21
1387
خمر و سرکه
آورده اند که چون آیهی تحریم آمد که خمر مخورید، روزی اتفاق افتاد که حضرت رسول (ص) به کوچهای میرفت. از سر کوچه مردی را دید که قرابهای (جام شراب) در دست داشت، پر از خمر. چون رسول خدا را دید، ترسید و گفت : خداوندا توبه کردم که دیگر خمر نخورم، بر من پوشیده گردان. چون نزدیک رسولالله رسید،
پیامبر فرمود : چیست در قرابه؟
گفت : سرکه است.
حضرت رسول (ص) دست مبارک پیش گرفت و فرمود : قدری در دست من ریز. چون ریخت، سرکه بود.
مرد گفت : یا رسولالله! به حق خدا که این سرکه نبود، خمر بود، اما تو را دیدم ترسیدم و توبه کردم، حق تعالی این خمر را سرکه گردانید.
پس حضرت فرمود : چنین باشد، هر که توبه کند، حق تعالی سیئات او را مبدل به حسنات گرداند.
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر دی ۲۱, ۱۳۸۷
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت دی ۲۱, ۱۳۸۷
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان دی ۲۱, ۱۳۸۷
- سجده شکر دی ۲۱, ۱۳۸۷
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر دی ۲۱, ۱۳۸۷