بهمن
27
1393

ره عشق؛ تفسیر سوره کهف ۲۷

حجت‌الاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی:
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیم
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاه.. الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَ کانَ الله عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مُقْتَدِراً (۴۵ ) الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَه.. الْحَیَاه.. الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَواباً وَخَیْرٌ أَمَلاً (۴۶)

آیه ۴۵
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاه.. الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَ کانَ الله عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مُقْتَدِراً
ترجمه
و براى آنان زندگانى دنیا مَثَل بزن که به آبى مانند است که آن را از آسمان فرو فرستادیم، پس گیاه زمین با آن درآمیخت، آنگاه خشک و خُرد گشت، به‌گونه‌ای که بادها آن را پراکنده کردند. و خداوند بر هرچیزی توانمند است.

تفسیر
حقیقت زندگانی دنیا
این آیه بیان مَثَلی دیگر است که در آن ضمن تبیین قدرت الهی و بیان جلوه‌ای دیگری از ولایت تام الهی بر همه موجودات، حقیقت زندگی دنیا را روشن می‌کند که هیچ جای دل‌بستن به آن نیست.
«وَ اضْرِبْ لَهُم مَثَلَ الْحَیَاه.. الدُّنْیَا» خطاب به پیامبراکرم(ص) است که برای دنیاطلبان که به دنبال تجملات و رفاه دنیوی هستند، مَثَلی بزن تا با آن حقیقت زندگی دنیوی روشن ‌شود.

«کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ» مَثَل زندگانی دنیا همانند بارانی است که از آسمان نازل می‌شود و گیاهان زمین با آب باران درمی‌آمیزند. خداوند زمین مرده را در بهاران زنده می‌کند: «أعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» [حدید: ۱۷] و آن را از آب فراوانی که نازل فرموده است، سیراب می‌کند: «وَ الله أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» [نحل: ۶۵] ‌تا زنده شود. بدین‌سان طبیعت سرسبز و شاداب می‌شود، و خود را زینت می‌کند اما مدتی که بر آن گذشت، خُرد و خشک می‌شود: «فَأَصْبَحَ هَشِیماً». «أصبح» یعنی «صار» گردید. [المیزان: ۱۳/۳۱۸] «هَشیم» «سست‌شدن چیز سست است» [مفردات الفاظ القرآن: ۸۴۲] به‌گونه‌ای که تکه‌تکه‌ شود [تهذیب اللغه: ۶/۶۰]. و این حقیقت زندگی دنیاست، همانند گیاهان و درختان که با باران رحمت الهی سبز می‌شوند، اما چندی نمی‌گذرد که پژمرده و خشک می‌شوند تا جایی که باد آنها را به هر طرف پراکنده می‌کند: «تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ»

زندگی دنیا چنان سست است که هرلحظه آماده است برای فروریختن و تکه‌تکه‌شدن. زیرا در منطق قرآن حیات دنیوی، زندگی حقیقی نیست: «وَ ما هذِهِ الْحَیاه.. الدُّنْیا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَه.. لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُون‏» [عنکبوت: ۶۴] «و این زندگی دنیا نیست مگر سرگرمی و بازیچه. و بی‌گمان سرای آخرت حیات حقیقی است، اگر بدانند.» ما به این دنیا می‌آییم برای هدفی. اگر به این دنیا مشغول باشیم، جز اینکه به بازی مشغول شده‌ایم، چیز دیگری نیست، در این صورت دنیا هم ما را بازمی‌دهد و نفسانیت بر ما حاکم می‌شود. در نتیجه از ولایت الهی خارج می‌شویم و عذاب الهی ما را احاطه می‌کند. در سوره مبارکه بقره داستان بنی‌اسرائیل و ناسپاسی‌ها و دشمنی‌های آنان را نقل می‌فرماید و بعد نتیجه می‌گیرد: «أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْحَیاه.. الدُّنْیا بِالْآخِرَه.. فَلا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْصَرُون» ‏[بقره: ۶۵] «آنان زندگی دنیا را به بهای زندگی آخرت خریدند، پس نه عذاب آنان کاسته می‌شود و نه یاری می‌شوند.» این در حالی است که زندگی دنیوی در مقابل حیات جاودان و حقیقی اخروی چیزی نیست، پس بدمعامله‌ای می‌کنند: «أَ رَضِیتُمْ بِالْحَیاهِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِره.. فَما مَتاعُ الْحَیاه.. الدُّنْیا فِی الْآخِرَه.. إِلَّا قَلِیل‏» [توبه: ۳۸] «آیا به عوض آخرت به زندگی دنیا خرسند شده‌اید؟ اما زندگی دنیا در برابر آخرت مگر اندکی نیست.» یا مومن آل‌فرعون در احتجاج با قوم خود می‌گوید: «یا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَیاه.. الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَهَ هِیَ دارُ الْقَرار» [غافر: ۳۹] اى قوم من! زندگى این جهان، تنها بهره‏اى (اندک) است و جهان واپسین است که سراى ماندگارى است‏.

