بهمن
13
1395

نصیحت شیطان

نصیحت شیطان به حضرت نوح علیه السلام
حضرت نوح علیه السلام هنگامی که حیوانات را سوار کشتی می کرد، همه سوار شدند ولی در میان آنها الاغ سوار نشد. نوح علیه السلام ترسید آن حیوان غرق گردد و نسل الاغ از میان برچیده شود، چند بار او را برای سوار شدن تحریک کرد، ولی او سوار نشد.
نوح علیه السلام خشمگین شد و در حال خشم خطاب به الاغ گفت: ای شیطان سوار شو.
شیطان این سخن را از نوح شنید، دُم الاغ را گرفت و همراه الاغ وارد کشتی شد. در اینجا بود که نوح علیه السلام تصور کرد به شیطان اجازه نداده و او در کشتی نیست. هنگامی که کشتی بر فراز آب قرار گرفت و حرکت کرد، نوح علیه السلام ناگاه دید شیطان در صدر کشتی نشسته است؛ با خشم به او گفت: چه کسی به تو اجازه ورود به کشتی را داد؟!
شیطان گفت: تو اجازه دادی، آنجا که گفتی؛ ای شیطان سوار شو! و بعد گفت: «ای نوح! تو به گردن من حق و نعمتی داری، می خواهم آن را جبران کنم
نوح علیه السلام فرمود: آن حق و نعمت چیست؟
– تو بر قوم خود نفرین کردی، همه آنها در یک ساعت غرق و هلاک شدند، اگر آنها اکنون زنده بودند مایه زحمت برای من می شدند، زیرا حیران بودم که چگونه آنها را گمراه کنم، ولی اکنون راحت شدم
هنگامی که نوح علیه السلام این شماتت و نیش تلخ شیطان را شنید، بسیار ناراحت شد و گریه کرد و گریه اش در این مورد ادامه یافت…
در این موقع خداوند به نوح وحی کرد: سخن شیطان را گوش کن و بپذیر.
نوح گفت: ای شیطان! اینک بگو سخنت چیست؟
شیطان: ای نوح! تو را از سه خصلت نهی می کنم:

هیچ گاه متکبر و خودخواه نباش؛ زیرا نخستین چیزی که موجب گناه و نافرمانی خدا شد، تکبّر بود. آنجا که خداوند به من فرمان داد تا پدرت آدم علیه السلام را سجده کنم، ولی تکبر باعث شد او را سجده نکردم، اگر او را سجده می کردم خداوند مرا از جهان ملکوتیان و فرشتگان بیرون نمی کرد.

از حرص بپرهیز؛ زیرا خداوند همه نعمت های بهشت را برای پدرت (آدم) مباح کرد و تنها از خوردن یک درخت، او را نهی نمود، ولی حرص آدم باعث شد تا از آن درخت بخورد و در نتیجه به فرمان خدا از بهشت اخراج شود
با زن نامحرم خلوت نکن، که در چنین حالی من بسیار به تو نزدیک هستم تا تو را وسوسه کرده و به عمل منافی عفت وادارت کنم.
خداوند به نوح علیه السلام وحی کرد: این سه سخن شیطان را بپذیر.

و در روایت دیگر آمده: شیطان به نوح علیه السلام گفت: از سه خصلت بپرهیز: تکبر، حرص و حسد؛ زیرا تکبر موجب بدبختی من گردید و رانده درگاه حق شدم. و حرص، موجب بیرون راندن آدم علیه السلام از بهشت شد. و حسد موجب شد که قابیل، پسر آدم علیه السلام برادرش هابیل را کشت.
نوح علیه السلام به ابلیس گفت: به من خبر بده در چه وقت قدرت تو بر گمراه کردن انسان و تسلط تو بر او بیشتر از وقت های دیگر است؟
شیطان در پاسخ گفت: هنگام خشم و غضب انسانها.

نصیحت شیطان به حضرت یحیی علیه السلام
روزی ابلیس نزد حضرت یحیی علیه السلام ظاهر شد. حضرت یحیی دید دام هایی در انواع مختلف با او می باشد. از او پرسید: اینها چیست؟ گفت: اینها شهوات مختلف است که به وسیله آنها انسانها را گمراه می کنم
یحیی پرسید: آیا چیزی از اینها مربوط به من هم هست؟ شیطان گفت: آری، گاهی غذا می خوری و سیر می شوی و نماز و دعا و ذکر برایت سنگین و دشوار است، به این وسیله در تو نفوذ می کنم
یحیی گفت: به خدا قسم دیگر شکمم را پر از غذا نخواهم کرد. شیطان گفت: سوگند به خدا که من هم دیگر احدی را نصیحت نمی کنم.

نصیحت شیطان به حضرت موسی علیه السلام
شیطان به حضور حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: می خواهی تو را هزار و سه پند بیاموزم
فرمود: آنچه که می دانی، من بیشتر می دانم، نیازی به پند تو ندارم.
جبرئیل امین، نازل شد و عرض کرد: یا موسی! خداوند می فرماید:
هزار پند او فریب است اما سه پند او را بشنو
حضرت موسی به شیطان فرمود:
سه پند از هزار پندت را بگو،شیطان گفت:
چنانچه در خاطرت انجام دادن کار نیکی را گذراندی، زود شتاب کن و گرنه تو را پشیمان می کنم
اگر با زن بیگانه و نامحرم نشستی، غافل از من مباش! که تو را به زنا وادار می کنم
چون غضب بر تو مستولی شد، جای خودرا عوض کن، وگرنه فتنه به پا میکنم.
اکنون که تو را سه پند دادم تو هم از خدا بخواه تا مورد آمرزش و رحمتش قرار گیرم
موسی بن عمران خواسته وی را به عرض خداوند رسانید، ندا رسید: یا موسی! شرط آمرزش شیطان این است که برود روی قبر آدم و او را سجده کند، حضرت موسی امر پروردگار را به وی فرمود. شیطان گفت: یا موسی! من موقع زنده بودن آدم، وی را سجده نکردم، چگونه حالا حاضر می شوم، خاک قبر او را سجده کنم؟!

منابع:
(۱)بحار، ج ۱۱ ص ۲۹۳
(۳)شنیدنیهای تاریخ،ص۲۵۹
(۳)داستانهایی از خدا،۱۰۷

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

بهمن ۱۳۹۵
ش ی د س چ پ ج
« دی   اسفند »
 1
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
30