1
1394
شب عاشورا
هنگامی که شب عاشورا نزدیک شد، آن حضرت اصحاب کرام خود را جمع فرمود، حضرت سید الساجدین علی بن الحسین علیهماالسلام می فرماید:
من بیمار بودم، لکن خود را به آنان نزدیک نمودم، تا بشنوم که آن درمانده ی وادی بلا و سردار اهل ابتلا با اصحاب خود چگونه سلوک می فرماید؟!
شنیدم که پدر بزرگوارم افتتاح سخن را به حمد و ثنای الهی و ملک معبود فرمود و طریق شکرگزاری حی ودود پیمود و فرمود:
به راستی که من اصحابی را بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمی دانم و اهل بیتی نیکوتر و صله کننده تر از اهل بیت خود نمی دانم، پس خدای متعال شما را (از جانب من) جزای خیر دهد.آگاه باشید که یک روز دیگر زیاده از عمر ما نمانده. من امشب شما را مرخص کردم و بیعت خود را از گردن شما برداشتم بر شما حرجی نیست، اینک ظلمت شب عالم را فراگرفته، آن را غنیمت دانسته هر یک به طرفی بروید.و هر یک از شما دست یکی از اهل بیت مظلوم مرا بگیرید و در این ظلمت شب بروید و مرا بگذارید با این گروه ستمکاری که آنان همه به جهت کشتن من جمع شدند، چرا که آنان غیر از مرا نمی خواهند.
شب عاشورا و اعلام وفاداری بنی هاشم برای یاری امام حسین علیه السلام
در این هنگام برادران، فرزندان، برادرزادگانش و اولاد عبدالله بن جعفر – که خواهرزاده ی آن حضرت بودند – زبان معذرت گشودند. جناب عباس علیه السلام به سخن درآمده و دیگران از او متابعت کردند، عرض کردند:دست از یاری تو برداریم که بعد از تو زنده باشیم، خدا هرگز نخواهد که بعد از تو زنده باشیم، زندگی دنیا بی تو به کار نمی آید.
آن حضرت فرمود:
ای اولاد عقیل! شهادت مسلم برای شما بس است، برگردید، من شما را اذن می دهم، بروید.
آنان جواب گفتند – و به روایت ابن بابویه: عبدالله بن مسلم در جواب گفت -:
آیا مردم چه می گویند که ما بزرگ و آقای خود و بنی عم خود را که بهترین بنی اعمام اند، تنها واگذاریم و حتی تیری با ایشان نیندازیم و شمشیر و نیزه بکار نبریم و ندانیم چه بر سر ایشان آمد. به خدا! هرگز چنین نکنیم. و لکن جان، مال و عیال خود را فدای تو خواهیم کرد، تا هر چه بر سر تو آید بر سر ما نیز آید؛ «فقبح الله العیش بعدک».
و به روایت شیخ مفید رحمه الله:
از سیدالساجدین علیه السلام مروی است که حضرت امام حسین علیه السلام در آن شب امر فرمود خیمه های حرم محترم را نزدیک یکدیگر زدند، طناب های آنها را از یکدیگر بیرون برند تا راه تردد مسدود گردد و بر دور آنها خندقی حفر نموده تا از هیزم پر کنند.
و به فرزند مظلومش علی اکبر علیه السلام امر فرمود که با جمعی به سوی فرات رفته مشکی چند آب بیاورند.
آن والا مقام با بیست سوار و بیست پیاده به سوی فرات رفتند و با نهایت خوف، چند مشکی آب آوردند.
حضرت فرمود: از این آب بیاشامید که آخرین توشه ی شماست و غسل کنید و جامه های خود را بشویید که کفن شما خواهد بود.
امالی شیخ صدوق: ۲۲۱ مجلس ۳۰
1
1394
اعمال شب عاشورا
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
1
1394
درس عاشورا: شفا بخشی
ویکتور فرانکل در کتاب خود به نام «انسان در جستجوی معنا» به این نکته اشاره دارد که تمام زندگی انسان ها دارای معنا و مفهوم است. انسان باید این معانی را دریابد،بیاموزد و از آنها در جهت رسیدن به پیشرفت و تعالی بهره مند شود. وقتی ما در زندگی انسان های بزرگی همچون امام حسین علیه السلام فکر کنیم و با آن ارتباط معنایی پیدا کنیم، دیگر صورت ظاهر را رها خواهیم کرد و به آنجایی می رسیم که می توانیم ذره ای از این عظمت و شکوه را دریابیم و روح خویش را به سطوح بزرگ تر ارتقا دهیم. وقتی که شما تصمیم می گیرید با استفاده از آموزه های زندگی این بزرگان به سمت خداوند نزدیک شوید و در جهت این تصمیم گیری تلاش می کنید، به طور قطع عنایات الهی شامل حال شما خواهد شد و شما در تمام امور زندگی خود آثار آن را احساس خواهید کرد.
