شهریور
30
1394

حق غیر مسلمانانی که در حال جنگ با مسلمانان نباشند

وأما حق اهل الذمه فالحکم فیهم أن تقبل منهم ما قبل الله وتفى بما جعل الله لهم من ذمته وعهده وتکلهم الیه فیما طلبوا من أنفسهم وأجبروا علیه وتحکم فیهم بما حکم الله به على نفسک فیما جرى بینک )وبینهم( من معامله ولیکن بینک وبین ظلمهم من رعایه ذمه الله والوفاء بعهده وعهد رسول الله صلى الله علیه واله حائل فانه بلغنا أنه قال: ” من ظلم معاهدا فأنا خصمه ” فاتق الله و لا حول ولا قوه الا بالله.

ترجمه:

اما حق کسانیکه مسلمان نیستند؛و در هر حال جنگ با مسلمانها هم نیستند و شرایط زندگی در مملکت اسلامی را پزیرفته اند؛ آنست که بپزیری از آنان چیزی را که خدا پزیرفته است و وفا کنی به عهد و پیمانی که بین آنها و دولت اسلامی منعقد شده است و مزاحم آنان در آنچه که از خود شان میخواهند و به آنچه که مجبور به آن هستند نشوی؛وحکم کن در آنها همانگونه که خداوند بر تو حکم نموده است؛در آنچه واقع می شود بین تو وآنها از معامله؛ و حائل و پرده قرار بده بین خود و بین ظلم به آنها پیمان خداوند و وفا به عهد خدا و رسول خدا را؛ زیرا از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بما رسیده است که فرمود: کسیکه کافرذمی و معاهد را مورد ظلم قرار دهد من خصم او خواهم بود. پس تقوای الهی را پیشه کن و قوتی نیست مگر به خداوند متعال.

شهریور
30
1394

حق همه مسلمانان به طور عموم

وأما حق اهل ملتک عامه فإضمار السلامه ونشر جناح الرحمه والرفق بمسیئهم و وتألفهم واستصلاحهم وشکرمحسنهم إلى نفسه وإلیک فإن احسانه الى نفسه احسان إلیک إذا کف عنک أذاه و کفاک مؤونته و حبس عنک نفسه فعمهم جمیعا بدعوتک و انصرهم جمیعا بنصرتک وأنزلتهم جمیعا منک منازلهم؛ کبیرهم بمنزله الوالد و صغیرهم بمنزله الولد و أوسطهم بمنزله الاخ؛ فمن أتاک تعاهدته بلطف و رحمه ؛ وصل أخاک بما یجب للأخ على أخیه.

 

ترجمه:

اما حق همهء مسلمانان بر تو آنست که در دل نسبت به آنان کدورتی نداشته باشی و بالهای مهربانی و لطفت را بر سر خطاکاران ایشان بیفشانی و به جهت اصلاح و ایجاد الفت بین آنها و خود بکوشی و شکر و سپاست را از نیکوکاران آنها دریغ نداری؛ کسانی که احسان و نیکی آنها برای خود شان و برای تست؛زیرا که احسان آنها به خود شان احسان بتو نیز هست وقتیکه آزاری بتو نرسانند و ترا گرفتار دفع آن آزار نکنند و خود را از آسیب رساندن بتو دور نگه دارند.
پس برای همهء مسلمانان دعا کن و به یاری همهء آنها بشتاب و همه را درمراتبی که دارند مورد عنایت و تکریم قرار ده.

شهریور
18
1394

حقی کسیکه بسبب او نکبتی به تو رسیده است

وأما حق من ساءک القضاء على یدیه بقول او فعل فإن کان تعمدها کان العفو اولى بک لما فیه له من القمع و حسن الادب مع کثیر أمثاله من الخلق فإن الله یقول: )وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِکَ مَا عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ الى قوله : مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ( و قال عزّوجل: ) وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرِینَ( هذا فى العمد؛ فإن لم یکن عمدا لم تظلمه بتعمد الا نتصار منه فتکون قد کافأته فى تعمد على خطأ؛ ورفقت به ورددته بألطف ما تقدرعلیه ولا قوه الا بالله.

