مرداد
12
1393

نماز در رزمگاه

روز عاشورا هنگام نماز ظهر ابو ثمامه صیداوى به امام حسین علیه السلام عرض کرد:

– یا ابا عبدالله ! جانم فداى تو باد! لشکر به تو نزدیک شده ، به خدا شما کشته نخواهى شد تا من در حضورتان کشته شوم . دوست دارم نماز ظهر را با شما بخوانم و آن گاه با آفریدگار خویش ملاقات نمایم .

حضرت سر به سوى آسمان بلند کرد و فرمود:

– به یاد نماز افتادى . خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد. آرى ! اکنون اول وقت نماز است . از این مردم بخواهید دست از جنگ بردارند تا ما نماز بگذاریم .

حصین نمیر چون سخن امام را شنید، گفت :

– نماز شما قبول درگاه الهى نیست ! حبیب بن مظاهر در پاسخ خطاب به او اظهار داشت : اى خبیث ! تو گمان مى‌کنى نماز فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله قبول نمى شود و نماز تو قبول مى شود؟!…

سپس زهیر بن قین و سعید بن عبدالله در جلو حضرت ایستادند و امام علیه السلام با نصف یاران خود نماز خواندند. سعید بن عبدالله از هر جا که تیر به سوى امام حسین علیه السلام مى آمد خود را نشانه تیر قرار مى داد و به اندازه اى تیر بارانش کردند که روى زمین افتاد و گفت :

– خدایا! این گروه را همانند قوم عاد و ثمود لعنت فرما! خدایا! سلام مرا به محضر پیامبرت برسان و آن حضرت را از درد این همه زخمها که بر من وارد شده آگاه نما. زیرا که هدفم از این کار تنها یارى فرزندان پپامبر تو مى باشد.

سعید پس از این جریان به شهادت رسید. رحمت و رضوان الهى بر او باد

آذر
24
1391

از خاک تا افلاک۴

حبیب بن مظاهراز  اصحاب رسول خدا و از یاران على علیه‏السلام بود  و در تمام جنگ‌ها در خدمت آن حضرت شمشیر مى‏زداو از جمله کسانى است که مشتاقانه به یارى امام حسین علیه‏السلام شتافتند هنگامى که امام حسین علیه‏السلام به کربلا آمد همراه مسلم بن عوسجه به سوى آن حضرت حرکت کردند، روزها مخفى مى‏شدند و شب‌ها طى طریق مى‏نمودند تا به اردوى امام  ملحق شدند

ظهر عاشورا هنگامى که امام حسین علیه‏السلام براى اداى نماز ظهر از سپاه کوفه مهلت خواست، حصین بن تمیم گفت: نماز از شما پذیرفته نیست!! حبیب  در پاسخ او گفت: گمان مى‏کنى که نماز از آل رسول خدا پذیرفته نشود و نماز تو اى احمق نادان مقبول افتد؟! حصین بن تمیم به او حمله کرد و حبیب نیز به طرف او حمله ور شد و ضربه‌اى بر صورت اسب وى زد و بر اثر همین ضربه، حصین از اسب بر زمین افتاد، یارانش آمده او را نجات دادند و حبیب بر آنان حمله کرد و رجز مى‏خواند پس گروهى را به قتل رساند تا این که بدیل بن صریم با شمشیر به او حمله کرد و ضربه‌اى به او زد، و مردى از تمیم نیز با نیزه بر او حمله ور شد، حبیب از اسب بر زمین افتاد و چون خواست بپاخیزد، حصین بن تمیم با شمشیر ضربه‌اى دیگر به سر او زد، و آن مرد تمیمى سر از تن حبیب جدا کرد و سر اورا به گردن اسبش اویخت و در میان سپاهیان میگشت .

محمدبن قیس نقل کرده است که شهادت حبیب  براى امام بسیار گران آمد و دل مبارکش شکست و گفت: از خدا انتظار دارم که حامیان مرا و یاران مرا اجر دهد. همچنین آمده است که آن حضرت فرمود: اى حبیب! چه برگزیده مردى بودى که خدا تو را توفیق عنایت کرد تا هر شب ختم قرآن کنی

از آنچه بیان شد معلوم مى‏شود حبیب بن مظاهر قبل از نماز ظهر به شهادت رسیده است.

پی نوشت:

مثل حبیب باش!

به
پای
امامت
پیر شو…!

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031