17
1397
سکوت محض در برابر ولی را از عباس(علیه السلام) یاد بگیریم!
اینکه ما می گوییم ولایت مداری ذوب در ولایت است، یعنی انسان در مقابل ارادۀ مولا یک ارادۀ مستقلی نداشته باشد؟ نه منظور این نیست.
به این معنی است که پیش از آنکه مولا امری بدهد ما آن را بفهمیم، قبل از اینکه بگوید در همان جایگاهی بایستم که آقا می خواهد من را در آنجا ببیند. خودم وظیفه ام را پش از اینکه بگوید انجام بدهم.
این ۳۱۳ یار امام زمان (علیه السلام) که جنبش نهضت را رهبری می کنند، مزّیتشان نسبت به دیگران چیست؟
اینها خصوصیاتشان این است که می فهمند الآن حضرت چه اراده ای می کنند؟
این همان خصوصیتی است که انسانی را می کند عباس بن علی(علیه السلام) را میکند حضرت عباس(ع)
ایشان در تمام مسیر یکبار هم سوالی از امام حسین(علیه السلام) نکردند، یعنی سکوت محض!
سکوتی که حاکی از آن است که هرچه که لازم باشد من بدانم و بفهمم آقا به من می گویند و من فقط وظیفه ام اطاعت کردن است.
? بخشی از سخنرانی حجت الاسلام کرمی در هیئت روضه العباس (علیه السلام) – شب نهم محرم؛۱۱ آبان ۱۳۹۳
12
1393
حسین را تنها نمیگذارم
حسین را تنها نمیگذارم
یکی از مواقع حساس وقتی است که شمر از هم طائفهگی خود با ام البنین سوءاستفاده کرد و خواست با دادن امان نامه عبیدالله به فرزندان ام البنین بر زخم دل عزیززهرا نمک بپاشد ولی این جا عباس غیرت و مردانگی خود را به نمایش گذاشت و نه تنهااز امان نامه او خوشحال نشد، که حتی از او خشمگین شد و فرمود:
«تبت یداک ولعن ماجئتنا به من امانک یا عدو الله أتأمرنا أن نترک أخانا وسیّدناالحسین بن فاطمه: وندخل فی طاعه اللعناء وأولاد اللعناء؟!؛ دستانت بریده باد ولعنت برا´ن امانی که برای ما آوردهای! ای دشمن خدا! به ما پیشنهاد میکنی که برادر و آقای خود حسین فرزند فاطمه را رها کنیم ودر تحت فرمان ملعونین وفرزندانملعونین درا´ئیم.»
ویکی دیگر از حساسترین لحظاتی که عباس با سخنان خود بر قوت دل برادرشحسین افزود، شب عاشورا بود که بعد از خطبه ابی عبدالله(ع) به نمایندگی از اهل بیت،امام را مخاطب ساخت و عرض کرد:
«هرگز تو را ترک نخواهیم کرد. آیا پس از تو زنده بمانیم؟ خداوند هرگز چنین روزی رانیاورد
12
1393
روز نهم : تاسوعا
روز نهم : تاسوعا
قمر بنی هاشم به رود فُرات که می زد، آب در پوست خود نمی گنجید!
در خیال خود گمان می برد که از دست های تشنه عبّاس، لبریز خواهد شد.
امّا، وقتی که آب را، تشنه، رها ساخت؛ در همهء پیچ و تابِ خیالِ فُرات، تنها یک سؤال بود که موج می زد:
آخر، چرا؟!
خاندان حضرت عباس
در سال ۲۶ هجری قمری، حضرت عباس (ع) پا به عرصه گیتی نهاد. مادر گرامیش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر کلبی و کنیه اش (ام البنین) بود.
چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، که امیرالمومنین از برادرش عقیل، که به اصل و نسب قبایل آگاه بود، درخواست کرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری کند و عقیل، فاطمه کلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری کرد و ازدواج صورت گرفت.
امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.
عباس (ع) ازبرادران دیگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خویش، حسین (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار کردند.
ارادت قلبی ام البنین (س) به خاندان پیامبر (ص) آنقدر بود که امام حسین (ع) را از فرزندان خود بیشتر دوست می داشت؛ بطوری که وقتی به این بانوی گرامی خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسین (ع) باخبر سازید و چون خبر شهادت امام حسین (ع) به او داده شد، فرمود رگهای قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زیر این آسمان کبود است، فدای امام حسین (ع).
دوران کودکی حضرت ابوالفضل العباس
در روزهاى کودکى عباس، پدر گرانقدرش چون آیینه معرفت، ایمان، دانایى و کمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهى و رفتار آسمانىاش بر وى تاثیر مىنهاد. او از دانش و بینش على(ع) بهره مىبرد. حضرت در باره تکامل و پویایى فرزندش فرمود: ان ولدى العباس زق العلم زقا; همانا فرزندم عباس در کودکى علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا مىگیرد، از من معارف فرا گرفت.
