دی
22
1395

سخن چینی و تاثیراتش بر عاقبت انسان

سخن چین کیست؟
سخن چینی در موردی گفته می شود که شخص، سخن کسی را برای دیگری نقل کند مثلا بگوید فلانی در مورد تو چنین و چنان می گفت ، سخن چینی مخصوص سخن گفتن نیست بلکه به غیر سخن هم تعلق می گیرد مانند نوشتن، اشاره و غیره را هم شامل می شود و هر چیزی که صاحبش به افشاء و گفتن آن رضایت نداشته باشد، سخن چینی نامیده می شود.( بحار الأنوار، ۷۲ / ۲۶۹)

مذمت شخصیت شخص سخن چین در بیان قرآن و روایات:
خداوند درسوره مبارکه قلم آیات ۱۱ تا ۱۳ می فرماید: هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ * مَّنَّاعٍ لِّلْخَیرْ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ * عُتُل بَعْدَ ذَالِکَ زَنِیم

آن که سخت عیبجو و بدگو و گام بردارنده به سخن چینی است. * و بسیار بخیل و بازدارنده از خیر، تجاوزگر و گناه پیشه است * و پس از آن (همه صفات زشت)، خشن و سنگدل و بی اصل و ریشه است.

نقل شده که مردی غلامی داشت و وقتی خواست او را بفروشد، به مشتری گفت: این عیبی به جز نمّامی ندارد. مشتری گفت: مانعی ندارد. وقتی غلام را به منزل برد، پس از چند روز غلام سخن چین به زن آن مرد گفت شوهرت تو را دوست ندارد و قصد بد و اذیّت برای تو دارد ولی من راهی بلدم که می توانی علاقه او را به خودت جلب کنی. وقتی که شوهرت خوابید، چند تار مو از پشت گردن او با تیغ بردار.زن قبول کرد.

غلام سخن چین نزد ارباب رفت و به او گفت همسرت با مرد دیگری رفیق شده و قصد جان تو را دارد. اگر باور نداری شب هنگام خودت را به خواب بزن و از زیر چشم مواظب او باش. مرد خود را به خواب زد و زن را در حالی که تیغ به دست مشغول کندن مو از گردن او بود، دید و زن را گرفت و کشت. فامیل زن تحریک شدند و به نزاع برخاستند و طایفه مرد هم به کمک او آمدند و این نزاع مدّت ها ادامه داشت.

حضرت صادق علیه السّلام فرمود: امیر المؤمنین علیه السلام فرمود:
شِرَارُکُمُ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِیمَهِ- الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الْأَحِبَّهِ الْمُبْتَغُونَ لِلْبُرَآءِ الْمَعَایِب
بدترین شما آن کسانی هستند که سخن چینی کنند، و میان دوستان جدائی افکنند، و برای پاک دامنان عیب جویند. (الکافی، ۲ / ۳۶۹)

قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
عَذَابُ الْقَبْرِ مِنَ النَّمِیمَهِ وَ الْغِیبَهِ وَ الْکَذِب
عذاب قبر سزای سخن چینی و غیبت و دروغ است. (بحار الأنوار، ۷۲ / ۲۵۹)

امام صادق علیه السّلام و امام کاظم علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام و امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند:
حُرِّمَتِ الْجَنَّهُ عَلَی ثَلَاثَهٍ- النَّمَّامِ وَ مُدْمِنِ الْخَمْرِ وَ الدَّیُّوثِ وَ هُوَ الْفَاجِر
بهشت بر سه نفر حرام است: سخن چین، آدمکش و شرابخوار. (ثواب الاعمال، ص:۴۷۵)

امام صادق علیه السلام فرمود:
سخن چین قاتل سه نفر است: قاتل خود و قاتل کسی که سخن چینی او را کرده و کسی که نزد او سخن چینی کرده است. (خصال، ۱ / ۱۶۷)

