مهر
26
1393

حدیث کساء و حل مشکل ازدواج و اشتغال!

جناب حجت الاسلام معمار منتظرین ، بیش از ۲۱ سال است که به لطف خدا و عنایات حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها صبحهای پنجشنبه در منزلشان جلسه حدیث کساء برپاست. ایشان در باب برپا داشتن حدیث کساء بسیار اصرار داشته و نکات ارزشمندی از راز و رمز این حدیث را در صحبتهای خود بیان می کنند. از جمله نکاتی که ایشان از حدیث کساء برداشت کرده اند آن است که در این حدیث حضرت فاطمه سلام الله علیها بی واسطه از گفتگوی خداوند با ملائکه و جبرئیل نقل حدیث می کنند و این امر نشان دهنده مقام والای حضرت زهرا سلام الله علیها است. از جمله خاطرات چشم گیری که ایشان درباره آثار شگفت حدیث کساء نقل می کنند این خاطره است :
یکی از دوستان ما که اهل زواره اصفهان بود برایم نقل کرد که دختری داشتم که سالها در جامعه الزهرای قم درس خوانده بود و مدرک کارشناسی الهیات داشت. خیلی دوست داشتم که همسری سید و با تقوا و از خانواده ای معتبر برای او پیدا شود. خواستگاران بسیاری هم برای دخترمان می آمد ولی هیچ یک از آنها این شرایط را نداشتند. نذر کردم که چهارده شب متوالی حدیث کساء را برای برآورده شدن این خواسته قرائت کنم. در چهاردهمین شب ، خانواده ای از تهران تماس گرفتند و خواستند که برای خواستگاری به منزل ما بیایند. آن شب خجالت کشیدم از خانواده داماد بپرسم آیا از سادات هستند یا نه ؟ به هر روی قراری گذاشته شد و آن خانواده همراه پدربزرگ داماد به خانه ما در زواره آمدند. در میان صحبتها پدربزرگ داماد گفت : خدمت رسیدیم تا دختر شما را برای آقا سید احمد کسائیان خواستگاری کنیم. همین یک جمله دربردارنده نشانه هایی بود از اینکه توسل به حدیث کساء مورد قبول قرار گرفته است. یکی آنکه آن خانواده از سادات بودند و مهمتر از آن نام خانوادگی آنان کسائیان بود و تماس آنها با خانواده هم در چهاردهمین شب نذر انجام گرفته بود.
به هر روی این ازدواج سر گرفت. پس از چندی دخترم برای ادامه زندگی به تهران رفت.. چند ماه گذشت. دخترم با خانواده تماس گرفت و گفت در این چند ماه هر چه دنبال کار گشته ام کاری پیدا نکرده ام ؛ من با داشتن مدرک کارشناسی الهیات از اینکه در خانه بنشینم خسته شده ام… من بار دیگر به حدیث کساء متوسل شدم. پس از چند روز دخترم تماس گرفت و گفت که مساله اشتغالم نیز با اوضاع کنونی اشتغال در شهر تهران درست شد. داستان از این قرار بود که فردای روزی که من حدیث کساء را به منظور حل مشکل دخترم خواندم ، دخترم به مجلس زنانه ای که در همسایگی او بوده می رود. دخترم می گفت مجلس خیلی سرد و بی حال بود و من که قبلا سابقه تبلیغ در اهواز داشتم و خداوند هم نفس گرمی به من داده بود از صاحبخانه برای خواندن روضه اجازه گرفتم. او هم اجازه داد و با روضه خوانی و صحبتهای من مجلس گرم شد. صحبتهای من با استقبال شرکت کنندگان روبرو شد. پس از پایان جلسه صاحب مجلس از من پرسید شما کجا ساکن هستید ؟ گفتم من همسایه شما هستم و به تازگی به تهران آمده ام و از جامعه الزهرای قم لیسانس الهیات گرفته ام. صاحبخانه از شغل من پرسید. در جواب گفتم در این چند ماه که به تهران آمده ام هنوز موفق به پیدا کردن شغل مناسبی نشده ام. در اینجا صاحبخانه که خود مدیر دبیرستان دخترانه ای بود از من خواست به عنوان معلم تربیتی در آنجا مشغول به کار شوم. جالب آنکه نام آن دبیرستان دخترانه نیز دبیرستان کساء بود.

منبع

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031