مرداد
8
1395

شهادت امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد

 

بنال ای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند بهین آموزگار مکتب ارشاد را کشتند
اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند

شهادت امام صادق علیه السلام تسلیت باد

مرداد
8
1395

نحوه شهادت امام صادق علیه السلام

امام در سالهای آخر عمر خود شدیداً لاغر و ضعیف شده بود و به تعبیر یکی از افرادی که امام را درآن روزگار دیده بود از او چیزی نمانده بود جز سرش، کنایه ازاینکه بدن کاملاً فرسوده ونحیف شده بود. سراسرزندگیش به دشواری وسختی ورنج آفرینی گذشته بود. ودرسالهای آخر عمربر میزان محدودیت واحضار وتهدید او اضافه می شد که این خود بر خستگی ورنجش می افزود.

روزی منصور به وزیر دربارش « ربیع » گفت همین اکنون جعفربن محمد (امام صادق( علیه السلام)) رادراینجا حاضر کن .

ربیع فرمان منصور را اجرا کرد حضرت صادق( علیه السلام) را احضار نمود، منصور باکمال خشم و تندی به آنحضرت رو کرد وگفت:

« خدامرا بکشد اگر تو رانکشم آیا درمورد سلطنت من اشکال تراشی می کنی ؟»

امام: آنکس که چنین خبری به تو داده دروغگو است …

ربیع میگوید: امام صادق( علیه السلام) رادیدم هنگام ورود لبهایش حرکت می کند، وقتی که کنارمنصور نشست، لبهایش حرکت می کرد ولحظه به لحظه ازخشم منصور کمتر می شد .

وقتی که امام صادق( علیه السلام) ازنزد منصور رفت، پشت سرامام رفتم وبه اوعرض کردم:

وقتی که شما وارد برمنصور شدید منصور نسبت به شما بسیار خشمگین بود ولی وقتی که نزد او آمدی ولبهای تو حرکت کرد خشم او کم شد شما لبهایتان را به چه چیز حرکت می دادی ؟

امام صادق( علیه السلام) فرمود : لبهایم رابه دعای جدم امام حسین ( علیه السلام) حرکت می دادم وآن دعا این است :

یا عُدَّتی عِندَ شِدَّتی وَیا غَوثِی عِندَ کُربَتی اَحرِسنِی بِعَینِکَ الَّتی لا تَنامُ وَاکَنِفنِی بِِرُکنِکَ الذَّی لایُرام

« ای نیرو بخش من هنگام دشواریهایم وای پناه من هنگام اندوهم به چشمت که نخوابد مرا حفظ کن ومرا درسایه رکن استوار وخلل ناپذیرت قراربده »

آتش کشیدن خانه امام صادق(علیه السلام)

مفضّل بن عمر می گوید: منصور دوانیقی برای فرماندار مکه ومدینه حسن بن زید پیام داد: خانه جعفر بن محمد ( امام صادق (علیه السلام) را بسوزان، اواین دستور را اجرا کرد وخانه امام صادق( علیه السلام) را سوزانید که آتش آن تا به راهرو خانه سرایت کرد، امام صادق ( علیه السلام) آمد ومیان آتش گام برمی داشت ومی فرمود : اَنَا بنُ اَعراقِ الثَّری اَنا بنُ اِبراهِیمَ خَلیلِ اللهِ

« منم فرزند اسماعیل که فرزندانش مانند رگ وریشه دراطراف زمین پراکنده اند منم فرزند ابراهیم خلیل خدا( که آتش نمرود براو سرد وسلامت شد )»

برنامه قتل امام صادق (علیه السلام)

سرانجام منصور نتوانست پیشرفت امام را ببیند و عظمت او را تحمل نماید. طرح قتل او را از طریق مسموم کردن تهیه نمود.

این نکته راناگفته نگذاریم که بنی عباس درس مسموم کردن امامان رااز پیشوایان راستین خود، یعنی بنی امیه آموختند. معاویه بارها گفته بود خداوند ازعسل لشکریانی دارد و.. که غرض عسل مسموم بود که به خورد دشمنان خود میداد.

منصور توسط والی خود درمدینه امام را با انگور زهرآلود به شهادت رساند وبعد حیله گرانه به گریه وزاری وعزاداری او پرداخت.  اینکه درامر شهادت امام، منصور دست داشته جای شکی برای ما نیست، زیرا که خود بارها گفته بود که او چون استخوانی درگلویم گیر کرده است.

