مرداد
28
1396

اعتقادات ۲۱

شرط اول که لازم هست ولی بدلیل اختیاری که بشر داره،  کافی نیست، اینه که خداوند به اون شخص منت بزاره و خواهان بیداری و هدایتش باشه. واِلا نه نبی الهی و نه هیچ کس و هیچ چیز دیگه ای نمیتونه موجب بیداری و هدایت اون فرد بشه.

وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ اِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ(فاطر، ۲۲).

و زنده ها و مرده ها با هم مساوی نیستند. قطعا خدا به هر کسی بخواهد، می شنواند ولی تو کسانی را که در قبرها هستند، نمی توانی بشنوانی.

اما چرا خدا به همه منت نمیگذاره تا همه رو از خواب غفلت بیدار کنه؟

در جواب باید گفت که اولا خدا، علاوه بر تعلیمات عالم ارواح، از روی رحمانیتش (مهربونی عمومی) برای بیداری و هدایت همه، یکسری آیات و نشونه های عمومی توی این دنیا قرار داده تا همه با دیدن اونها، به خودشون بیاند و راه هدایتو بشناسند. پس به قدر کافی به همه منت گذاشته و اسباب بیداری و هدایتو برای همه جور کرده. مثل کتب آسمانی و انبیاء الهی و آیات و نشونه های موجود در عالم خلقت و  …

دوما، خدا به بشر اختیار داده تا به میل خودشون به سمت هدایت بیاند. چون فقط این نوع هدایتی که به میل و اختیار خود شخص باشه ارزش داره. وگرنه خداوند میتونسته بالاجبار همه رو مثل ملائکه، بنده و اهل اطاعت خودش خلق کنه.

سوم اینکه، خداوند از راز دلهای یشر آگاهه.

اِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ اِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (فاطر، ۳۸). قطعا خدا پنهانی آسمانها و زمین را می داند و حتما به درون دلها آگاه است.

خدا از دل افراد خبر داره که چه کسی برای رسیدن به خواسته های نفسانیش، عمدا دروازهٔ معنویاتو روی خودش بسته و راه اجابت خواسته های هوای نفس و شیطان رو در پیش گرفته.

خدا میدونه که چه کسی در مواجهه با حقیقت و پذیرش اون، تعصب بیجایی نداره و خودشو عمدا به خواب نزده و هنوز روحش کاملا نمُرده و استعداد بیدار شدن رو هنوز داره و یا مبتلا به تعصبات بیجایی نیست. برای همین هم فقط به این افراد منت گذاشته و اونها رو با آیات و نشونه های خاص بیشتری روبرو میکنه تا هم فرصت دیگه ای برای به خود اومدن به اونها داده باشه و هم حجت بر اونها تموم شده باشه. حتی ممکنه فردی که در خواب غفلته، بعضا کار خیری انجام بده و دیگران براش دعای خیر و طلب هدایت کنند. اینجا خدا که دنبال بهانه برای هدایت کردن ماست، اگر خیری یا مختصر شرایطی در اون شخص ببینه، باز بواسطهٔ اون دعای دیگران، ممکنه فرصت بیدار کننده دیگه ای در اختیار اون فردِ غافل قرار بده. وگرنه افرادی رو که میدونه دیگه به مرگ روحی مبتلا شدند و دیگه به هیچ وجه بیدار نمیشند رو نه تنها برای بیداریشون دیگه کاری نمی کنه (چون خدا کار بیهوده و عبث انجام نمیده)، بلکه روی چشم و گوش و قلب معنوی اونها پرده ای میکشه تا با معنویات کاری نداشته باشند و بیشتر توی دنیایِ گمراهِ خودشون که دنبالش هستند فرو برند. در  واقع اینطوری خواسته و انتخاب خودشونو براشون اجابت کرده.

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّهً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَن یَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا (الکهف، ۵۷).

و چه کسی ظالمتر از کسی است که آیات پروردگارش به او تذکّر داده می شود پس از آن رو برمی گرداند و آنچه را که پیش فرستاده فراموش می کند؟ ما بر دلهای اینها پرده هایی انداخته ایم تا آن را نفهمند و در گوشهای آنها سنگینی قرار دادیم و اگر آنها را به طرف هدایت دعوت کنی، پس هرگز در این وقت هیچگاه هدایت نمی شوند.

به هر حال، منشاء اینکه خدای مهربون برای بیدار شدن بعضیها فرصت دوباره ای در اختیارشون میذاره، بر میگرده به اعتقادات و اعمال و رفتارِ خودِ اون افراد.

