اردیبهشت
17
1392

در حادثه صفین و نهراوان

دلباختگی حجر نسبت به مولایش علی علیه السلام بسیار شدید بود. شیفتگی در حد عشق و اطاعت و فرمانبرداری در حد اعلا را به هم آمیخته بود.  وقتی نبرد صفین و رویارویی امیرمؤمنان با سپاه معاویه پیش آمد، حجر در طلیعه یاران امام و از کوشاترین اصحاب، چه در حضور در صحنه و چه در حمایت از امام، چه بسیج نیرو برای نبرد و چه در میدان نبرد بود. در ماه ذیحجه که مصادف با ایام کارزار بود ، علی علیه السلام یکایک چهره های بارز و با نفوذ یاران را به همراه عده ای از رزم آوران به مصاف دشمن می فرستاد، یک بار مالک اشتر را و بار دیگر حجربن عدی را. در عین حال ، مراقب بود که فرماندهان و سربازانش از مرز ادب فراترنروند. در همین نبرد ، حجربن عدی و عمروبن حمق ، از شامیان اظهار برائت کرده و لعنتشان می کرند. امام پیغام داد که دست ازاین کار بردارند. خدمت امام آمدند و گفتند:  مگر این که ما بر حقیم و آنان باطلند؟ فرمود:  چرا،  ولی دوست ندارم که شما ناسزاگو و فحاش باشید،  بهتر است که زشت کاری های آنان را بازگو کنید و بهتر آن که خواستار هدایتشان و صلح و آشتی میان مسلمانان باشید.  آن دو گفتند:  ای امیرمؤمنان ! پندت را می پذیریم و به تربیت تو ادب می شویم ! سپس حجر به امام علی علیه السلام گفت:  ما مرد جنگ و پرورده میدان رزمیم،  قبیله ما نیز هم بسیارند و هم شایسته و جنگ آزموده ، همه ما نیز گوش به فرمانیم . اگر بدرخشی می درخشیم . اگر غروب کنی غروب می کنیم و هر چه فرمان دهی همان کنیم . حضرت فرمود : آیا همه قبیله تو با تو هم عقیده اند؟

گفت: از آنان جز نیکی ندیده ام . همه مطیع فرمانیم.  امام آنان را ستود،  سپس پرچم نبرد قبایل مختلف را بست و حجربن عدی را فرمانده قبیله اش کنده قرار داد. در هنگامه نبرد، حجربن عدی ولای خود به امام علیه السلام را نشان داد. پیوسته بر دشمن می تاخت و هنگام حمله ، چنین رجز می خواند: پروردگارا ! علی را،  این انسان پاک وپرهیزکار را،  این مؤمن هدایت یافته و پسندیده را بر ایمان نگه دار . او را هادی این امت قرار بده و آن گونه که پیامبرت را حفظ کردی،  او را هم نگهبان باش ، که پیامبر سرپرست ما بود و او را به جانشینی خود پسندید. در یکی از صحنه های نخست درگیری در جنگ صفین حجر در لشکر علی علیه السلام بود و پسر عمویش که نام او حجر بود در سپاه معاویه . حجر بن عدی به حجر خیر معروف بود و پسر عمویش به حجر شر. آن دو با هم به نبرد برخاستند و کسانی از دو سوی جبهه به کمک این دوهماورد آمدند و در این میان، حجر طرفدار معاویه کشته شد و علی علیه السلام بر هلاکت او خدا را شکر کرد. حماسه های حجردر نبرد صفین،  از او چهره ای شاخص و دوست داشتنی و دلاور ترسیم کرد.  جنگ صفین با حکمیت شوم پایان یافت . نتیجه حکمیتی که آمیخته به نیرنگ و فریب ، وضع جامعه را همچنان ملتهب نگاه داشت.  فتنه انگیزی های معاویه در قلمرو حکومت امام علی علیه السلام اوضاع را متشنج ساخته بود . امام ، ناچار برای فرونشاندن در اندیشه بسیج نیرو و سازماندهی دوباره یاران رزمنده بود.  مردم کوفه را دوباره به جنگ با شامیان فرا خواند و از بزرگان قبایل خواست که تعداد نیروهای رزمی قبیله خود را به آن حضرت گزارش دهند . حجربن عدی از جمله کسانی بود که در پاسخ به در خواست امام ، پاسخ مساعد داد و خواسته امام را به صورت مکتوب برای حضرتش نگاشت .در آن میان ، فتنه دیگری سر برآورد و آن طغیان و شورش گروهی از سربازان ساده لوح و نابخرد امام بود که با عنوان خوارج نهروان شناخته می شوند. در جنگ نهروان ، امام علی علیه السلام با یاغیان فریب خورده و فتنه جو جنگید و آنان را از میان برد . در نبرد نهروان ، حضرت علی علیه السلام به سبب رشادت و اخلاص و کاردانی حجر بن عدی ، او را به فرماندهی جناح راست خویش گماشت .  هیچ صحنه ای از رویارویی حق و باطل نبود ، که حجربن عدی درآن حضوری فعال و نقش آفرین در حمایت از جبهه امیرالمؤمنین نداشته باشد و مگر از یک مسلمان با ایمان و مخلص ، به ویژه آن که دم مسیحایی پیامبر و نگاه پر جذبه علی علیه السلام به او خورده باشد ، انتظاری جز این است ؟

      مطالب مرتبط

درباره نویسنده: علي معتمدكيا

فرستادن دیدگاه

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031