آبان
2
1396

شهادت حضرت رقیه(علیهاالسلام)

نتیجه تصویری برای شهادت حضرت رقیه

 

سه سالگی اش بر مدار عاشورا می چرخد.

اتفاقی که طنین خنده های کودکانه اش را به غارت می برد.

در عطش می ماند و می گدازد.

فرات از چشمانش مهاجرت می کند.

بی پناهی اش، در تمام بیابان ها تکثیر می شود.

این سه سالگی اوست که در ویرانه ای کنار کاخ سبز، به اهتزاز درآمده و مکر خاندان ابوسفیان را به زانو درآورده است.

آبان
2
1396

شهادت غم انگیز حضرت رقیه علیهاالسلام

شهادت غم انگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه علیها سلام، دختر امام حسین(علیه السلام) چنین است:

عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب(علیها السلام) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند.

پرسید: عمه جان! اینان کجا می روند؟ حضرت زینب(علیها السلام)فرمود: عزیزم این ها به خانه هایشان می روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.

بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.

خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و درآغوش کشید.

بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم.

دختر خردسال حسین(علیه السلام) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.

شرح شمع: صفحه ۳۱۰ – نفس المهموم۴۵۶ -الدمع الساکه۱۴۱

آبان
2
1396

زیارت نامه حضرت رقیه علیهاالسلام

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّهَ،
عَلَیْکِ التَّحِیَّهُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَهَ الزَّهْراءِ سَیِّدَهِ نِسـاءِ الْعالَمینَ،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَهَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَهُ الشَّهیدَهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّهُ النَّقیَّهُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّهُ الْفاضِلَهُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ الْبَهِیَّهُ،
صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ،
فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِى الْجَنَّهِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ،
الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ،
وَعَلَى الْمَلائِکَهِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ،
وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً برَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

درود بر تو ای بزرگ ما رقیه که بر تو باد احترام و سلام و عنایات و برکات خداوندگار ما. به تو ادای احترام می‌کنم ای دخت امیر المومنین علی بن ابی طالب، در برابر عظمتت تعظیم می نمایم ای دختر فاطمه زهرا که مادرت بزرگ زنان دو جهان است، تسلیم مقام توام ای دختر یادگار خدیجه کبری، که سمت مادری داشت بر مردان و زنان با ایمان. سلام بر تو ای دختر ولی خدا.
درود بر تو ای خواهر دوست خدا. سلامتی بر تو ای دخت حسین شهید . دعا نثارت ای که هستی راستگو و حاضر در دینت .
سلام بر تو ای که از راهت راضی بودی و خدا از مسیرت خشنود. در برابرت خاضعم ای پرهیزکار و پاکیزه‌تن ف تحیت بر تو ای تزکیه شده برتر، تسلیم مقام توام، ای که بودی در مظالم و با ارزشت همه را تحمل کرده افشا نمودی .
صلوات خداوند بر تو و بر روح تو و جسمت .
خداوند تبارک و تعالی خانه و زندگی تو را در بهشت قرار داده در کنار پدران و اجداد پاک و گرامی معصومت .
درود بر شما به آنچه که صبر کردید. پس چه زندگی زیبایی در انتظار شماست .
و نیز به فرشتگان پاسدار حرمت که نگهبان مقامات می‌باشند کرنش می‌کنم و در خاتمه با تمام وجود به خاندان معظم رسول خدا محمد (صل الله علیه وآله و سلم) دعا کرده و الطاف و مراحم الهی را مسئلت می‌کنم.

آبان
2
1396

حدیث روز


جایگاه سخاوتمند

پیامبر صلى‏الله‏ علیه ‏و‏آله : 

اَلسَّخىُّ قَریبٌ مِنَ اللّه‏ِ ، قَریبٌ مِنَ النّاسِ ، قَریبٌ مِنَ الجَنَّهِ؛

سخاوتمند به خدا، مردم و بهشت نزدیک است.

بحارالأنوار، ج ۷۳، ص ۳۰۸، ح ۳۷؛ حکمت‏نامه پیامبر اعظم، ج ۸، ص ۲۰۲٫

 

آبان
2
1396

اهداف نهضت حسینی، آشکار نمودن چهره واقعی طاغیان اموی

با استناد به نامه ای از امام حسین علیه السلام، حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) در سخنرانی بین راه فرمودند:

 «ألا ترون إلی الحق لا یعمل به و إلی الباطل لا یتناهی عنه لیرغب المؤمن فى لقاء ربّه حقّاً حقّاً فإنّى لا أری الموت إلاّ شهاده و الحیاه مع الظّالمین إلاّ برماً»

«آیا نمی بینید که از باطل پرهیز نشده و به حق عمل نمی شود. چنین می بینم که زندگی با ستمکاران انسان را به ستوه می آورد».

تا کسی به ستوه نیاید، دست به اسلحه نمی برد. از این رو، فرمودند: با تدبّر تام در نظام کنونی و تطبیق آن با احکام و حِکَم اسلامی احساس مسؤؤلیت کنید تا مبارزی نستوه شوید و به وظیفهٴ آن زمان قیام نمایید و آگاه باشید که در جای بدبو زندانی هستید؛

ولی شمّ سیاسی ندارید و در فضای مسموم و بسته با جناح مقصوص و پربریده به سر می برید. از این رو، به ستوه نمی آیید. اگر بال و پر می داشتید، زندان شما را به ستوه درمی آورد؛ چنان که پرندهٴ بی بال و پر از زندان رنج نمی برد، اما پرندهٴ سالم از میله های قفس احساس سختی دارد و به ستوه می آید.

مستضعفان می گویند: خدایا! عذاب مستکبران را دو برابر کن و خدا می فرماید: ﴿لکل ضعف و لکن لا تعلمون﴾؛ «هم عذاب مستکبر دو برابر است، هم عذاب مستضعف».

مستکبر دو عذاب دارد؛ چون دو گناه کرده است:
یکی ارتکاب فسق و دیگری گمراه کردن مردم و فراهم آوردن زمینهٴ فساد در جامعه؛ یعنی مستکبر هم «ضالّ» است، هم «مضلّ».

مستضعفِ سلطه پذیر نیز دو گناه دارد:
یکی پذیرفتن گناه مستکبران و ارتکاب گناهی که دامنگیر جامعه بود و دیگری قبول امامتِ مستکبران و رهبری آن ها و نشوریدن برخلافت آن ها و یاری ننمودن امامان حق و عدل.

نامهٴ سالار شهیدان به مردم آن عصر برای این بود که به آنان تفهیم کند امویان، پیشوایان جورند و حکومت آن ها از سنخ حکومت ائمّهٴ جور است؛ یعنی اگر یزید خود را امیر مؤمنان می خواند، امامت وی ظلم و جور است و در نتیجه، ابن زیاد نیز نمایندهٴ امام جور است.

 کلمات الإمام الحسین (علیه السلام)، ص۳۵۶٫
سورهٴ اعراف، آیهٴ ۳۸٫

حضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی
شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

آبان ۱۳۹۶
ش ی د س چ پ ج
« مهر   آذر »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
27282930