اسفند
6
1396

امتحان الهی

اگر احساس می کنیم ظرفیت امتحان نداریم در اشتباه هستیم! ظرفیت بالفعل نداریم ولی ظرفیت بالقوه داریم و این امتحان می خواهد ظرفیتهای ما را شکوفا کند

امتحانات الهی متناسب است با ظرفیت ها. اساسا دستورات پروردگار عالم، ترکیبی از دستور و امتحان است. ما دستور منهای امتحان نداریم. همه اوامر و نواهی الهی همراهش چیزی به نام امتحان وجود دارد. در انواع و اقسام امتحانات داریم دستورات الهی را انجام می دهیم. هیچ امتحانی را خدا خارج از وسع بنده اش نمی گیرد. چون تکالیف و امتحانت رابطه متقابلی دارند.

قضاوت ما در مورد توانایی های خودمان معمولا قضاوت دقیقی نیست. اگر احساس می کنیم ظرفیت امتحان نداریم در اشتباه هستیم! ظرفیت بالفعل نداریم ولی ظرفیت بالقوه داریم و این امتحان می خواهد ظرفیتهای ما را شکوفا کند و ما را بزرگ کند. آن چیزی که برای خداوند مهم است افزایش ظرفیت است. خدا نه لذت را منع می کند و نه زجر بیخود کشیدن را درست می داند. راه درست این است که زجر را در ظرفیتهای بالاتر ببریم. این افزایش ظرفیتها با امتحان معنا می گیرد. و معمولا امتحان توام با رنج است.

یکی از راههای ساده تر شدن امتحان الهی فهمیدن مقصود آن امتحان است. اگر می خواهی بلا کم شود غرضش را بفهم!

حجت الاسلام پناهیان

? هیئت میثاق شب چهارم محرم ۹۳

اسفند
6
1396

چرا حضرت امام علی  علیه السلام، بیست و پنج سال سکوت کرد؟

❓چرا حضرت امام علی علیه السلام، بیست و پنج سال سکوت کرد؟

پاسخ :
پاسخ را در احادیث می خوانیم:

پیامبر اکرم (ص) فرمود: «اى على! تو پس از من، چنین و چنان خواهى دید».
على(ع) گفت: اى پیامبر خدا! شمشیر، دو لبه دارد و من، نه [از کشته شدن] باک دارم و نه ذلّت پذیرم.
فرمود: «اى على! صبر کن».
على(ع) گفت: اى پیامبر خدا! صبر خواهم کرد.

? المناقب، ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۲۱۶.

امام علی علیه السلام : به خدا سوگند، فلانى آن را به تن کرد و او مى دانست که جایگاه من به خلافت، چون محور آسیاب است. سیل [دانش] از من سرازیر مى شود و پرنده اى به بلنداى من نمى رسد. لباس خلافت را رها کردم و پهلو را از آن تهى ساختم.
با خود مى اندیشم که آیا با دستى تهى یورش بَرَم یا بر ظلمت کورى مردم، صبر کنم؛ صبرى که بزرگ تران را فرسوده و کوچک تران را پیر مى کند و مؤمن در آن، رنج مى کشد تا به ملاقات پروردگارش رسد.
اندیشیدم که صبر کردن بر آن، خردمندانه تر است. بنابراین، در حالى که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم، صبر کردم و میراث خود را از دست رفته مى دیدم… در همه این مدّت طولانى، با همه رنج، صبر کردم.

? نهج البلاغه، خطبه ۳

امام علی علیه السلام : نگریستم و دریافتم دیدم که جز اهل بیتم یاورى ندارم. دریغم آمد که آنان بمیرند. خار در چشم، پلک بر هم گذاشتم و استخوان در گلو، نوشیدم. جان به لب، شکیبایى ورزیدم و بر تلخى شرنگ حنظله، صبر کردم.

? نهج البلاغه، خطبه ۲۶.

امام علی علیه السلام در هنگام فرود آمدن در ذوقار، پس از بیعت گرفتن و در جمع حاضران: حوادثى پیش آمد که به خاطر تسلیم بودن به فرمان الهى در آنچه ما را بدان امتحان مى کرد و به امید ثواب خداوندى، در آنها شکیبایى کردیم، حال آن که چون خارى در چشممان بود و صبورى بر این امور، از این که مسلمانان پراکنده شوند و خونشان ریخته شود، مناسب تر بود.

? الإرشاد، ج ۱، ص ۲۴۹.

اسفند
6
1396

گلستان سعدی – ریا

☘زاهدی مهمان پادشاهی بود چون به طعام نشستند کم تر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او تا ظنّ صلاحیت در حق او زیادت کنند.

چون به مقام خویش آمد سفره خواست تا تناولی کند پسری صاحب فراست داشت گفت:
ای پدر باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی. گفت:
در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید.
گفت:
نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید.

گلستان سعدی، باب دوم

اسفند
6
1396

حدیث روز

پیامبر اکرم ص :

لَو أنَّ عَبدَینِ تَحابّا فِی اللّهِ عز و جل ـ واحِدٌ فِی المَشرِقِ وآخَرُ فِی المَغرِبِ ـ لَجَمَعَ اللّهُ بَینَهُما یَومَ القِیامَهِ ، یَقولُ : هذَا الَّذی کُنتَ تُحِبُّهُ فِیَّ .

▫️«اگر دو بنده ، یکى در مشرق و دیگرى در مغرب ، به خاطر خداوند عز و جل یکدیگر را دوست بدارند ، خداوند ، در روز قیامت ، آن دو را نزد هم مى آورد و مى فرماید : «این ، همان کسى است که به خاطر من دوستش مى داشتى» .»

? شُعب الإیمان : ج ۶ ص ۴۹۲ ح ۹۰۲۲

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اسفند ۱۳۹۶
ش ی د س چ پ ج
« بهمن   فروردین »
 1234
567891011
12131415161718
19202122232425
2627282930