شهریور
9
1399

حجاز تا کربلا (قسمت بیست و سوم)

کربلا
زمان: دهم محرم الحرام ۶۱ هجری

امام (ع) با یارانش نماز صبح را به جماعت خواند و سپس با آنها چنین سخن گفت:«…خدا به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد که صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید».
حضرت (ع) «زهیر بن قین» را فرمانده راست سپاه، و حبیب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گمارد و پرچم را به دست برادرش حضرت عباس سپرد. گرچه سپاه دشمن به خیمه‌ها نزدیک می‌شد، ولی حضرت تیری نینداخت چون می‌فرمود: «دوست ندارم که آغازگر جنگ با این گروه باشم». عمربن سعد تیر را بر کمان نهاده و به سوی یاران امام انداخت و گفت: «گواه باشید که اول کسی بودم که به سوی لشکر حسین تیر انداختم!» سپس سپاهیان عمربن سعد تیر بر کمان نهاده و از هر طرف یاران حسین(ع) را نشانه رفتند. امام (ع) فرمود: «یاران من! بپاخیزید و به سوی مرگ (شهادت) بشتابید، خدا شما را بیامرزد». در حمله اول بالغ بر چهل تن شهید شدند و سپس یاران باقی مانده هر کدام به نوبت به تنهایی به میدان رزم شتافته و به شهادت می‌رسیدند و بعد از آنها نوبت به خاندان بنی هاشم رسید و آنها نیز شربت شهادت را نوشیدند.
امام حسین (ع) که یکه و تنها مانده بود، نگاهی به اجساد مطهر شهدا کرده و آنها را صدا می‌کرد. حضرت (ع) برای وداع آخرین به سوی خیام آمد، آنگاه در حالی که شمشیرش را از غلاف بیرون آورده بود در برابر دشمن قرارگرفت و جنگ نمایانی کرد. دشمن از هر طرف وی را محاصره نمود. ناگاه تیری سه شعبه به قلب مبارکش اصابت کرد و در حالی که یکصد و چند نشانه تیر و نیزه بر پیکرش بود، نقش بر زمین گشت و روح مبارکش به ملکوت اعلی پیوست. اما شیون زنان، کودکان و حتی فرشتگان الهی بلند شد.

 

 

فرستادن دیدگاه

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031