آبان
30
1391

القای یک باور سکولار

روزنامه رسالت در یادداشتی از آنچه آن را القای باورهای سکولار در میان عزاداران حسینی نامیده انتقاد کرده است.

 

 

دیروز پیامکی به دستم رسید که در آن بدون مقدمه و موخره به نقل از یکی از بزرگان عنوان شده بود:” محرم و صفر ماه بالیدن هم هست نه فقط نالیدن! تمرین خوب نگریستن هم هست نه فقط خوب گریستن! ”

 

در اولین مواجهه تصور کردم این پیامک صرفا پیامکی است مانند سایر پیامکها که دوستان به همدیگر می‌فرستند اما بعد متوجه شدم که این پیام طی یک اقدام سازماندهی شده در تیراژ گسترده‌ای برای بسیاری فرستاده شده است. تاکید بر عقلانیت و نگرشهای صواب (درست) در سوگواری اباعبدالله الحسین(علیه السلام) حرف درستی است که ناشی از فلسفه بلند عاشوراست و از زبان آن بزرگ بیان شده است اما بخش نگران‌کننده این پیامک بازی گفتمانی با کلمات برای القای یک باور سکولار در بین عزاداران حسینی(علیه‌السلام) است که بدون “بکاء” و “ابکاء” نیز می‌توان به ولایت تولی و از دشمنان ولایت تبری داشت.

 

این حرکت تلاشی معنادار برای تهی‌کردن هویت اصیل عزاداریها در ایام ماه محرم است؛ چرا که می‌خواهد به مخاطب خود بباوراند چشمی که بر حسین نگریسته باشد نیز می‌تواند خوب بنگرد و یا کسی که بر مصائب عاشورا ننالیده باشد می‌تواند به این حماسه عظیم و تاریخ‌ساز ببالد! این حرکت مشکوک زمانی معنادارتر می‌شود که در فضای مجازی و همچنین برخی شبکه های ماهواره‌ای انگلیسی و ضدانقلاب در آستانه محرم یک مستند موهن و حقیر تحت عنوان”مغزشویی مقدس” منتشر می‌شود که به دنبال اباحه‌گری و بازی با مقدسات مردم در مجالس روضه و مداحی است. البته از انگلیسی‌ها و ضدانقلاب که بیشترین لطمه را از مراسمات عزاداری اباعبدالله الحسین(علیه السلام) خورده‌اند بعید نیست که بخواهند با این هویت اصیل که به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) “اسلام را زنده نگه داشته است” بازی کنند؛ اما جای تاسف اینجاست که برخی در داخل نیز ندانسته در بازی مشکوکی وارد می‌شوند که منشاء آن جایی نیست جز توطئه‌های خناسانه استعمار پیر و جریان انحراف.

 

اشک و گریه بر مصیبت امام حسین (علیه‌السلام) سکه‌ای طلایی است که یک روی آن عشق به امام حسین(علیه‌السلام) و روی دیگر آن تبری از دشمنان ولایت است؛ گریه به حال مردمی است که عزیزترین انسان زمان را پای منافع زودگذر دنیا قربانی کردند و ندای “هل من ناصر” او را بی پاسخ گذاشتند. گریه بر مصیبت عاشورا گریه بر عقل بی‌عقال انسان است که بر انسانیت می‌تازد.

 

در این بکاء مقدس آن‌قدر تاثیر و فضیلت هست که حتی ائمه اطهار (علیهم السلام) در سفارشات فراوانی از عزاداران حسینی(علیه السلام) خواسته‌اند که اگر حال گریه ندارند تباکی کنند و خود را به حالت گریه بزنند. شیخ جلیل جعفر بن قولویه در کامل از ابن خارجه روایت کرده است:”روزی در خدمت امام صادق (علیه السّلام) بودیم و امام حسین (علیه السّلام) را یاد کرده و از او نام بردیم. حضرت صادق (علیه السّلام) بسیار گریستند و ما نیز به تبع ایشان گریستیم. پس حضرت صادق (علیه‎السّلام) فرمودند که امام حسین علیه‌السّلام می‎فرمود من کشته گریه و زاری (اشک) هستم . نام من در نزد هیچ مؤمنی برده نمی‎شود مگر آنکه محزون و گریان می‎شود.”

 

در همین خصوص حضرت آیت‌الله مهدوی کنی در گفتگو با “آدینه تهران” هفته‌نامه ستاد نماز جمعه تهران خطاب به وعاظ و روحانیونی که مراسم عزاداری را در سرتاسر کشور برگزار می‌کنند، فرمودند:”مدیریت احساسات جامعه و پیوند و ارجاع تمام مصائب به مصیبت سیدالشهدا علیه‌السلام نکته‌ایست که مد نظر امامان قرار داشته است و در روایت حضرت رضا فرمود: (إن کنت باکیاً لشی فابک للحسین) …مجالس سوگواری سیدالشهدا علیه‌السلام در طول تاریخ باعث ترویج اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و بسط فرهنگ عزت و جهاد بوده است. اظهار حزن، و شرکت در اندوه ولی خدا، تولّی انسان به ولایت الهی را تقویت نموده و اظهار برائت از دشمنان جریان حق، نیز به تقویت تبرّی می‌انجامد، تولی و تبری، حرکت انسان در مسیر قرب الی‌الله را تنظیم می‌کند.”

 

گریه بر مصائب عاشورا یک پیوند عاطفی و احساسی عمیق با ولی زمان است. گریه بر امام حسین(ع) نه از سر عجز است و نه از سر ترس از آینده. این اشک و گریه نمایان‌گر پیوند عاطفی با اهداف ابا عبدالله (علیه‌السلام) است. این گریه نوعی اعلام وفاداری از سر بصیرت و اخلاص است و مگر کسی هست که به فلسفه عاشورا پی ببرد اما بر اباعبدالله (علیه‌السلام) نگرید. مگر می‌شود حماسه بی‌بدیل عاشورا را در ذهن تصویر کرد اما اشک نریخت.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031