مرداد
24
1396

اعتقادات ۱۷

 

کلمهٔ عقد به معنای گِره بوده و اعتقاد یعنی اون چیزهائیکه از نظر فکری (و بصورت عملی نه فقط زبانی) به اونها گره خوردیم و بهشون پایبندیم.

 

با توجه به اهمیت موضوع اعتقادات، میشه از منظر اعتقادی افراد رو به چند دسته تقسیم کرد.

دستهٔ اول افرادی هستند که اعتقادات صحیح و کاملی نسبت به خداوند و چهارده معصوم علیهم السلام، و اصول و مبانی شریعت اسلام دارند. اینها با اعتقاداتِ برگرفته از قرآن و کلام معصومین علیهم السلام،  هماهنگ بوده و هیچ انحرافی از اونها ندارند. اونها می تونند اعتقادات صحیح رو توی زندگیشون پیاده کنند و اهل عمل صالح بشند. در واقع با خدا در صلح و دوستی باشند و در مسیر کسب معرفت خدا و رسیدن به بندگی او حرکت کنند که به زبان عام، به اینها شیعه گفته میشه ولی نه شیعهٔ شناسنامه ای. بلکه شیعه واقعی و اهل ولایت و عمل صالح. متاسفانه در حال حاضر این دسته از انسانها، دارای کمترین تعداد روی این کرهٔ خاکی هستند.

 

دستهٔ دوم افرادی هستند که آگاهانه و متعصبانه بر علیه اعتقاداتِ برگرفته از قرآن و چهارده معصوم، دشمنی و عداوت می کنند و اعتقاداتشون مخالفه با اونچه که چهارده معصوم به اون معتقدند. جلوی ترویج اعتقاداتِ صحیح خاندان عصمت و طهارت رو گرفته و دشمنی می کنند. اهل بدعت هستند و یا اشاعه دهندهٔ فرقه های ضاله و از این قبیل موارد هستند. در زبان عامه به این افراد، مُعاند (دشمن) می گند. مثل مشرکین و کفار حربی. یا مثل وهابیت و بهائیت و سلفی گری و …

 

دستهٔ سوم هم افرادی هستند که پایهٔ اعتقادی درست یا کاملی ندارند ولی با خاندان عصمت و شیعیانشون، دشمنی هم نمی کنند. در واقع از روی جهل یا محرومیت یا استضعاف و از این قبیل دلایل، به این ورطه مبتلا شدند. مثل عوامِ یهودیت و مسیحیت و اهل سنت که گرفتار دینی تحریف شده هستند. یا مثل افرادی که دچار عقب موندگی ذهنی هستند و توانایی فهم دین رو ندارند. یا مثل افرادی که توی جوامع کمونیستی تربیت شدند و اصلا دینی ندارند ولی در عین حال همه اینها، با ادیان و پیروان ادیان هم کاری ندارند و سرشون توی کار خودشونه.

 

اما وضعیت این سه دسته از انسانها توی این دنیا چه جوریه؟ به عبارت دیگه، نوع عقایدشون چه اثری روی زندگیشون داره؟

 

دسته اول، چون اعتقاداتشون از سرچشمه علوم اهل بیت منشعب شده، درصورتیکه از اعتقادات خودشون حراست کنند و همچنان پایبند به اونها باشند، دست مربیگری این چهارده نور مقدس رو بالای سر خودشون خواهند داشت و زیر سایه هدایتگر این انوار الهی، رفته رفته اعتقاداتشون به ایمانِ به خدا، و ایمانشون هم رفته رفته به یقین به حقایق تبدیل میشه. طبق اون ضرب المثل معروف که میگه: از کوزه همان برون تراود که در اوست، عقاید درونی این دسته هم رفته رفته روی اعمال ظاهری اونها اثر گذاشته و نه تنها از درون، بلکه از بیرون هم ظاهر اعمال و رفتار اونها رو زیبا و نیکو میکنه. یعنی درون و بیرون اونها آئینه ای از صفات چهارده معصوم میشه. اینها توی امتحانات دنیایی  از همین عقاید حَقه به عنوان معیار و اصولی برای مواجهه با امتحانات استفاده کرده و با مد نظر داشتن این اصول اساسی، امتحاناتشونو پشت سر میگذارند. رفته رفته از وسوسه های شیطان و نفس اماره به سوء فاصله گرفته و به سمت الهامات الهی و نفس مطمئنه متمایل میشند تا اینکه اگر این راه رو تا آخر ادامه بدند، به بندگی و شناخت خدا، یعنی شناخت همون گنج پنهانی که هدف از خلقتِ ما بیان شده، می رسند. قدر مسلم، این دسته از انسانها،  جزء رستگاران روزگار هستند.

 

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031