شهریور
6
1394

حق کسیکه سبب خوشحالی تو شده است

وأما حق من سرّک الله به وعلى یدیه؛ فإن کان تعمدها لک حمدت الله اولا ثم شکرته على ذلک بقدره فى موضع الجزاء و کافأته على فضل الابتداء وأرصدت له المکافأه و إن لم یکن تعمدها حمدت الله و شکرته وعلمت أنه منه؛ توحّدک بها و أحببت هذا إذا کان سببا من أسباب نعم الله علیک وترجوله بعد ذلک خیرا فإن أسباب النعم برکه حیث ماکانت و إن کان لم یعتمد ولا قوه الا بالله.

ترجمه:

اما حق کسیکه خداوند او را سبب سرور و خوشحالی تو قرار داده است پس اگر با آگاهی و خواسته خودش ترا مسرور نموده است خداوند را ستایش نموده و بعد از حمد و ثنای الهی از آن شخص به اندازهء ارزش کارش قدر دانی کن؛ زیرا که که برتری عمل او از آنجهت است که اول اقدام نموده است؛مراقب باش تا تو
نیز در او سبب سرور و خوشحالیش شوی. و اگر ناخود آگاه و بدون قصد سبب شده است؛ خدای را سپاسگزار باش و بدان که این نعمت از ناحیهء اوست که ترا به آن اختصاص داده است؛ و شخصی را که سبب سرور تو شده است دوست بدار چون سببی از اسباب نعمتهای خداوند است و برای او طلب خیر کن زیرا که اسباب نعمت هرجا باشد مایهء برکت است؛اگرچه بدون قصد باشد و قوتی نیست مگر به خداوند متعال.

مرداد
23
1394

حق کسیکه تو از او کمک میخواهی

وأما حق المسئول فحقه إن اعطى قبل منه ما اعطى بالشکر له و المعرفه لفضله و طلب وجه العذر فى منعه وأحسن به الظن واعلم أنه إن منع( فماله) منع وأن لیس التثریب فى ماله؛ وإن کان ظالما فإن الانسان لظلوم کفار.

ترجمه: اما حق کسیکه از او کمک خواسته ای پس حق او آنستکه؛ اگر چیزی ترا عطا کرد با تشکر و سپاس و قدر دانی بپزیری و اگر نخواست کمکت کند نسبت به او
گمان بد پیدا نکن بلکه برایش عذری در ذهنت جستجو نموده و منعش را حمل بر آن کن و حسن ظن داشته باش و بدان که اگر او ترا منع کرده؛ازمال خودش به تو
نداده است و کسی را به خاطر اینکه مالش را به دیگری نمیدهد؛ ملامت و سرزنش نمی کنند؛ و اگر با این کارش ظلم نموده است؛ پس انسان بسیار ظالم و کفران کنندهء نعمتهای خداوند متعال است.

مرداد
13
1394

حق کسیکه از تو کمک می خواهد

وأما حق السائل فإعطائه اذا تهیأت صدقه وقدرت على صد حاجته والدعاء له فیما نزل به والمعاونه له على طلبته وإن شککت فى صدقه و سبقت إلیه التهمه له و لم تعزم على ذلک لم تأمن أن یکون من کید الشیطان أراد أن یصدک عن حظک و یحول بینک و بین التقرب الى ربک و ترکته بستره ورددته ردا جمیلا وإن غلبت نفسک فى مره وأعطیته على ما عرض فى نفسک منه فإن ذلک من عزم الامور.

 

ترجمه:

اما حق کسیکه از تو کمک می خواهد آنست که اگر در قدرت و توانت هست برای رفع نیازش اقدام نموده و حاجتش را برآورده سازی؛ اگر صدقهء آماده داری به او عطا نموده و برای رفع گرفتاریش در حقش دعا کن؛ چنانچه در صدق گفتارش شک و تردید در دلت پیدا شد و گمان بردی که دروغ می گوید پس به این شک وگمان اعتناء ننموده و بدان که بعید نیست؛ این شک و گمان از وسوسه های شیطان باشد که می خواهد ترا از این ثواب محروم نموده و مانع تقرب تو به پروردگارت شود.
پس اگر چیزی به او ندادی؛ محترمانه و بدون آنکه خوارش کنی با سخنان زیبا و نرم که او را آزرده خاطر نسازد جوابش کن. چنانچه بر شکت غالب آمدی و علی رغم آنچه در دلت گذشته است کمکش نمودی بدان که این از کارهای مهم و قابل اطمینان است

فروردین
10
1394

حق مال

و أما حق المال فأن لا تأخذه إلا من حله و لا تنفقه إلا فى حله و لا یحرفه عن مواضعه و لا تصرفه عن حقائقه ولاتجعله إذا کان من الله إلا إلیه وسببا إلى الله و لا تؤثر به على نفسک من لعله لا یحمدک وبالحرى أن لا یحسن خلافته فى ترکک ولا یعمل فیه بطاعه ربک فتکون معینا له على ذلک وبما أحدث فى مالک أحسن نظرا لنفسه فیعمل بطاعه ربه فیذهب بالغنیمه و تبوء بالاثم والحسره والندامه مع التبعه و لا قوه الا بالله.
ترجمه:

اما حق مال و دارائی به گردن تو آنست که از حلال کسب نموده و به حلال مصرف کنی و از آن استفادهء صحیح نمائی که خیر دنیا و آخرت را به دنبال داشته باشد. وقتی آنچه داری از آن خداوند است پس آنرا وسیله و سبب تقرب به خداوند قرار ده و مالت را عزیز تر از جانت حساب نکن که برای ترقیات مادی ومعنویت از آن استفاده نکنی؛ و در نتیجه آنرا برای کسی بگزاری که هرگز به فکر تو نباشد و از مال تو که به او رسیده است؛ استفادهء غلط و حرام نماید و تو در این کار شریک جرم او محسوب گردی؛و اگر استفادهء صحیح و درست نماید پس سود و فائده از آن او باشد و گناه و حیرت و ندامت و عذاب آخرت از آن تو و قوتی نیست مگر به خداوند متعال.

فروردین
7
1394

حق شریک

وأما حق الشریک فإن غاب کفیته وإن حضرساویته ولا تعزم على حکمک دون حکمه ولا تعمل برأیک دون مناظرته وتحفظ علیه ماله وتنفى عنه خیانته فیما عز أو هان فإنه بلغنا ” أن ید الله على الشریکین ما لم یتخاونا ” ولا قوه الا بالله.

 

ترجمه:

اما حق شریک آنست که در غیابش کفایتش کنی و در حضورش خود را با او مساوی حساب نمائی و هیچ وقت بدون تصمیم او تصمیم نگیری و به نظر خود بدون مشورهء با او عمل نکنی. حافظ مالش باشی؛ و از خیانت به او در امور بزرگ و کوچک پرهیز نمائی زیرا که به ما رسیده است ” دست خداوند با شرکاء است؛ تا وقتیکه به هم دیگر خیانت نکنند ” و قوتی نیست مگر به خداوند متعال.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031