فروردین
17
1393
17
1393
چوب خلال و یک سال معطلى
نوشته شده توسط مدیر
بدون دیدگاه |
احمد پسر حوارى مى گوید:
– آرزو داشتم سلیمان دارانى ، یکى از عرفا، را در خواب ببینم .
پس از یک سال ، او را در خواب دیدم .
به او گفتم :
– استاد! خداوند با تو چه کرد؟
گفت :
– اى احمد! از جایى مى آمدم ، قدرى هیزم در آنجا دیدم ، چوبى به اندازه چوب خلال از آنها برداشتم ، نمى دانم خلال کردم یا نه !
اکنون یک سال است که براى حساب همان چوب معطل هستم
مطالب مرتبط
فرستادن دیدگاه
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر فروردین ۱۷, ۱۳۹۳
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت فروردین ۱۷, ۱۳۹۳
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان فروردین ۱۷, ۱۳۹۳
- سجده شکر فروردین ۱۷, ۱۳۹۳
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر فروردین ۱۷, ۱۳۹۳