آبان
1
1396

دعا برای نیل به سعادت و نیکبختی

ما در اول چهل روز نطفه بودیم، بعد علقه (خون بسته) شدیم، بعد مضغه (پاره گوشت)، بعد از مضغه، «فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظاماً» ، استخوان شدیم. استخوان های ریز ریز. بعد بر روی استخوان گوشت روئید: «فَکَسَوْنَا العِظامَ لَحْماً». این گوشت هایی که مےبینید. بعد سر چهار ماه روح دمیده شد.

 قبل از چهار ماه روح نداریم. در آن وقت ملائکه مےآیند و مےپرسند: خدایا، ما این شخص را چه بنویسیم شقی (شقاوتمند) بنویسیم یا سعید(سعادتمند)؟ طلبه می شود یا نه؟ شقی می خواهد بشود؟ شاگرد شوفر مےخواهد بشود؟ چاه کن مےخواهد بشود؟ خطاب می رسد: به پیشانی مادرش نگاه کن. ببین مادرش شقی است، بی حجاب است یا بی نماز است، او را شقی بنویس.

حالا اینجا یک اشکال جبری پیش می آید که این بچه چه گناهی کرده که مادرش بد است و او را هم بد نوشتند؟ جوابش این است که خدا برای این بچه اختیار گذاشته که دعا بخواند، تا سعید شود. (در روایت هم داریم که دعا قضا و قدر الهی را تغییر می دهد.)

در مفاتیح در اواخر تعقیبات ، یک تعقیبی هست که مےگوید: « خدایا ، اگر من شقی هستم، اسم مرا خط بزن و جزء سُعَداء بنویس. شب ۲۳ رمضان هم یک دعایی دارد که همین معنی در آن است که: «خدایا اگر ملائکه در شکم مادر مرا شقی نوشته اند، چون که مادرم بد بوده، آن را محو کن و اسم مرا در دفتر سعداء بنویس.»

 ڪتاب بدیع الحکمه حکمت ۴۵ از مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانۍ(ره)

درباره نویسنده: زهرا موذن

فرستادن دیدگاه

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031