آبان
9
1393

گریه شدید پیامبر صل الله علیه و آله

امّ الفضل می‌گوید: روزی به محضر رسول خدا صل الله علیه و آله آمدم حسین علیه السلام در آغوشم بود او را بر دامن رسول خدا صل الله علیه و آله نهادم. در این میان که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم او را می‌بوسید او ادرار کرد و قطره‌ای از ادرارش به لباس رسول خدا صل الله علیه و آله رسید، من از روی ناراحتی حسین علیه السلام را وشگون گرفتم گریه کرد، رسول خدا صل الله علیه و آله در حال خشم به من فرمود: مهلا یا امّ الفضل! فهذا ثوبی یغسل و قد اوجعت ابنی (ای امّ الفضل! آرام باش این لباس من قابل شستشو است تو پسرم را آزردی!
برخاستم و رفتم آب آوردم تا لباس پیامبر صل الله علیه و آله را بشویم وقتی به محضرش رسیدم دیدم گریه می‌کند گفتم: ای رسول خدا! چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: جبرئیل نزد من آمد و به من خبر داد که امتم این پسرم را می‌کشند، خداوند شفاعت مرا در روز قیامت به آنها نایل نکند.
راویان حدیث روایت کنند: پس از گذشتن یک سال تمام از تولد امام حسین علیه السلام ناگاه دوازده فرشته به محضر رسول خدا صل الله علیه و آله آمدند آنها چهره‌های گوناگون داشتند، یکی به صورت شیر بود ، دیگری به صورت گاو، سومی به صورت اژدها و چهارمی به صورت انسان و هشت فرشته دیگر به صورت‌های گوناگون با چهره‌های قرمز و چشم‌های گریان پر و بالشان را گشوده بودند و می‌گفتند: ای محمد! به زودی به پسرت حسین علیه السلام فرزند فاطمه علیهما السلام همان نازل می‌شود که از ناحیه قابیل به هابیل وارد شد. و پاداشی که به هابیل داده به حسین علیه السلام نیز داده می‌شود و عذابی که خداوند به قابیل رسانید به قاتلان امام حسین علیه السلام نیز می‌رساند.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031