همان طور که در طول تاریخ پیامبران و اولیای الهی از حضرت آدم علیه السلام تا دیگر پیامبران معجزات بی شماری را به مردم نشان داده اند،شکی نیست که با برقراری یک ارتباط معنوی قوی با روح بزرگوار امامان علیهم السلام می توان آثار عظیم آن را در زندگی فردی شخصی مشاهده کرد. بسیاری افراد که پیرو ادیان دیگر هستند،وجود دارند که ارادت خاصی نسبت به امام حسین علیه السلام،حضرت ابوالفضل علیه السلام و دیگر شهدای واقعه عاشورا دارند،چرا که توانسته اند این ارتباط معنوی را ایجاد کنند، برقراری این گونه ارتباطات نیازمند مسلمان بودن نیست چون امام حسین علیه السلام محدود به مسلمانان و شیعیان نیست و این همان روح بلند امام علیه السلام و شهدای واقعه عاشورا است که در تمام تاریخ و انسان ها سایه گسترده است و هر انسانی با توجه به میزان تلاش و ارادت خود می تواند از آن بهره مند شود.
نشریه سلامت (ویژه نامه عاشورا)،شماره ۲۵۰
1
1394
درس عاشورا:امر به معروف و نهی از منکر
از پیام های عاشورا، بحث امر به معروف و نهی از منکر است که امروز در دنیا به عنوان کنترل اجتماعی از آن یاد می شود. از آنجایی که جامعه یک سیستم است و تمام سیستم ها نیاز به نگهداری و کنترل و نظارت دارند، جامعه نیز از این موضوع مستثنا نیست و این بحث کنترل اجتماعی را به وجود می آورد. این کنترل باید بر مبنای علم، منطق و اخلاق باشد که ما در اسلام آن را می بینیم، وقتی به بیانات امام علیه السلام دقت می کنیم،ایشان می فرمایند: «هدف قیام من قدرت طلبی نیست.» این یک پیام و آموزه مهم برای مدیران و مسؤولان است. امام علیه السلام از روی ظلم،خشونت و قدرت طلبی قیام نکرد بلکه هدف ایشان نشان دادن راه درست از بیراهه ها به امت جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. این همان کنترل اجتماعی است که امروزه از آن یاد می شود. با کمی دقت می بینیم که این امر به معروف و نهی از منکر از نهاد خانه و خانواده آغاز می شود. از وقتی که شما به کودک خود سلام کردن می آموزید و به او یاد می دهید که دروغ نگوید،اولین اصول امر به معروف و نهی از منکر را به او آموزش داده اید.
نشریه سلامت (ویژه نامه عاشورا)،شماره ۲۵۰
1
1394
درس عاشورا: اتمام حجت
گاهی در مورد برخی از حوادث عاشورا و اعمال و سخنان امام علیه السلام صحبت هایی می شود که حق مطلب را ادا نمی کند. یکی از آن موارد بردن کودک چند ماهه به نزدیک خیمه گاه دشمن و طلب آب کردن از دشمن برای آن نوزاد است.
شاید در یک نگاه ظاهری و دنیوی همه افراد نیز در شرایط مشابه چنین عملی را انجام دهند و برای نجات فرزند خود از لشکر دشمن تقاضای آب نمایند اما اگر در این مسایل دقیق شویم،متوجه می شویم که امام علیه السلام با این کار خود حجت را بر جاهلان تمام کرد و به تمام افراد در طول تاریخ نشان داد که چه کسانی در برابر او صف آرایی کرده بودند. این یک حرکت سمبولیک برای آشکار شدن نوع عملکرد و تفکر افرادی بوده که دربرابر امام علیه السلام صف آرایی کرده بودند. امام حسین علیه السلام در شدیدترین شرایط طوری رفتار کردند که امروز برای بشریت هیچ نقطه مبهم و تاریکی باقی نماند و ایشان می دانستند که چه گروه جاهل و متحجر و دنیاطلبی در برابرش صف کشیده اند. آنها همان قاسطین، مارقین و ناکثین بودند که در برابر پدر ایشان ایستاده بودند. اگر کمی دقت کنید، می بینید که کسی که سر امام علیه السلام را از تن جدا می کند از خوارجی بوده که در برابر امام علی علیه السلام می جنگید. بنابراین امام علیه السلام به خوبی لشکریان جاهل دشمن را می شناخت و با این عمل خود هویت این جاهلان را برای تمام آیندگان روشن ساخت.
نشریه سلامت (ویژه نامه عاشورا)،شماره ۲۵۰
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر آبان ۱, ۱۳۹۴
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت آبان ۱, ۱۳۹۴
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان آبان ۱, ۱۳۹۴
- سجده شکر آبان ۱, ۱۳۹۴
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر آبان ۱, ۱۳۹۴