شاید منصور جداً وقلباً دوست نداشت امام رابکشد ولی چه می توان کرد که مقام است وسلطنت، پست است وموقعیت. مگر هرکسی میتواند ازآن بگذرد؟ امرشهادت او را توسط منصور، برخی چون ابوزهره انکار کرده اند، بدلیل ابراز تأسف منصور ازمرگ او  و هم گفته اند که این امر خلاف تحکیم پایه های حکومت او بود.  دیگران هم همین افکار را داشته اند و یا برخی دیگر ازآن به تردید یاد کرده اند. ولی باتوجه به سابقه برخورد واحضار وتهدید منصور، وبا توجه به اعمال زمامداران پس از او معلوم می شود بنی عباس چون بنی امیه درخط امام کشی بودند وآنها شش تن از امامان ما را مسموم کرده اند. آری او پس از قتل امام ابراز تأسف هم کرد وآن مصلحتی بود.

مرداد
5
1395

شگفتی های کار امام صادق علیه السلام

جابر مى‏گوید: نزد امام صادق- علیه السّلام- بودم. با آن حضرت، بیرون آمدیم مردى را دیدیم که بزغاله‏اى را خوابانده است تا ذبح کند و بزغاله فریاد مى‏زند.

امام فرمود: قیمت این بزغاله چقدر است؟ آن مرد گفت: چهار درهم. پس حضرت چهار درهم را از جیبش در آورد و به او داد و فرمود: او را آزاد کن.

مى‏گوید: پس رفتیم، دیدیم که «بازى» پرنده‏اى را دنبال مى‏کند و آن پرنده فریاد مى‏کشد. حضرت با آستینش به باز اشاره کرد، پس پرنده را رها کرد و برگشت.

به حضرت گفتم: چه شگفتى‏هایى در کار تو دیدیم! فرمود: آرى، بزغاله را که آن مرد خوابانده بود تا بکشد، چشمش که به من افتاد، گفت از آنچه مى‏خواهند در مورد من انجام دهند به خدا و شما اهل بیت پناه مى‏برم. و آن پرنده هم همین طور گفت. اگر شیعیان ما استقامت مى‏ورزیدند، زبان پرندگان را به آنان مى‏شنواندیم‏

 

مرداد
5
1395

علم امام صادق علیه السلام

یکى از اصحاب امام صادق- علیه السّلام- مى‏گوید: مقدارى مال نزد امام‏ صادق بردم و با خود فکر مى‏کردم که چه مقدار از آن مال را به آن حضرت بدهم. وقتى که به خدمتش رسیدم، غلامى را صدا کرد و طشتى در آن طرف خانه بود. به غلام فرمود آن طشت را بیاورد. مشغول حرف زدن شد تا اینکه طشت آورده شد. دینارها از لبه‏هاى طشت ریختند تا اینکه میان من و او حایل شدند. آنگاه متوجه من شد و فرمود: آیا خیال مى‏کنید که ما به آنچه در دست شماست محتاج هستیم؟ ما آنها را مى‏گیریم تا اینکه شما را پاک نماییم‏.

منصور دوانیقى به دربانش گفت: وقتى که جعفر صادق، از درب وارد شد، قبل از اینکه به من برسد او را بکش! امام صادق- علیه السّلام- وارد شد و نشست و منصور، دربان را خواست و به او نگاه کرد و به امام صادق- علیه السّلام- نیز نگاه کرد. سپس گفت: برو به جاى خود. و دستهایش را مى‏مالید تا اینکه امام صادق- علیه السّلام- رفت. منصور، دربان را خواست و گفت: به تو چه دستورى داده بودم؟

دربان گفت: به خدا سوگند! من او را نه هنگامى که وارد شد، دیدم و نه هنگامى که خارج شد. فقط زمانى او را دیدم که با تو نشسته بود.

منبع: جلوه‏ هاى اعجاز معصومین علیهم السلام

مرداد
5
1395

خرق عادت توسط امام صادق علیه السلام

از داود بن کثیر رقّى روایت شده که گفت: من با امام جعفر صادق علیه السّلام براى حج خارج شدم، اول وقت ظهر شد حضرت صادق بمن فرمود: ما در زمین بى‏ آب و گیاهى وارد شدیم، وقت ظهر فرا رسید، ما را از جاده خارج کن! از جاده خارج شدیم و در زمینى که آب نداشت وارد گردیدیم، حضرت صادق با پاى خود بزمین اشاره کرد، چشمه آبى که چون یک قطعه برف بود براى ما جارى شد، امام علیه السّلام وضو گرفت من نیز وضو گرفتم و با آن حضرت نماز خواندیم.

وقتى که خواستیم حرکت نمائیم من توجه کردم و یک شاخه خرمائى دیدم حضرت صادق فرمود: آیا دوست دارى که از این شاخه خرما بتو رطبى دهم؟ گفتم: آرى، آن بزرگوار بدست خود بآن شاخه زد و آن را تکان داد، آن شاخه بشدت بحرکت آمد و خوشه ‏هاى خرما پائین آمدند و آن حضرت از انواع رطب بمن داد، آنگاه با دست خود آن درخت خرما را مسح کرد و فرمود: بحال اولیه خود برگرد، آن درخت بحال خود برگردید.

منبع:ترجمه إثبات الوصیه ،متن،ص:۳۴۷

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031