روایتی در مذمت سخن چینی آمده که شخصی به امام سجّاد علیه السّلام عرض کرد:
فلانی درباره شما چنین و چنان گفت؟ فرمود: سوگند به خدا حقّ برادر خود را حفظ نکردی، زیرا او تو را امین دانسته، (و رازی با تو گفته) ولی تو به او خیانت کردی و حرمت مرا هم نگاه نداشتی، زیرا چیزی را به من گفتی که نیازی به شنیدنش نداشتم، مگر نشنیده ای که سخن چینها سگهای دوزخ اند؟ ضمنا به آن شخص بگو به زودی مرگ همه ما را می گیرد و در گور جای خواهیم گرفت و در قیامت وعده گاه و حاکم بین مردم، خداوند است. (، ارشاد القلوب، ۱ / ۳۰۸)

و گفتیم همه ی گناهان تجسم اعمال دارد و هر عملی به یه شکلی مجسم میشه برای انسان و آن گروهی که به شکل بوزینه‌اند: افراد سخن چین هستند

دی
22
1395

مرگ در کلام صادق آل محمدﷺ

امام صادق علیه السلام به یکی از اصحابش که از ایشان درخواست کرده بود مرگ را برایش توصیف کند، چنین فرمود:

مرگ برای مؤمن مانند بهترین بویی است که آن‌را استشمام می‌کند. به خاطر بوی خوشش به خواب می‌رود و همه سختی‌ها و دردها به پایان می‌رسد.

اما برای کافر مانند نیش افعی و گزش عقرب یا شدیدتر از آن است. برای برخی از کافران و گناه‌کاران از بریده شدن با ارّه و تکه شدن با قیچی و برخورد سنگ به او و چرخاندن سنگ آسیاب بر حدقه چشم است.

آن مؤمنى که به آسانى جان خود را تسلیم می‌کند علتش آن است که خداوند خواسته هرچه سریع‌تر او به پاداش آن عالم نائل شود، و آن مؤمنى که سکرات (جان دادن و)مرگ را با دشوارى پشت سر می‌گذارد، برای این است که گناهانى که در دنیا مرتکب شده جبران شود، تا پاک و پاکیزه وارد آن عالم شود، و بدون هیچ مانعى استحقاق پاداش ابدی را پیدا کند.

و آن کافرى که به آسانى جان می‌دهد، این راحتی پاداش کارهاى خیرى است که در دنیا انجام داده تا وقتی که از دنیا می‌رود دیگر طلبی از خدا نداشته باشد و برایش کار نیکی باقى نماند مگر آنچه موجب عقاب (و عذاب) است و جز گناهانش چیزی در نامه عملش وجود نداشته باشد. و آن کافرى که با سختى، سکرات‏ مرگ را می‌گذراند؛ از همان لحظه نخست، عذاب و شکنجه او شروع می‌شود، و چون خدا عادل است، به هیچ‌کس ستم نمی‌کند (حتی نسبت به کافران نیز عدالتش را اجرا می‌کند و حقی از آنها ضایع نمی‌کند)

شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ص ۲۸۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.

دی
22
1395

سه ضربه شیطان

شیطان، موسی را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت:
ای موسی! تو آبرودار درِ خانه خدایی و من یکی از مخلوقات خدایم که گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!! به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ام را بپذیرد. موسی علیه السلام قبول کرد و از خداوند مهربان درخواست کرد: الهی! توبه اش را بپذیر.

خطاب رسید: موسی! خواسته ات را قبول کردم، به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است. موسی، ابلیس را دید و و پیشنهاد خدا را به او گفت. سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبّر گفت: ای موسی! من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به مرده او سجده کنم!! سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق دار شدی، به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد از هلاکت مصون می ماند.

۱ – به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت می چرخم، تا به وسیله تیشه خشم، ریشه ات را برکنم.
۲ – به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم!
۳ – بترس از این که با زن نامحرم خلوت کنی که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم!

دی
22
1395

حفظ آبروی خود و دیگران

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا ( حجرات/۱۲)
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! از بسیارى از گمان ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان ها گناه است و هرگز (در کاردیگران) تجسّس نکنید.

