12
1393
نماز در رزمگاه
روز عاشورا هنگام نماز ظهر ابو ثمامه صیداوى به امام حسین علیه السلام عرض کرد:
– یا ابا عبدالله ! جانم فداى تو باد! لشکر به تو نزدیک شده ، به خدا شما کشته نخواهى شد تا من در حضورتان کشته شوم . دوست دارم نماز ظهر را با شما بخوانم و آن گاه با آفریدگار خویش ملاقات نمایم .
حضرت سر به سوى آسمان بلند کرد و فرمود:
– به یاد نماز افتادى . خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد. آرى ! اکنون اول وقت نماز است . از این مردم بخواهید دست از جنگ بردارند تا ما نماز بگذاریم .
حصین نمیر چون سخن امام را شنید، گفت :
– نماز شما قبول درگاه الهى نیست ! حبیب بن مظاهر در پاسخ خطاب به او اظهار داشت : اى خبیث ! تو گمان مىکنى نماز فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله قبول نمى شود و نماز تو قبول مى شود؟!…
سپس زهیر بن قین و سعید بن عبدالله در جلو حضرت ایستادند و امام علیه السلام با نصف یاران خود نماز خواندند. سعید بن عبدالله از هر جا که تیر به سوى امام حسین علیه السلام مى آمد خود را نشانه تیر قرار مى داد و به اندازه اى تیر بارانش کردند که روى زمین افتاد و گفت :
– خدایا! این گروه را همانند قوم عاد و ثمود لعنت فرما! خدایا! سلام مرا به محضر پیامبرت برسان و آن حضرت را از درد این همه زخمها که بر من وارد شده آگاه نما. زیرا که هدفم از این کار تنها یارى فرزندان پپامبر تو مى باشد.
سعید پس از این جریان به شهادت رسید. رحمت و رضوان الهى بر او باد
24
1391
از خاک تا افلاک۴
حبیب بن مظاهراز اصحاب رسول خدا و از یاران على علیهالسلام بود و در تمام جنگها در خدمت آن حضرت شمشیر مىزداو از جمله کسانى است که مشتاقانه به یارى امام حسین علیهالسلام شتافتند هنگامى که امام حسین علیهالسلام به کربلا آمد همراه مسلم بن عوسجه به سوى آن حضرت حرکت کردند، روزها مخفى مىشدند و شبها طى طریق مىنمودند تا به اردوى امام ملحق شدند
ظهر عاشورا هنگامى که امام حسین علیهالسلام براى اداى نماز ظهر از سپاه کوفه مهلت خواست، حصین بن تمیم گفت: نماز از شما پذیرفته نیست!! حبیب در پاسخ او گفت: گمان مىکنى که نماز از آل رسول خدا پذیرفته نشود و نماز تو اى احمق نادان مقبول افتد؟! حصین بن تمیم به او حمله کرد و حبیب نیز به طرف او حمله ور شد و ضربهاى بر صورت اسب وى زد و بر اثر همین ضربه، حصین از اسب بر زمین افتاد، یارانش آمده او را نجات دادند و حبیب بر آنان حمله کرد و رجز مىخواند پس گروهى را به قتل رساند تا این که بدیل بن صریم با شمشیر به او حمله کرد و ضربهاى به او زد، و مردى از تمیم نیز با نیزه بر او حمله ور شد، حبیب از اسب بر زمین افتاد و چون خواست بپاخیزد، حصین بن تمیم با شمشیر ضربهاى دیگر به سر او زد، و آن مرد تمیمى سر از تن حبیب جدا کرد و سر اورا به گردن اسبش اویخت و در میان سپاهیان میگشت .
محمدبن قیس نقل کرده است که شهادت حبیب براى امام بسیار گران آمد و دل مبارکش شکست و گفت: از خدا انتظار دارم که حامیان مرا و یاران مرا اجر دهد. همچنین آمده است که آن حضرت فرمود: اى حبیب! چه برگزیده مردى بودى که خدا تو را توفیق عنایت کرد تا هر شب ختم قرآن کنی
از آنچه بیان شد معلوم مىشود حبیب بن مظاهر قبل از نماز ظهر به شهادت رسیده است.
پی نوشت:
مثل حبیب باش!
به
پای
امامت
پیر شو…!
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر آذر ۲۴, ۱۳۹۱
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت آذر ۲۴, ۱۳۹۱
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان آذر ۲۴, ۱۳۹۱
- سجده شکر آذر ۲۴, ۱۳۹۱
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر آذر ۲۴, ۱۳۹۱