19
1395
دومین ثمره پیوندی آسمانی
امام حسین علیه السلام در شریف ترین و اصیل ترین خانواده ها به دنیا آمد. مادرش، فاطمه زهرا علیهاالسلام در پاک دامنی و تقوا یگانه بود و پدرش، علی علیه السلام ، نماد فضیلت، شهامت و مردانگی به شمار می آمد. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، حسین علیه السلام را بر شانه خود گذاشت و در برابر مردم فرمود: «این حسین بن علی، بهترین مردان امت من است. جدّش، محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله ، بزرگ پیامبران است و جدّ مادری اش، خدیجه دختر خُوَیلد، پیشی گیرنده زنان جهان به سوی ایمان به خدا و رسول خداست و مادر او فاطمه زهرا علیهاالسلام ، دختر محمد صلی الله علیه و آله وسلم بهترین و سرور زنان جهان است.» امام حسین علیه السلام نیز می فرمود: «در میان همگان کیست که جدی مانند من یا معلمی همچون علی داشته باشد؟ من فرزند دو ماه تابناکم. مادرم، فاطمه زهرا علیهاالسلام و پدرم، درهم کوبنده کفر در بدر و حُنین بود».
امام حسین علیه السلام تا هفت سالگی در مهد نبوت تربیت شد. پیامبراسلام، او را در آغوش خویش با آموزه های آسمانی اسلام پرورش داد و زیرنظر خود تربیت کرد. میزان علاقه پیامبر به حسین علیه السلام به اندازه ای بود که کوچک ترین ناراحتی او را تحمل نمی کرد. روزی از در خانه فاطمه علیهاالسلام می گذشت. وقتی صدای گریه حسین علیه السلام را شنید، وارد خانه شد و به دخترش فرمود: «مگر نمی دانی که گریه حسین علیه السلام مرا اندوهگین می سازد.» سپس نوزاد را بوسید و گفت: «خدایا! من این نوزاد را دوست دارم. تو نیز او را دوست بدار».
امام حسین علیه السلام ، پس از شهادت پدر بزرگوارش، ده سال در کنار برادر و رهبرش، امام حسن مجتبی علیه السلام قرار گرفت. در زمان حرکت نیروهای امام حسن علیه السلام به سمت شام برای نبرد با معاویه، همراه آن حضرت در صحنه های نظامی حضور داشت و زمانی که معاویه به امام حسن علیه السلام پیشنهاد صلح کرد، ایشان با امام حسین علیه السلام و عبدالله بن جعفر درباره این پیشنهاد به گفت وگو پرداخت.
امام حسین علیه السلام در دوران ده ساله امامت خویش، به دنبال هر جنایت معاویه، او را با نامه های متعدد یا سخنرانی های کوبنده مورد انتقاد قرار می داد. یکی از مهم ترین موارد مخالفت امام با معاویه، موضوع ولی عهدی یزید بود. امام با آگاهی از فعالیت های دامنه دار معاویه در این زمینه، در برابر او موضع گیری تندی کرد.
در اواخر دوران حکومت معاویه که فشار بر شیعیان به اوج رسیده بود، آن حضرت به حج رفت و در سرزمین مِنی، در سخنرانی افشاگرانه ای فرمود: «دیدید که این مرد زورگو و ستمگر با ما و شیعیان ما چه کرد؟ من در اینجا مطالبی را با شما در میان می گذارم … وقتی به شهرها و میان قبایل خود برگشتید، با افراد مورد اعتماد در میان بگذارید و آنان را به رهبری ما دعوت کنید؛ زیرا می ترسم این موضوع به دست فراموشی سپرده شود و حق نابود گردد.» سپس به بیان فضیلت ها و پیشینه درخشان پدرش و خاندان امامت پرداخت و جنایت های معاویه را برشمرد.
روزی کنیز امام حسین علیه السلام بر آن حضرت وارد شد و شاخه گلی به عنوان شادباش به آن حضرت تقدیم کرد. حسین بن علی علیه السلام به او فرمود: «در راه خدا آزاد هستی.» از حضرت پرسیدند: شاخه گلی بی قدر و قیمت تقدیم شما کرد و در برابر، آزادش کردید؟ حضرت فرمود: «خداوند ما را این گونه ادب کرده است آنجا که فرمود: و هنگامی که به شما درود گویند، شما درودی نیکوتر از آن یا همانندش را پاسخ دهید. شادباش نیکوتر از شادباش او، آزاد کردن او از بندِ کنیزی بود».
مطالب مرتبط
فرستادن دیدگاه
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر اردیبهشت ۱۹, ۱۳۹۵
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت اردیبهشت ۱۹, ۱۳۹۵
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان اردیبهشت ۱۹, ۱۳۹۵
- سجده شکر اردیبهشت ۱۹, ۱۳۹۵
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر اردیبهشت ۱۹, ۱۳۹۵