فروردین
3
1392

موعظه خام!

روزى امام سجاد علیه السلام در منى به حسن بصرى برخورد که مردم را موعظه مى کرد امام علیه السلام فرمود:
– اى حسن ! ساکت باش تا من سؤ الى از تو بکنم !
آیا در سرانجام کار از این حال که بین خود و خدا دارى راضى خواهى بود؟
پاسخ داد:
– خیر! راضى نخواهم بود.
– آیا در فکر تغییر این وضع خود هستى تا به وضع و حال شایسته اى که مورد رضایت تو باشد؟
حسن بصرى مدتى سر به زیر انداخت ، سپس گفت :
– هر بار با خود عهد مى کنم که این حال را تغییر دهم ولى متاءسفانه چنین نمى شود و فقط در حد حرف باقى مى ماند.
حضرت فرمود:
– آیا امیدوارى بعد از محمد صلى الله علیه وآله پیغمبرى بیاید که با تو سابقه آشنایى داشته باشد؟
– خیر!
– آیا امیدوارى غیر از این ، جهان دیگرى باشد که در آن کارهاى نیک انجام دهى ؟
– خیر!
– آیا اگر کسى مختصر عقلى داشته باشد، به همین اندازه که تو راضى هستى ، از خود راضى بود، تویى که به طور جدى سعى در تغییر حال خود نمى کنى – و امید هم ندارى پیامبر دیگرى بیاید و دنیاى دیگرى باشد که در آنجا به اعمال شایسته مشغول شوى ! – حال ، مردم را نیز موعظه مى کنى ؟
همین که امام علیه السلام رد شد، حسن بصرى پرسید:
– این شخص که بود؟
گفتند:
– على بن حسین علیه السلام
گفت :
– اینان (اهل بیت) منبع علم و دانش اند.
از آن پس دیگر کسى ندید حسن بصرى موعظه اى بکند

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031