مهر
16
1392

طعن بر مداخله کردن نا اهلان در کتب حدیث و اخبار و ادعیه

یکى آن‏که تصرفاتى که این شخص به سلیقه خود کرده،آن را کمال دانسته،و خلافش را نقص فرض کرده،درحالى‏ که آن‏ چیزى که او کمال دانسته باعث نقصان شده است،بنابراین از اینجا قیاس کنیم به چیزهایى که ما از روى جهل و نادانى در دعاها داخل مى‏کنیم،یا به سلیقه ناقص خود بعض تصرفات مى ‏نماییم،و آن را کمال فرض مى‏کنیم بدانیم که همان چیزها نزد اهلش سبب نقصان،و بى‏اعتبارى آن دعاها،یا زیارت خواهد بود،پس شایسته است،که ما به هیچ وجه در این‏ باب مداخله نکنیم،و هرچه دستور العمل دادند،به همان رفتار کرده و از آن تخطّى نکنیم،و دیگر غرضم آن بود که معلوم گردد هرگاه نسخه‏اى که مؤلفش زنده،و حاضر،و نگهبان او باشد،با آن این گونه رفتار کنند،پس با سایر نسخه‏ها چه کردند، و به کتابهاى چاپى دیگر چه اعتماد است؟مگر کتابى که از مصنّفات مشهور علماى معروف باشد،و به نظر ثقه‏اى از علماى‏ آن فن رسیده،و امضا فرموده باشد.در حال ثقه جلیل،فقیه پیشین در اصحاب ائمه علیهم السّلام یونس بن عبد الرحمن روایت‏ شده است که کتابى در اعمال شبانه‏روز نوشته بود،جناب ابو هاشم جعفرى آن کتاب را به نظر مبارک حضرت عسگرى‏ رساند،حضرت تمام آن را مطالعه و به دقت بررسى نمود،پس از آن فرمود:هذا دینى و دین ابائى کلّه و هو الحقّ کلّه‏ این دین من و دین پدران من است،و تمامش حق مى‏باشد،ملاحظ کن که ابو هاشم جعفرى،با آن‏که بر کثرت علم و فقاهت‏ و جلالت و دیانت جناب یونس مطلّع بوده،در عمل کردن به کتاب او اکتفا نکرده،تا آن‏که آن را به نظر مبارک امام خود رسانید.و نیز روایت شده از بورق شنجانى هراتى که مردى معروف به صدق و صلاح و ورع بوده،در سامره خدمت‏ امام حسن عسگرى علیه السّلام رسید،و کتاب«یوم و لیله»شیخ جلیل القدر فضل بن شاذان نیشابورى را به آن حضرت داد و گفت:فدایت شوم،مى‏خواهم در این کتاب نظر فرمایى،و ورق ورق آن را ملاحظه کنى،حضرت فرمود: هذا صحیح ینبغى ان تعمل به این کتاب صحیح است و شایسته است به آن عمل کنى الى غیر ذلک.و این احقر با این که مذاق مردم این زمان،و عدم اهتمامشان را در امثال این امرو مى‏دانستم،براى اتمام حجت سعى و کوشش بسیار کردم‏ که دعاها و زیارات منقول در این کتاب حتى الامکان،از نسخه‏هاى اصل نقل شود،و بر نسخه‏هاى متعددى عرضه گردد و به اندازه‏اى که از عهده بر آید تصحیح آن نمایم،تا عامل به آن از روى اطمینان عمل کند ان شاء اللّه،به شرط آن‏که‏ کاتبان و ناسخان،در آن تصرف ننمایند،و خوانندگان،اختراع و سلیقه‏هاى خو را کنار گذارند.شیخ کلینى رحمه اللّه از عبد الرحیم قصیر نقل کرده:خدمت امام صادق علیه السّلام رسید،و عرض کرد:فدایت شوم،من از پیش خود دعایى اختراع‏ کرده‏ام،حضرت فرمود:مرا از اختراع خود بگذار،یعنى آن را کنار گذار،و براى من نقل مکن،و اجازه نداد،دعاى‏ جمع‏کرده‏اش را نقل کند و خود حضرت براى اودستور العملى عنایت فرمود.شیخ صدوق رحمه اللّه از عبد اللّه بن سنان روایت‏ کرده:امام صادق علیه السّلام فرمود:به همین زودى به شما شبهه‏اى مى‏رسد،پس مى‏مانید بدون نشانه و راهنما و پیشواى هدایت‏گر و در آن شبه نجات نمى‏یابد مگر کسى‏که دعاى غریق را بخواند،گفتم:دعاى غریق چگونه است؟فرمود:مى‏گویى:
یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ پس گفتم یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ.
اى خدا،اى بخشنده،اى مهربان،اى زیروروکننده دلها،دلم را بر دینت پا برجا کن.پس گفتم:اى زیرورو کننده دلها و دیده‏ها،دلم را بر دینت پا برجا کن.
حضرت فرمود:خداى عزّ و جلّ مقلّب قلوب و ابصار است،ولى چنان‏که من مى‏گویم بگو:یا مقلّب القلوب ثبّت قلبى على دینک تأمل در این دو حدیث شریف،براى بیدارى‏ کسانى که در دعاها به سلیقه خود،بعضى کلمات را زیاد مى‏کنند،و پاره‏اى تصرّفات مى‏نمایند کافى است،و اللّه العاصم.

فرستادن دیدگاه

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031