دی
14
1400

حدیث روز – حکومت و جامعه

حکومت و جامعه

امام علی علیه السلام

 ولَعَمری ما عَلَیَّ مِن قِتالِ مَن خالَفَ الحَقَّ وخابَطَ الغَیَّ من إدهانٍ ولا إیهانٍ ، فَاتَّقُوا اللّهَ عِبادَ اللّهِ وفِرُّوا إلَى اللّهِ مِنَ اللّهِ .

به جانم سوگند، در نبرد با آنان که با حق مخالفت بورزند و در گم راهى قدم بگذارند، سازش و سستى، پیشه نسازم. پس اى بندگان خدا ! از خدا پروا کنید و از [ خشم] خداوند نیز به سوى [رحمت] خدا بگریزید.

نهج البلاغه : الخطبه ۲۴ .

اردیبهشت
22
1393

دلایل وجوب نصب امام

تعریف امام

«مراد از امام کسی است که مقتدا و پیشوای امت باشد و در جمیع امور دنیا و دین، به نحوی که پیغمبر می‌کرد، به نیابت و جانشینی پیغمبر نه بر سبیل استقلال»

امت پیامبر صل الله علیه و آله در امر امامت به معنایی که ذکر شد اختلاف کردند و ضروری بودن نصب آن را مورد شک و تردید قرار دادند. آنچه که فرقه امامیه در آن اتفاق کرده‌اند این است که عقلا و سمعا واجب است بر پروردگار عالم که امامی منصوب کند.

در این مقاله دلایل عقلی وجوب نصب امام بررسی می‌شود.

اول: آنکه هر دلیلی که که دلالت بر وجوب فرستادن پیامبران می‌کند بر نصب امام نیز می‌کند. معلوم و مشخص است که مردم در انتظام امور دین و دنیای خویش ناچار از داشتن رئیسی هستند که در امور مختلفه ایشان را به راه راست هدایت نماید و رفع مخاصمه و منازعه و مجادله ایشان را که در هر صورت در معاملات و معاشرات ایشان رو می‌دهد بر وجه حق و صواب از ایشان بکند و همه عقول چنین امری را می‌پذیرند و چنین کسی یا نبی است یا امام که جانشین او است، خصوصا بعد از حضرت رسالت که خاتم پیامبران است و بعد از او امید بعثت پیامبر دیگر نیست.

دوم: آنکه نصب امام لطف است و لطف بر خدا واجب است عقلاً. همچنین اصلح بر حق تعالی واجب است و شکی نیست که وجود رییس و حاکمی که اختیار دین و دنیای ایشان به دست او باشد اصلح به حال بندگان است و در جمیع احوال و زمان‌ها و چنین رییس یا پیامبر است یا امام، و در زمانی که پیامبر نباشد منحصر است بر امام.

سوم: آنکه چون بعثت حضرت رسول صل الله علیه و آله مخصوص زمان آن حضرت نبود بلکه مبعوث است بر تمامی خلایق تا روز قیامت، و برای ایشان کتاب و شریعتی از جانب خدا مقرر شد و آداب و سنن در هر امری حتی خوردن و آشامیدن و جماع کردن و بیت‌الخلا رفتن برای ایشان مقرر کرد و در فرایض و مواریث و قضایا و معاملات و احکام واقعه به وحی الهی مقرر نموده و مدت بعثت آن حضرت مدت قلیلی بود و در آن مدت جمع قلیلی ظاهرا اذعان کردند که اکثر آنها نیز در باطن منافق بودند.

پس هیچ عاقلی تجویز می‌کند که خدا و رسول امری چنین عظیم را ناتمام بگذارند؟ و حافظی برای این ملت و شریعت و کتاب و سنت مقرر نکنند؟

دهقانی که در دهی بیمار می‌شود برای شفقت بر رعیت خود و مزارع خود یک کسی را تعیین می‌کند و وصیت برای ایشان می‌کند و ضابطی برای متروکات خود تعیین می‌نماید، پیغمبر آخرالزمان از دنیا می‌رود و برای دین و ملت و کتاب و سنت و رعیت و امت خود کسی را تعیین نمی‌کند؟

چهارم: آنکه مخالفان نیز معترفند که عادت مقرره حق تعالی در جمیع انبیاء از آدم تا خاتم علیهم السلام آن بود که تا خلیفه‌ای برای ایشان تعیین نمی‌کرد ایشان را از دنیا رحلت نمی‌فرمود و سنت حضرت رسالت در جمیع غزوات و سفرهای جزئی که آن جناب از مدینه می‌فرمود آن بود که تعیین رئیس و خلیفه می‌فرمود و در جمیع بلاد و قرای اسلام نیز البته حاکمی نصب می‌نمود و امر ایشان رابه خود وا نمی‌گذاشت.

پس چگونه در این جدایی بی‌پایان و سفر بی‌انتها احوال ایشان را بدون سرپرست و امور ایشان را معطل می‌گذاشت؟

پنجم: آنکه مرتبه امامت چنانکه نقل شد نظیر منصب نبوت است، اگر مردم می‌توانند امام را به اختیار خود انتخاب کنند باید که نبی را نیز به اختیار خود انتخاب کنند که این باطل است و همچنین بر مصالحه عامه بندگان عقل‌های ناقص امت چگونه می‌تواند حکم کند؟ و بسیار بوده است که کسی را برای قریه‌ یا حکومتی نصب می‌کنند و در اندک زمانی ظاهر می‌شود که خطا کرده‌اند و تغییر می‌دهند پس ریاست دین و دنیای عامه خلق چگونه می‌تواند توسط عقول مردم انجام شود؟

و همچنین عصمت در آن شرط است و کسی به غیر حق تعالی بر آن مطّلع نمی‌تواند شد.

ادله عقلی در این باب بسیار است که این مطلب گنجایش ذکر همه آنها را ندارد.

برگرفته از حق الیقین مجلسی باب امامت

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031