دی
26
1388

باورهای غلط از احکام

عذرهای غیر موجه

برخی از مردم به کوچک ترین بهانه ای وظایف خود ر ا صحیح انجام نمی دهند؛ مثلا شخصی که غسل بر او واجب شده به بهانه خجالت کشیدن غسل نمی کند و با تیمم نماز می خواند در حالی که وظیفه او غسل کردن بوده و این جا محل تیمم نیست و یا به خاطر این که می خواهد مزاحم دیگران نشود، نمازهایی که باید بلند خوانده شود را آهسته می خواند و یا به بهانه بیماری یا نماز نمی خواند و یا با تیمم نماز می خواند. نماز در هیچ شرایطی از انسان ساقط نمی شود و به عبارت دیگر نماز تخفیف پیدا می کند ولی تعطیل نمی شود در حالی که برخی از مردم به هنگام بیماری، سفر، خطر، جنابت به راحتی نماز خود را ترک می کنند؛ یا به بهانه این که می خواهد به موقع به مقصد برسد نماز واجب خود را ترک می کند در حالی که هیچ کدام از موارد فوق، عذر شرعی به حساب نمی آید.

و برخی افراد نیز با توجیه های بی اساس دست از انجام وظایف کشیده و تکلیف خود را انجام نمی دهند؛ مثلا :

چون خداوند حاجت مرا نداده، نماز نمی خواند!

چون خدا مریض مرا شفا نداده، نماز نمی خوانم!

چون ترجمه و معنی نماز را نمی دانم، نماز نمی خوانم!

چون زندگی ام تأمین نمی شود به دنبال مال حرام (ربا، رشوه، کم فروشی) می روم!

چون در محیط کار حقوق کافی نمی دهند، سوءاستفاده می کنم!

چون از بعضی مذهبی ها، بد رفتاری دیده ام تمام مظاهر مذهب را کنار گداشتم …

دی
2
1388

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)

السلام علیک یا اباعبدلله الحسین(ع)

 

 بار بگشایید اینجا کربلاست            آب و خاکش با دل و جان آشناست

السلام٬ ای سرزمین کربلا              السلام٬ ای منزل نور خدا

السلام٬ ای وادی دلجوی عشق      وه چه خوش می آید اینجا بوی عشق

السلام٬ ای خیمه گاه خواهرم         قتلگاه جانگداز اکبرم

کربلا! گهواره ی اصغر تویی             مقتل عباس مه پیکر تویی

آمدم٬ آغوش خود را باز کن            بستر مهمان خود را ساز کن

آمدم٬ با شهپر جان آمدم              آتشم اما چو طوفان آمدم

دی
1
1388

السلام ای شاه مظلوم و غریب

باز از راه محرم غم رسید                 بر زمین و آسمان ماتم رسید

این هلال قد کمان دیگر است          “لیتنا کنا معک” اندر سر است

خرقها را بار دیگر تن کنید                آتشی در قلب این خرمن کنید

طبل و شیپور عزا را سر دهید         هفت اقلیم عطش را در دهید

ورد صوفی حا و سین و یا و نون       فاعلات فاعلات فاعلون

“حای” آن حامیم ذات کبریا             “سین” آن سرها زپیکرها جدا

“یای” آن یکتا پرست و یذکرون         “نون” آن باشد قسم بر یسترون

سینه از درد فراغت خسته است      دل به روی غیر تو او بسته است

هیچ دانی در دلم جا کردی؟            عرش حق شش گوشه برپا کردی؟

عشق بازی با تو معنا میشود           نور حق با تو هویدا می شود

السّلام ای شاه مظلوم و غریب         السّلام ای “آیهء امن یجیب”

السّلام ای نور چشم مصطفی             السّلام ای “خامس آل عبا”

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

دی ۱۳۸۸
ش ی د س چ پ ج
« آذر   بهمن »
 1234
567891011
12131415161718
19202122232425
2627282930