در آغازین روزهایى که الفاظ بر زبان وى جارى شد، امام(ع) به فرزندش فرمود: بگو یک. عباس گفت: یک حضرت ادامه داد: بگو دو عباس خوددارى کرد و گفت: شرم مىکنم با زبانى که خدا را به یگانگى خوانده ام، دو بگویم.
پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده اى پاک و مبارک براى ایام نوجوانى و جوانى عباس فراهم کرد تا در آینده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگى باشد. گاه که على(ع) با نگاه بصیرت آمیز خود آینده عباس را نظاره مىکرد، با لبختدى رضایت آمیز، سرشک غم از دیدگان جارى مىکرد و چون همسر مهربانش از علت گریه مىپرسید، مىفرمود: دستان عباس در راه یارى حسین(ع) قطع خواهد شد.
آنگاه از مقام و عظمت پور دلبندش نزد خداوند چنین خبر مىداد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا به سان عمویش جعفر بن ابىطالب در بهشت پرواز کند. محبت پدرى گاه على(ع) را بر آن مىداشت تا پاره پیکرش را ببوسد ، ببوید و با آداب و اخلاق اسلامى آشنا سازد. از اینرو لحظهاى عباس را از خود دور نمىساخت. فرزند پاکدل على(ع) در مدت ۱۴ سال و چهل و هفت روز، که با پدر زیست، همیشه در حرب و محراب و غربت و وطن در کنار او حضور داشت.
در ایام دشوار خلافت، لحظه اى از وى جدا نشد و آنگاه که در سال۳۷ هجرى قمرى جنگ صفین پیش آمد، با آن که حدود دوازده سال داشت، حماسهاى جاوید آفرید.
مقام علمی حضرت عباس
حضرت عباس (ع) در خانه ای زاده شد که جایگاه دانش و حکمت بود. آن جناب از محضر امیرمومنان (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) کسب فیض کردند و از مقام والای علمی برخوردار شدند.
لذا از خاندان عصمت (ع) در مورد حضرت عباس (ع) نقل شده است که فرموده اند: زق العلم زقا، یعنی همان طور که پرنده به جوجه خود مستقیماً غذا می دهد، اهل بیت (ع) نیز مستقیماً به آن حضرت علوم و اسرار را آموختند.
علامه محقق، شیخ عبدالله ممقانی، در کتاب نفیس تنقیح المقال، در مورد مقام علمی و معنوی ایشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقیه و دانشمندان ائمه (ع) و شخصیتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاک بود.
مقام حضرت عباس (ع) نزد ائمه
اگر بخواهیم مقام و منزلت حضرت عباس (ع) را از دیدگاه امامان معصوم (ع) دریابیم، کافی است به سخنان آن بزرگوار درباره حضرت عباس (ع) توجه کنیم.
در شب عاشورا، وقتی دشمن در مقابل کاروان امام حسین (ع) حاضر شد و درراس آنها عمربن سعد شروع به داد و فریاد کرد، امام حسین (ع) به حضرت عباس (ع) فرمود: برادر جان، جانم به فدایت، سوار مرکب شو و نزد این قوم برو و از ایشان سوال کن که به چه منظور آمده اند و چه می خواهند.
در این ماجرا دو نکته مهم وجود دارد یکی آنکه امام به حضرت عباس می فرماید: من فدایت شوم. این عبارت دلالت بر عظمت شخصیت عباس (ع) دارد، زیرا امام معصوم العیاذ بالله سخنی بی مورد و گزاف نمی گوید و نکته دوم آنکه، حضرت به عنوان نماینده خود عباس (ع) را به اردوی دشمن می فرستد.
روز عاشورا هنگامی که حضرت عباس (ع) از ا سب بر روی زمین افتاد، امام حسین (ع) فرمودند:
(الان انکسر ظهری و قلت حیاتی) یعنی (اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد). این جمله بیانگر اهمیت حضرت عباس (ع) ونقش او در پشتیبانی از امام حسین (ع) است.
امام زمان (ع)، در قسمتی از زیارتنامه ای که برای شهدای کربلا ایراد کردند، حضرت عباس (ع) را چنین مورد خطاب قرار می دهند: السلام علی ابی الفضل العباس بن امیرالمومنین المواسی اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادی له،الوافی الساعی الیه بمائه، المقطوعه یداه لعن الله قاتله یزید بن الرقاد الجهنی و حکیم بن طفیل الطائی.
امام زین العابدین (ع) به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب (ع) نظر افکند و اشکش جاری شد. سپس فرمود:هیچ روزی بر رسول خدا (ع) سخت تر ازروز جنگ احد نبود، زیرا در آن روز عموی پیامبر، شیر خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب کشته شد و بعد از آن روز بر پیامبر هیچ روزی سخت از روز جنگ موته نبود، زیرا در آن روز پسر عموی پیامبر جعفر بن ابی طالب کشته شد سپس امام زین العابدین (ع) فرمود: هیچ روزی همچون روز مصیبت حضرت امام حسین (ع) نیست که سی هزار تن در مقابل امام حسین (ع) ایستادند و می پنداشتند، که از امت اسلام هستند و کار را تا آنجا کشاندند که آن حضرت را از روی ظلم وجور و دشمنی به شهادت رساندند.
