آذر
18
1395

غربت امام حسن عسکری (علیه السلام)

در بحار از احمد قصیر بصری از شاگردان امام حسن عسکری(علیه السلام) نقل شده است :
خادمی از دربار خلیفه خدمت آقا رسید. به آقا گفت: خلیفه سلام می رساند . او کاتبی دارد. اسمش انوش است. انوش ۲ تا بچه آورده است . او این بچه ها را گذاشته و می گوید امام شیعیان را می خواهم که برای بچه های من دعا کنند. امام(علیه السلام) فرمودند: (الحمدالله الذی جعل النصاری أعرف بحقنا من المسلمین یعنی :خدایی را سپاس که بعضی از نصاری را از بعضی از مسلمین به حق ما عارف تر گردانید.) آقا وقتی به خانه انوش رسیدند انوش دوان دوان محضر آقا آمد. انجیل را گرفت دستش . و به امام گفت : ای آقا ی ما ، تو را به این کتاب که از ما به آن آگاهی تری قسم می دهم مرا ببخشی که تو را به زحمت انداختم. قسم به عیسی و به این انجیل من نخواستم به اینجا بیائید مگر به خاطر اینکه شما ائمه را همچون مسیح در پیشگاه خداوند می دانم. لذا خواسته ام بیائید بچه های مرا با نفستان پاک کنید. دو تا بچه اش را محضر امام آورد. امام به یکی از فرزندانش اشاره فرمودند : این بچه برایت می ماند و اما این بچه دیگر تا ۳ روز دیگر می میرد. اما این بچه ای که زنده می ماند مسلمان می شود و از محبان ما می شود. انوش گفت: برای من اگرچه مرگ این فرزندم سخت است اما چون آن فرزند دیگرم از محبین شما می گردد سختی مرگ آن برایم آسان می شود. همراهان انوش به او گفتند: تو که از اسلام آوردن فرزندت انقدر خوشحالی پس چرا خودت اسلام نمی آوری ؟ او گفت : هیچ نگوئید. به خدا من هم مسلمانم و آقایم این را می داند .

امام عسکری (علیه السلام) غربت های خاصی دارند : چرا به آقا عسکری می گویند؟ این لقب خود دلیلی بر مظلومیت ایشانست. اجازه نمیدادند امام (علیه السلام) ارتباطی با شیعیانشان داشته باشند.حتی اجازه ندادند امام (علیه السلام) یکبار به حج و زیارت خانه خدا بروند .اگرچه حقیقت حج امامانند. اما به ظاهر تنها امامی که به زیارت خانه خدا نرفت امام عسکری(علیه السلام) اند.

فرستادن دیدگاه

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031