3
1387
کورش هخامنش در قرآن
قرآن، داستان ذوالقرنین را در سوره کهف، آیات ۸۳ تا ۹۸ بیان کرده و برای او ویژگیهایی را بر شمرده است.
مفسران در این که ذوالقرنین کیست؟! اختلافنظر دارند; برخی او را اسکندر مقدونی و عدهای او را “شین هوانک تی” و… دانستهاند و هر یک کوشیدهاند تا این ویژگیهای قرآنی را به آنها تطبیق دهند; امّا نظری را که علامه طباطبایی;، آیهالله مکارم شیرازی، و… محتملالصدق میدانند، این است که ذوالقرنین همان کورش کبیر، پادشاه هخامنشی است.
قرینههایی که ایشان برای تأیید نظر خود میآورند از این قرار است:
۱. ذوالقرنین شخصیتی است که خداوند به او تمکن در روی زمین و قدرت و اختیار داده است و این با شخصیت کورش که بر بخش عظیمی از آسیا و اروپا دست یافته و نخستین امپراتوری بزرگ تاریخ را تأسیس کرده است، توافق دارد.
۲. ذوالقرنین مطرح شده در قرآن خداشناس و موحد است و کورش هم خداشناس و یکتاپرست بوده است و معقولترین تاریخی که برای ظهور زرتشت یاد میشود، بین قرن ششم پیش از میلاد با تاریخ حیات کورش توافق دارد.
۳. ذوالقرنین سفر یا لشکرکشی به غرب یا مغرب خورشید داشته است و این با لشکرکشی کورش به سیری در آسیای صغیر و تسخیر آن سرزمین انطباق دارد.
۴. ذوالقرنین سفر یا لشکرکشی به شرق یا مشرق خورشید داشته است و این با لشکرکشی کورش به جنوب شرقی و (مکران و سیستان) و شمالشرقی (حدود بلخ) انطباق دارد.
۵. ذوالقرنین با قومی وحشی مواجه شده است و این با رفتن کورش به سمت شمال و نبرد با اقوام وحشی “سکا” که به عبارتی همان یأجوج و مأجوج هستند، انطباق دارد. در این جا کورش اقوام وحشی را عقب میراند و در معبر داریال سدّی با آهن و مس میسازد که هنوز بقایای این سد برپاست.(ر.ک: داستانهای قرآن و تاریخ انبیا در المیزان، حسین فعال عراقی، ج ۱، ص ۴۴۷، نشر سبحان، و نیز: مجله بینات، ش ۱۴، ص ۱۰۵.)
بعضی معتقدند نامگذاری ذوالقرنین به این نام به خاطر آن است که او به شرق و غرب عالم که عرب از آن تعبیر به قرنیالشمس (دو شاخ آفتاب) میکند، رسید.
عدهای هم میگویند: در دو طرف سر او برآمدگی مخصوصی بود و به خاطر آن به ذوالقرنین معروف شد.
برخی نیز عقیده دارند که او تاج مخصوصی داشت که دارای دو شاخ بود.
بنابراین مسأله شاخ داشتن ذوالقرنین به احتمالات مذکور تفسیر شده است.
برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج ۱۳، ص ۳۵۵ ـ ۳۶۴، مؤسسه اعلمی بیروت / تفسیر نمونه، آیهالله مکارم شیرازی و دیگران، ج ۱۲، ص ۱۵۰ ـ ۵۳۲، دارالکتب الاسلامیه.
منبع : سایت تبیان
3
1387
بنی اسراییل در قرآن
مراجعه به تاریخ قوم بنی اسرائیل نشان می دهد که آنان پس از رهایی از دست فرعون ماموریت داشتند حکومتی تشکیل دهند تا پایهگذار حکومت جهانی شوند. «یا بنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و انی فضلتکم علی العالمین». اما پیش از تشکیل حکومت باید آموزش میدیدند. بنابراین موسی(ع) بنیاسرائیل را در پای کوه طور مستقر کرد و اردوگاهی آموزشی ایجاد کرد. این اردوگاه آموزشی پانزده سال بر پا بوده و آنان در این مدت آموزش میدیدند.
این نکته از بسیاری عبارات سفر خروج عهد عتیق دانسته میشود. دانشهایی که آنان در صحرای سینا از موسی (ع) آموخته بودند، با تجربه علمی همراه شد و مجموعه توانمندی در آنان به وجود آورد. اگر این تواناییها در راستای اهداف پیامبران (ع) باقی میماند، میتوانستند این وعده خداوند را تحقق بخشند که فرمود: وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِینَ (قصص، آیه ۵)
چرا که آنان، هم توان علمی داشتند و هم توان تجربی. تنها نیاز آنان، انطباق معنویت با قدرت بود. قدرت اما گاه به سوی تامین خواهشهای نفسانی میرود و این، با هدف الهی قابل جمع نیست. عالمان منحرف آنان گرفتار حسد و آزمندی فراوان به زندگی دنیا شده بودند: أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَی مَا آتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ آیا حسد میکنند بر مردمان بر آنچه ایشان را الله تعالی داده است از فضل خود (نساء، آیه ۵۴).
اگر انسان در پی نیازهای دنیایی رود و از خدا فاصله بگیرد، صفت حرص، سیری ناپذیری، حسد، ترس و مانند آن او را فرا میگیرد. بنیاسرائیل تا هنگامی که در مسیر حق و خدا هستند، به آسانی به حاکمیت سراسری دست مییابند؛ توان اجرا و گسترش آن را نیز دارند. اما انحراف در بین آنها ایجاد شد.