واژه آبرو : آبرو به معنای اعتبار، قدر، جاه،‌ شرف،‌ عِرض و ناموس است.

طبق روایات متعدد از وظایفِ دینىِ هر انسانی این است که همواره مراقبِ عزّتِ خویش و عزّتِ برادرانِ ایمانى خودباشد، نه قدمى بردارد که مایه ذلّتِ خودش شود و نه به آبروىِ برادرانِ دینى خود آسیب برساند.
در اهمیت حفظ آبروی دیگران همین بس که، اسلام براى اثبات زنا، چهار شاهد مقرّر کرده است، و حتّى اگر سه شاهد گواهى دهند و نفر چهارمی برای شهادت پیدا نشود هر سه شلّاق مى‏خورند، چراکه تا امکان دارد نباید آبروی شخص گناهکار برود ولى براى اثبات قتل، دو شاهد کافى است. بازار شایعات را داغ نکنیم و با نقل شنیده‏ هاى بى‏ اساس، آبرو و حقوق افراد را از بین نبریم. آبروى زن و مرد مومن، محترم و لطمه زدن به آن گناه بزرگى است.
حسابِ شخصیّت‏هاى مذهبى را از حساب خانواده و نزدیکان آنها جدا کنیم. چرا که در خانواده انبیا نیز،مسایل ضد اخلاقى همچون حسد و حیله میان فرزندان بوده است. عیوب مردم را به بهانه ی دلسوزی و همدردی بازگو نکنیم و در مجالس و دور هم نشینی ها اجازه ندهیم علاوه برغیبت و تهمت آبروی شخصی از بین برود خصوصا شخص غایب.

حدیث:

قال الصادق (علیه‏ السلام) : مَنْ رَوَى عَلَى مُومِنٍ رِوَایَهً یُرِیدُ بِهَا شَیْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِیَسْقُطَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَایَتِهِ إِلَى وَلَایَهِ الشَّیْطَانِ فَلَا یَقْبَلُهُ الشَّیْطَانُ. (الکافى/ ج۲)

امام صادق (علیه‏ السلام) فرمودند: هر کس به زیان مومنى سخن بگوید و از آن رسوایى او و از بین بردن مردانگى‏ اش را بخواهد تا از چشم مردمان بیفتد، خداوند او را از ولایت خودش به ولایت شیطان مى‏ اندازد ولى شیطان هم او را نمى‏ پذیرد.

گاه تصوّر می‌شود که مفهوم غیبت و همچنین روایاتى که درباره غیبت وارد شده ناظر به افراد زنده است و مردگان را شامل نمی‌شود، و غیبت کردن پشت سر مرده اشکالى ندارد، ولى این اشتباه بزرگى است؛ زیرا طبق روایات؛ احترام مرده مسلمان همچون احترام زنده او است.
بلکه می‌توان گفت؛ غیبت مرده از جهاتى زشت‌تر و ناپسندتر است؛ زیرا زندگان ممکن است روزى غیبت را بشنوند و به دفاع از خود برخیزند، ولى مرده هرگز قادر به دفاع از خود نیست، به علاوه؛ شخص غیبت کننده ممکن است افراد زنده را ببیند و از آنها حلیّت بطلبد ولى در مورد مردگان این مطلب هرگز صدق نمی‌کند.
بنابر این، سخن گفتن به بدی، پشت سر مردگان، مورد تأیید اسلام نمی‌باشد و گناه است. وقتی ما در نماز میت با آن‌که شاید بدی‌هایی را هم از مرده بدانیم، می‌گوییم: «لا نعلم منه الا خیرا» (جز خیر از او نمی‌دانیم). از این‌رو؛ سزاوار نیست بعد از این سخن در نماز میت، سر سخن از بدی‌های انسان مرده باز شود.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

دی ۱۳۹۵
ش ی د س چ پ ج
« آذر   بهمن »
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
252627282930