آنگاه امام زین العابدین (ع) فرمود: خداوند حضرت عباس (ع) را رحمت کند که به حق ایثار کرد و امتحان شد و جان خود را فدای برادرش کرد تا آنکه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض، دو بال به او عطا کرد تا همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، همان طور که به جعفر بن ابی طالب (ع) هم دو بال عطا فرمود و به تحقیق، حضرت عباس (ع) نزد پروردگار مقام و منزلتی دارد که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند.
25
1392
رشادت حضرت عباس علیه السلام
حسین(ع) تشنه است آب نمینوشم
یکی دیگر از فرازهای تاریخ که بیانگر ارادت صمیمانه و وفای ابوالفضل(ع) نسبت بهبرادرش حسین(ع) است آن لحظهای است که عباس تنهائی برادرش را مشاهده کرد نزدآن حضرت آمد و عرض کرد: آیا مرا رخصت میدهی تا به میدان بروم؟
امام(ع) گریه شدیدی کرد و فرمود: «ای برادر تو صاحب پرچم و علمدار من هستی؛
عباس گفت: ای برادر! سینهام تنگ و از زندگی خسته شدهام و میخواهم از اینمنافقان خونخواهی کنم؛
امام(ع) فرمود: برای این کودکانم کمی آب تهیه کن».
عباس(ع) وقتی به شریعه فرات رسید، یاد عطش حسین و اهل بیتش او را از نوشیدنآب بازداشت و ابیاتی را سرود که در آن ابیات زندگی بعد از امام حسین(ع) را خواری و ذلتمیداند و میگوید:
یا نفس من بعد الحسین هونیوبعده لا کنت أن تکونی
هذا الحسین شارب المنونوتشربین بارد المعین
جانم فدای حسین
و در رجزهائی که هنگام پیکار سروده است ضمن اینکه حسین(ع) را با عناوین «جانمصطفی» و «امام صادق یقین» و «نجل النبی» ستوده است شهادت در رکاب آن حضرترا افتخار میداند و دشمنان خود را تهدید به آتش سوزان جهنم میکند و میفرماید:
لا أرهب الموت اذ الموت رقیحتی اُواری فی المصالیت لقا
نفسی لنفس المصطفی الطهر وقااءنی أنا العباس أغدو بالسقا
ولا أخاف الشر یوم الملتقی
و بعد از قطع دست راستش مشک را به دست چپ گرفت و فرمود:
والله ان قطعتم یمینیاءنّی احامی أبداً عن دینی
وعن امام صادق الیقیننجل النبی الطاهر الامین
بعد از قطع دست چپ پرچم را به سینه چسباند و فرمود:
یا نفس لا تخشی من الکفّاروأبشری برحمه الجبار
مع النبی السیّد المختارقد قطعوا ببغیهم یساری
فأصلهم یارب حرّ النار
24
1392
حسین را تنها نمیگذارم
حسین را تنها نمیگذارم
یکی از مواقع حساس وقتی است که شمر از هم طائفهگی خود با ام البنین سوءاستفاده کرد و خواست با دادن امان نامه عبیدالله به فرزندان ام البنین بر زخم دل عزیززهرا نمک بپاشد ولی این جا عباس غیرت و مردانگی خود را به نمایش گذاشت و نه تنهااز امان نامه او خوشحال نشد، که حتی از او خشمگین شد و فرمود:
«تبت یداک ولعن ماجئتنا به من امانک یا عدو الله أتأمرنا أن نترک أخانا وسیّدناالحسین بن فاطمه: وندخل فی طاعه اللعناء وأولاد اللعناء؟!؛ دستانت بریده باد ولعنت برا´ن امانی که برای ما آوردهای! ای دشمن خدا! به ما پیشنهاد میکنی که برادر و آقای خود حسین فرزند فاطمه را رها کنیم ودر تحت فرمان ملعونین وفرزندانملعونین درا´ئیم.»
ویکی دیگر از حساسترین لحظاتی که عباس با سخنان خود بر قوت دل برادرشحسین افزود، شب عاشورا بود که بعد از خطبه ابی عبدالله(ع) به نمایندگی از اهل بیت،امام را مخاطب ساخت و عرض کرد:
«هرگز تو را ترک نخواهیم کرد. آیا پس از تو زنده بمانیم؟ خداوند هرگز چنین روزی رانیاورد»
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر آبان ۲۴, ۱۳۹۲
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت آبان ۲۴, ۱۳۹۲
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان آبان ۲۴, ۱۳۹۲
- سجده شکر آبان ۲۴, ۱۳۹۲
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر آبان ۲۴, ۱۳۹۲