اردیبهشت
3
1392

حضور قلب در نماز انبیاء و امامان

از حضرت جعفر بن محمد صادق(ع) نقل شده است:« بنده چون در نماز خود التفات به جانب کند در حضور قلب یا به روی یا به چشم یا به دل، حق سبحانه و تعالی او را ندا می‌کند: ای بنده من! به سوی چه کسی التفات می‌نمایی؟ آیا التفات به جانب کسی می‌نمایی که از من بهتر باشد برای تو؟ چون سه مرتبه از او التفات به غیر صادر شود، حق تعالی نظر لطف از او برمی‌دارد و بعد از آن، هرگز دیگر نظر به جانب او نمی‌افکند.»

حضور قلب در نماز نیز تابع حالت آدمی است؛ چنان‌که جعفر بن احمد قمی روایت کرده:« چون حضرت رسول(ص) به نماز می‌ایستادند، رنگ مبارک آن حضرت متغیر می‌شد از خوف الهی و از سینه آن حضرت صدایی مانند صدای دیگی که در جوش باشد می‌شنیدند.»

نقل شده است که:« چون وقت نماز داخل می‌شد حضرت امیرالمؤمنین(ع) اندام مبارکش به لرزه می‌آمد و رنگ به رنگ می‌گردید! می‌پرسیدند: شما را چه می‌شود؟ می‌فرمود: رسید هنگام ادای امانتی که بر آسمان و زمین عرض کردند و‌ آنها ابا کردند و ترسیدند. آدمی متحمل آن شد پس نمی‌دانم که چون متحمل این بار شده‌ام نیک ادا خواهم کرد یا نه!»

در روایات معتبره وارد است که حضرت امام علی بن الحسین(ع) روزی در نماز ایستاده بودند. حضرت امام محمد باقر(ع) در آن زمان کودک بود و چاه بسیار عمیقی نیز در خانه آن حضرت بود. حضرت امام محمد باقر(ع) به کنار چاه آمد که نظر نماید، در آن چاه درافتاد. مادر او چون آن حال را مشاهده نمود به سوی چاه آمد. بر خود می‌زد و فریاد می‌کرد استغاثه می‌نمود و می‌گفت:«یابن رسول الله! فرزندت غرق شد.» و آن حضرت در نماز مطلقاً التفات نمی‌فرمود. و حال آنکه صدای اضطراب فرزند در چاه به گوش آن حضرت می‌رسید چون بسیار به طول انجامید مادر از روی اضطراب گفت:«ای اهل بیت رسالت! دل‌های شما بسیار سنگین است.!» باز حضرت التفات نفرمود. چون نماز را با آداب مستحبه تمام به جا آورده فارغ گردید پس نزد چاه آمد و با اعجاز دست در آن چاه عمیق دراز کرد. حضرت امام باقر(ع) را بیرون آورد. خنده می‌کرد و سخن می‌فرمود و جامه آن حضرت تر نشده بود. پس فرمود: «فرزند خود را بگیر ای ضعیفه الیقین به خدا!» مادر حضرت امام باقر(ع) از سلامت بودن فرزند خندید و از تنبیه آن حضرت به گریه درآمد! حضرت فرمود:« بر شماها ملامتی نیست، نمی‌دانی که من در خدمت خداوند ایستاده بودم…!»

صاحب کتاب حلیه الاولیا روایت کرده:« چون حضرت امام سجاد(ع) از وضو فارغ می‌شدند و اراده نماز می‌فرمودند رعشه در بدن و لرزه در اعصاب آن حضرت مستولی می‌شد! چون سوال می‌نمودند می‌فرمود: ای وای بر شما! مگر نمی‌دانید که به خدمت چه خداوندی می‌ایستم و با چه عظیم الشأنی می‌خواهم مناجات کنم!»

از حضرت صادق(ع) نقل شده است که پدرم فرمود:« روزی بر پدرم علی‌بن الحسین(ع) داخل شدم ، دیدم عبادت در آن حضرت تاثیر کرده رنگ مبارکش از بیداری زرد گردیده و دیده‌اش از بسیاری گریه مجروح شده ، پیشانی نورانی‌اش از کثرت سجود پینه کرده و قدم شریفش از وفور قیام در نماز، ورم بسته. چون او را بر این حال مشاهده کردم خود را از گریه منع نتوانستم نمود و بسیار گریستم‍ آن حضرت در تفکر بودند بعد از زمانی به جانب من نظر افکندند و فرمودند: بعضی از کتاب‌ها که عبادت امیرالمؤمنین(ع) در آنجا مسطور است به من بده. چون بیاوردم و پاره‌ای بخواندند،بر زمین گذاشتند و فرمودند: چه کسی یارای آن دارد که مانند علی بن ابی‌طالب(ع) عبادت کند!.»

منابع: بحارالانوار – حلیه الاولیا

فرستادن دیدگاه

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031