این حکایت با تفصیل بیشتری در آیه ۲۴ سوره مبارکه یونس و به زبانی دیگر در آیه ۲۰ سوره مبارکه حدید بیان شده است: «إِنَّما مَثَلُ الْحَیاه.. الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون‏» [یونس: ۲۴] «مَثَل دنیا درست مانند آبى است که از آسمان نازلش مى‏کنیم، گیاه زمین با آن مشروب و مخلوط مى‏شود، گیاهى که یا از خوردنى‏هاى مردم است یا از چریدنى حیوانات. همین‌که زمین منتهای درجه خرمى خود را یافت و آراسته شد، مردم آن سرزمین مى‏پندارند این خودشان هستند که این بهره‏ها را از زمین گرفته و به چنگ آورده‏اند ولى ناگهان عذاب ما شبانه یا در روز مى‏رسد و آن محصول را از بین می‌برند، گویى اصلا نبوده. ما آیات را براى مردمى که تفکر کنند اینچنین تفصیل مى‏دهیم‏.» یا «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاه.. الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَه.. وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً وَ فِی الْآخِره.. عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَه.. مِنَ الله وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاه.. الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُور» [حدید: ۲۰] «بدانید که زندگانى این جهان بازیچه و سرگرمى و زیور و نازشى است میان شما و افزون‌خواهى در دارایى‏ها و فرزندان است چون بارانى که رستنى آن شگفتى کشت‌کاران را برانگیزد، سپس خشک گردد و آن را زرد بینى، آنگاه ریز و خرد شود. و در جهان واپسین، عذابى سخت و آمرزش و خشنودى از سوى خداوند خواهد بود و زندگانى این جهان جز مایه فریب نیست‏.» دلیل تکرار این مثل‌ها آن است که عامل همه انحرافات آدمی دنیاطلبی است و خداوند متعال در قالب مثال غفلت را از انسان می‌زداید.

اقتدار خدا
«وَ کَانَ الله عَلَی کُلِّ شَیْ‏ءٍ مُقْتَدِراً» و خداوند بر همه چیز توانمند است و هیچ چیزی را توان نیست که جلوی اعمال قدرت او را بگیرد زیرا خداوند بخشنده وجود هر چیزی و حافظ و نگهدارنده هر چیزی است، یعنی «القیوم» است بنابراین بر هرکار و هر چیزی تواناست.
آیه ۴۶
الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَه.. الْحَیَاه.. الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَواباً وَخَیْرٌ أَمَلاً
ترجمه
دارایى و پسران زیور زندگى دنیایند، و کارهاى ماندگار شایسته در نزد پروردگارت پاداشی بهتر دارند و امیدبخش‌ترند.

تفسیر
آیه ۴۶ جمع‌بندی آیات گذشته و آن حکایت و مَثَل است. [المیزان: ۱۳/۳۱۸]

به دنیا دل نبندیم
«الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَه.. الْحَیَاه.. الدُّنْیَا» دارایی‌ها و فرزندان زینت حیات دنیا هستند، وقتی خود حیات دنیا گذرا و سست است، طبعاً زینت آن هم گذرا و سست است. به این دلیل نباید به آنها دل بست و اگر دنیاطلبان به آنها دل ببندند، بزودی همه آنان را از دست می‌دهند.

کردارهای شایسته
در مقابل «وَ الْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ» کردارهای شایسته است که نزد خداوند متعال ماندگار هستند و «خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَواباً» نزد پروردگار تو پاداش بهتری دارند. «وَ خَیْرٌ أَمَلاً» و آرزوی خوبی هستند که انسان را به رحمت الهی می‌رسانند. یعنی برخلاف زندگی دنیوی و زینت‌های آن که آرزوهایی دروغین هستند و فقط به کار عالم اعتبار می‌آیند و هیچ پاداش و ارزش آخروی ندارند، کردار شایسته و عمل صالح فراهم‌آورنده بهترین پاداش و بردارنده بهترین آرزوهاست. آرزوی انسان، رسیدن به کمال است و تنها در سایه پاداش الهی به این آرزوها می‌رسد که آن با عمل صالح برآمده از ایمان ممکن است. کردار ماندگار شایسته، کرداری است که نزد خدا محفوظ باشد، یعنی تنها برای خدا انجام شده باشد و در این صورت موجب خیر برای انسان است: «وَ ما أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَمَتاعُ الْحَیاه.. الدُّنْیا وَ زِینَتُها وَ ما عِنْدَ الله خَیْرٌ وَ أَبْقى‏ أَ فَلا تَعْقِلُون‏» [قصص: ۶۰] «و هر چه به شما داده شده است کالاى زندگانى این جهان و آرایه آن است و آنچه نزد خداوند است بهتر و پایاتر است، آیا خرد نمى‏ورزید؟»

تطبیق آیه
در احادیثی که ذیل آیه آمده است، مصادیق «الباقیات الصالحات» را تسبیحات اربعه، نماز و نماز شب [تفسیر العیاشی: ۲/۳۲۸ – ۳۲۹ و تفسیر الصافی: ۳/۲۴۴ – ۲۴۵] و از همه مهم‌تر دوستى و ولایت اهل‌بیت‏ علیهم‌السلام دانسته‏اند. [تفسیر برهان: ۳/۶۴۱] و همگی این امور از مصادیق «الباقیات الصالحات» و عمل صالح هستند.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031