ترجمه:

اما حق کسیکه بخاطر گفتار یا رفتارش؛سبب نکبت و گرفتاری تو شده است آنستکه اگر از روی عمد و آگاهی بتو ضرر رسانیده است بهتر آنست که او را ببخشی زیرا عفو موجب می شود که از این کار در آینده دست بر دارد و با خلق خدا مودبانه و بدون آزار برخورد نماید زیرا خداوند متعال می فرماید:  و کسی که بعد از مظلوم شدن یاری طلبد، ایرادی بر او نیست؛ایراد و مجازات بر کسانی است که بر مردم ستم می کنند و در زمین به نا حق ظلم روا می دارند برای آنان عذاب درد ناکی است؛ اما کسانی که شکیبائی و عفو کنند؛این از کارهای پر ارزش است[ ۴۳/ ۴۱شوری ]   و هم چنین می فرماید: ( و هرگاه خواستید مجازات کنید؛ تنها به مقداری که به شما تعدی شده کیفر دهید ! و اگر شکیبائی کنید این کار برای شکیبایان بهتر است)[نحل ۱۲۶]
این در صورتی است که عمدی در کار باشد.
اما اگر ضرری که به تو رسیده است غیر عمدی بوده باشد؛از ستم بر او به نیت انتقام پرهیز کن تا ضرر عمدی به کسی که از روی خطا مرتکب عملی شده است
نرسانی. بلکه با او به رفق و مدارا رفتار کن؛ و خطایش را با مهربانی و لطفی که در توان داری پاسخ بده؛ وقوتی نیست مگر به خداوند متعال.

شهریور
6
1394

حق کسیکه سبب خوشحالی تو شده است

وأما حق من سرّک الله به وعلى یدیه؛ فإن کان تعمدها لک حمدت الله اولا ثم شکرته على ذلک بقدره فى موضع الجزاء و کافأته على فضل الابتداء وأرصدت له المکافأه و إن لم یکن تعمدها حمدت الله و شکرته وعلمت أنه منه؛ توحّدک بها و أحببت هذا إذا کان سببا من أسباب نعم الله علیک وترجوله بعد ذلک خیرا فإن أسباب النعم برکه حیث ماکانت و إن کان لم یعتمد ولا قوه الا بالله.

ترجمه:

اما حق کسیکه خداوند او را سبب سرور و خوشحالی تو قرار داده است پس اگر با آگاهی و خواسته خودش ترا مسرور نموده است خداوند را ستایش نموده و بعد از حمد و ثنای الهی از آن شخص به اندازهء ارزش کارش قدر دانی کن؛ زیرا که که برتری عمل او از آنجهت است که اول اقدام نموده است؛مراقب باش تا تو
نیز در او سبب سرور و خوشحالیش شوی. و اگر ناخود آگاه و بدون قصد سبب شده است؛ خدای را سپاسگزار باش و بدان که این نعمت از ناحیهء اوست که ترا به آن اختصاص داده است؛ و شخصی را که سبب سرور تو شده است دوست بدار چون سببی از اسباب نعمتهای خداوند است و برای او طلب خیر کن زیرا که اسباب نعمت هرجا باشد مایهء برکت است؛اگرچه بدون قصد باشد و قوتی نیست مگر به خداوند متعال.

مرداد
23
1394

حق کسیکه تو از او کمک میخواهی

وأما حق المسئول فحقه إن اعطى قبل منه ما اعطى بالشکر له و المعرفه لفضله و طلب وجه العذر فى منعه وأحسن به الظن واعلم أنه إن منع( فماله) منع وأن لیس التثریب فى ماله؛ وإن کان ظالما فإن الانسان لظلوم کفار.

ترجمه: اما حق کسیکه از او کمک خواسته ای پس حق او آنستکه؛ اگر چیزی ترا عطا کرد با تشکر و سپاس و قدر دانی بپزیری و اگر نخواست کمکت کند نسبت به او
گمان بد پیدا نکن بلکه برایش عذری در ذهنت جستجو نموده و منعش را حمل بر آن کن و حسن ظن داشته باش و بدان که اگر او ترا منع کرده؛ازمال خودش به تو
نداده است و کسی را به خاطر اینکه مالش را به دیگری نمیدهد؛ ملامت و سرزنش نمی کنند؛ و اگر با این کارش ظلم نموده است؛ پس انسان بسیار ظالم و کفران کنندهء نعمتهای خداوند متعال است.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031