مهر
8
1393

مذمت تاخیر در نماز صبح و مغرب

کلینی و شیخ طوسی و شیخ طبرسی روایت کرده‌اند از زهری که گفت: حضرت صاحب را بسیار طلب کردم و مال جزیلی صرف کردم و به این سعادت فایز نگردیدم تا آنکه به خدمت محمد بن عثمان عمروی که از نواب آن حضرت بود رفتم و مدتی خدمت او کردم تا آنکه روزی التماس کردم که مرا به خدمت آن حضرت برساند؛ ابا کرد. چون تضرع بسیار کردم گفت: فردا اول روز بیا.
چون به نزد او رفتم دیدم که او می‌آید و جوان خوشرو و خوشبویی با او همراه است به هیئت تجار و متاعلی در آستین خود دارد. پس عمروی اشاره کرد به آن جوان که: این است آنکه می‌خواهی. من به خدمت او رفتم و آنچه خواستم سوال کردم و جواب فرمود. پس به درِ خانه‌ای رسید که معروف نبود و اعتنایی به آن نداشتم خواست داخل خانه شود عمروی گفت: اگر سوالی داری بکن که دیگر او را نخواهی دید. چون رفتم سوال کنم گوش نداد و داخل خانه شد.
و فرمود: ملعون است ملعون است کسی که تأخیر کند نماز مغرب را تا آنکه ستاره در آسمان بسیار شود و ملعون است ملعون است کسی که نماز بامداد را تأخیر کند تا ستاره‌ها برطرف شوند یعنی از برای طلب فضیلت تأخیر کند.

غیبت شیخ طوسی ۲۷۱؛ احتجاج ۲/۵۵۷

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031