مدتی که از حکومت یوشع نبی (ع) گذشت و حاکمیت به مذاق بنیاسرائیل مزه داد، انحرافات آغاز شد. آنان، همواره خود را «قوم برگزیده» میخواندند. قرآن نیز به برتری دادن آنان اشاره کرده است: یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعَالَمِینَ؛ ای بنیاسرائیل، نعمتی را که بر شما ارزانی داشتم و شما را بر جهانیان برتری دادم، به یاد بیاورید.(بقره، آیه ۴۷)
**************
خداوند آنان را بر جهانیان برتری داده بود و عنایت خویش را همواره بر آنان نازل میکرد، اما آنان دچار خطای بزرگی شده بودند و گمان میکردند خداوند «نژاد» آنان را ارج مینهد؛ در حالی که خدای منان، بنیاسرائیلی را ارج مینهد که به آموزههای حضرت موسی(ع) ایمان آورند و پیامبران پس از او را تصدیق کنند.
**************
خداوند آنان را بر جهانیان برتری داده بود و عنایت خویش را همواره بر آنان نازل میکرد، اما آنان دچار خطای بزرگی شده بودند و گمان میکردند خداوند «نژاد» آنان را ارج مینهد؛ در حالی که خدای منان، بنیاسرائیلی را ارج مینهد که به آموزههای حضرت موسی(ع) ایمان آورند و پیامبران پس از او را تصدیق کنند.
با بروز تفکر نژاد پرستی، بنی اسراییل به فکر حفظ حکومت به هر قیمتی می افتند: عدهای را باید با بت و مشغولیتهای کاذب، عدهای دیگر را با شراب و شهوتپرستی و پولپرستی ساکت کردند و از مسیر هدایت الهی و دعوت مردم به سوی خدا فاصله گرفتند. از سویی آنان برای توجیه اندیشه خود گفتند خدا که وعده حاکمیت جهانی را به ما داده است دیگر نمی تواند آن را از ما پس بگیرد و به قوم دیگری بدهد. قالت الیهود ید اللّه مغلوله غلّت أیدیهم و لعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطتان ینفق کیف یشاء( مائده، آیه ۶۴)
خداوند برای اصلاح این گروه پی در پی پیامبر میفرستاد؛ آنان نیز پیامبران خدا را میکشتند. لَقَدْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَیْهِمْ رُسُلًا کُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَی أَنفُسُهُمْ فَرِیقًا کَذَّبُوا وَفَرِیقًا یَقْتُلُونَ؛ ما از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم و پیامبرانی بر ایشان فرستادیم. هرگاه که پیامبری چیزی میگفت که با خواهش دلشان موافق نبود، گروهی را تکذیب و گروهی را میکشتند. (مائده، آیه ۷۰).
قرآن برخی از ویژگیها و باورهای دینی منحط یهود را بر شمرده است: رباخواری(نساء، آیه۱۶۱)؛ تحریف کتاب آسمانی(بقره، آیه۷۹)؛ انکار وحی(انعام، آیه۹۱)؛ باور به فقیر بودن خداوند و بینیازی خود(آل عمران، آیه۱۸۱)؛ اعتقاد به بسته بودن دست خداوند(مائده، آیه۶۴)؛ پیمان شکنی(بقره، آیه۱۰۰).
**************
خداوند به سلیمان گفت: اگر شما و پسرانتان از متابعت من روگردانید …اسرائیل در میان جمیع قومها ضربالمثل و مضحکه خواهد شد.
**************
اما با اندکی تامل در آموزههای آسمانی خود در مییافتند که خدای منان با کسی عقد اخوت نبسته و در اثر سرکشی، این ماموریت را از آنان ستانده و به دیگری داده است. در فرازهایی از تورات به خوبی آشکار است که خدای متعال، بنیاسرائیل را تنها در صورت حفظ ایمان برتری خواهد داد؛ مانند عهد عتیق، تثنیه، بابهای ۲۶ ـ ۳۰؛ یا : «خداوند به سلیمان گفت: اگر شما و پسرانتان از متابعت من روگردانیده، اوامر و فرایضی را که به پدران شما دادم، نگاه ندارید … آن گاه اسرائیل را از روی زمینی که به ایشان دادم، منقطع خواهم ساخت و این خانه را از حضور خویش دور خواهم انداخت و اسرائیل در میان جمیع قومها ضربالمثل و مضحکه خواهد شد». (عهد عتیق، پادشاهان، باب ۹). بر کلامی که بر شما امر میفرمایم، چیزی میفزایید و چیزی از آن کم مکنید. (عهد عتیق، تثنیه، باب ۴)
در قرآن نیز این هشدار و مساله رویگردان شدن آنان و پس گرفتن آن ارزشها از منحرفان بنی اسرائیل آمده است. یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَه الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَرتَدُّوا عَلَی أَدْبَارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ؛ای قوم من، به زمین مقدسی که خدا برایتان مقرر کرده است، داخل شوید و باز پس نگردید که زیان دیده بازمیگردید.( مائده، آیه ۲۱).
یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم ویحبونه.(مائده، آیه ۵۴). قل یا اهل کتاب لستم علی شیئی حتی تقیموا التورته و الانجیل و ما انزل الیکم من ربکم؛ بگو ای اهل کتاب شما هیچ ارزشی ندارید مگر آنکه تورات و انجیل را موبه مو اجرا کنید و قرآن را هم که از سوی خدای شما نازل شده اطاعت نماید. (مائده، آیه ۶۸).
منبع : سایت تبیان
3
1387
فیلمنامه طفلان مسلم
در این پست فیلمنامه تئاتر طفلان مسلم را قرار می دهیم
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر اسفند ۳, ۱۳۸۷
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت اسفند ۳, ۱۳۸۷
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان اسفند ۳, ۱۳۸۷
- سجده شکر اسفند ۳, ۱۳۸۷
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر اسفند ۳, ۱۳۸۷