به خدمتش رسیدم، غلامى را صدا کرد و طشتى در آن طرف خانه بود. به غلام فرمود آن طشت را بیاورد. مشغول حرف زدن شد تا اینکه طشت آورده شد. دینارها از لبههاى طشت ریختند تا اینکه میان من و او حایل شدند. آنگاه متوجه من شد و فرمود: آیا خیال مىکنید که ما به آنچه در دست شماست محتاج هستیم؟ ما آنها را مىگیریم تا اینکه شما را پاک نماییم.
منصور دوانیقى به دربانش گفت: وقتى که جعفر صادق، از درب وارد شد، قبل از اینکه به من برسد او را بکش! امام صادق- علیه السّلام- وارد شد و نشست و منصور، دربان را خواست و به او نگاه کرد و به امام صادق- علیه السّلام- نیز نگاه کرد. سپس گفت: برو به جاى خود. و دستهایش را مىمالید تا اینکه امام صادق- علیه السّلام- رفت. منصور، دربان را خواست و گفت: به تو چه دستورى داده بودم؟
دربان گفت: به خدا سوگند! من او را نه هنگامى که وارد شد، دیدم و نه هنگامى که خارج شد. فقط زمانى او را دیدم که با تو نشسته بود.
منبع: جلوه هاى اعجاز معصومین علیهم السلام
5
1395
خرق عادت توسط امام صادق علیه السلام
از داود بن کثیر رقّى روایت شده که گفت: من با امام جعفر صادق علیه السّلام براى حج خارج شدم، اول وقت ظهر شد حضرت صادق بمن فرمود: ما در زمین بى آب و گیاهى وارد شدیم، وقت ظهر فرا رسید، ما را از جاده خارج کن! از جاده خارج شدیم و در زمینى که آب نداشت وارد گردیدیم، حضرت صادق با پاى خود بزمین اشاره کرد، چشمه آبى که چون یک قطعه برف بود براى ما جارى شد، امام علیه السّلام وضو گرفت من نیز وضو گرفتم و با آن حضرت نماز خواندیم.
وقتى که خواستیم حرکت نمائیم من توجه کردم و یک شاخه خرمائى دیدم حضرت صادق فرمود: آیا دوست دارى که از این شاخه خرما بتو رطبى دهم؟ گفتم: آرى، آن بزرگوار بدست خود بآن شاخه زد و آن را تکان داد، آن شاخه بشدت بحرکت آمد و خوشه هاى خرما پائین آمدند و آن حضرت از انواع رطب بمن داد، آنگاه با دست خود آن درخت خرما را مسح کرد و فرمود: بحال اولیه خود برگرد، آن درخت بحال خود برگردید.
منبع:ترجمه إثبات الوصیه ،متن،ص:۳۴۷
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر مرداد ۵, ۱۳۹۵
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت مرداد ۵, ۱۳۹۵
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان مرداد ۵, ۱۳۹۵
- سجده شکر مرداد ۵, ۱۳۹۵
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر مرداد ۵, ۱۳۹۵