شهریور
18
1394

حقی کسیکه بسبب او نکبتی به تو رسیده است

وأما حق من ساءک القضاء على یدیه بقول او فعل فإن کان تعمدها کان العفو اولى بک لما فیه له من القمع و حسن الادب مع کثیر أمثاله من الخلق فإن الله یقول: )وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِکَ مَا عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ الى قوله : مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ( و قال عزّوجل: ) وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرِینَ( هذا فى العمد؛ فإن لم یکن عمدا لم تظلمه بتعمد الا نتصار منه فتکون قد کافأته فى تعمد على خطأ؛ ورفقت به ورددته بألطف ما تقدرعلیه ولا قوه الا بالله.

ترجمه:

اما حق کسیکه بخاطر گفتار یا رفتارش؛سبب نکبت و گرفتاری تو شده است آنستکه اگر از روی عمد و آگاهی بتو ضرر رسانیده است بهتر آنست که او را ببخشی زیرا عفو موجب می شود که از این کار در آینده دست بر دارد و با خلق خدا مودبانه و بدون آزار برخورد نماید زیرا خداوند متعال می فرماید:  و کسی که بعد از مظلوم شدن یاری طلبد، ایرادی بر او نیست؛ایراد و مجازات بر کسانی است که بر مردم ستم می کنند و در زمین به نا حق ظلم روا می دارند برای آنان عذاب درد ناکی است؛ اما کسانی که شکیبائی و عفو کنند؛این از کارهای پر ارزش است[ ۴۳/ ۴۱شوری ]   و هم چنین می فرماید: ( و هرگاه خواستید مجازات کنید؛ تنها به مقداری که به شما تعدی شده کیفر دهید ! و اگر شکیبائی کنید این کار برای شکیبایان بهتر است)[نحل ۱۲۶]
این در صورتی است که عمدی در کار باشد.
اما اگر ضرری که به تو رسیده است غیر عمدی بوده باشد؛از ستم بر او به نیت انتقام پرهیز کن تا ضرر عمدی به کسی که از روی خطا مرتکب عملی شده است
نرسانی. بلکه با او به رفق و مدارا رفتار کن؛ و خطایش را با مهربانی و لطفی که در توان داری پاسخ بده؛ وقوتی نیست مگر به خداوند متعال.

مرداد
23
1394

حق کسیکه تو از او کمک میخواهی

وأما حق المسئول فحقه إن اعطى قبل منه ما اعطى بالشکر له و المعرفه لفضله و طلب وجه العذر فى منعه وأحسن به الظن واعلم أنه إن منع( فماله) منع وأن لیس التثریب فى ماله؛ وإن کان ظالما فإن الانسان لظلوم کفار.

ترجمه: اما حق کسیکه از او کمک خواسته ای پس حق او آنستکه؛ اگر چیزی ترا عطا کرد با تشکر و سپاس و قدر دانی بپزیری و اگر نخواست کمکت کند نسبت به او
گمان بد پیدا نکن بلکه برایش عذری در ذهنت جستجو نموده و منعش را حمل بر آن کن و حسن ظن داشته باش و بدان که اگر او ترا منع کرده؛ازمال خودش به تو
نداده است و کسی را به خاطر اینکه مالش را به دیگری نمیدهد؛ ملامت و سرزنش نمی کنند؛ و اگر با این کارش ظلم نموده است؛ پس انسان بسیار ظالم و کفران کنندهء نعمتهای خداوند متعال است.

فروردین
10
1394

حق مال

و أما حق المال فأن لا تأخذه إلا من حله و لا تنفقه إلا فى حله و لا یحرفه عن مواضعه و لا تصرفه عن حقائقه ولاتجعله إذا کان من الله إلا إلیه وسببا إلى الله و لا تؤثر به على نفسک من لعله لا یحمدک وبالحرى أن لا یحسن خلافته فى ترکک ولا یعمل فیه بطاعه ربک فتکون معینا له على ذلک وبما أحدث فى مالک أحسن نظرا لنفسه فیعمل بطاعه ربه فیذهب بالغنیمه و تبوء بالاثم والحسره والندامه مع التبعه و لا قوه الا بالله.
ترجمه:

اما حق مال و دارائی به گردن تو آنست که از حلال کسب نموده و به حلال مصرف کنی و از آن استفادهء صحیح نمائی که خیر دنیا و آخرت را به دنبال داشته باشد. وقتی آنچه داری از آن خداوند است پس آنرا وسیله و سبب تقرب به خداوند قرار ده و مالت را عزیز تر از جانت حساب نکن که برای ترقیات مادی ومعنویت از آن استفاده نکنی؛ و در نتیجه آنرا برای کسی بگزاری که هرگز به فکر تو نباشد و از مال تو که به او رسیده است؛ استفادهء غلط و حرام نماید و تو در این کار شریک جرم او محسوب گردی؛و اگر استفادهء صحیح و درست نماید پس سود و فائده از آن او باشد و گناه و حیرت و ندامت و عذاب آخرت از آن تو و قوتی نیست مگر به خداوند متعال.

فروردین
7
1394

حق شریک

وأما حق الشریک فإن غاب کفیته وإن حضرساویته ولا تعزم على حکمک دون حکمه ولا تعمل برأیک دون مناظرته وتحفظ علیه ماله وتنفى عنه خیانته فیما عز أو هان فإنه بلغنا ” أن ید الله على الشریکین ما لم یتخاونا ” ولا قوه الا بالله.

 

ترجمه:

اما حق شریک آنست که در غیابش کفایتش کنی و در حضورش خود را با او مساوی حساب نمائی و هیچ وقت بدون تصمیم او تصمیم نگیری و به نظر خود بدون مشورهء با او عمل نکنی. حافظ مالش باشی؛ و از خیانت به او در امور بزرگ و کوچک پرهیز نمائی زیرا که به ما رسیده است ” دست خداوند با شرکاء است؛ تا وقتیکه به هم دیگر خیانت نکنند ” و قوتی نیست مگر به خداوند متعال.

فروردین
4
1394

حق هم صحبت

وأما حق الصاحب فأن تصحبه بالفضل ماوجدت إلیه سبیلا وإلا فلا أقل من الا نصاف وأن تکرمه کما یکرمک و تحفظه کما یحفظک ولا یسبقک فیما بینک و بینه إلى مکرمه فإن سبقک کافأته ولاتقصر به عما یستحق من الموده. تلزم نفسک نصیحته و حیاطته ومعاضدته على طاعه ربه ومعونته على نفسه فیما لایهم به من معصیه ربه ثم تکون علیه رحمه ولا تکون علیه عذابا. و لا قوه الا بالله.
ترجمه:

اما حق رفیق و هم صحبت بر تو آنست که اگر علم و کمالی داری و میتوانی با او قسمی صحبت کنی که از تو استفاده کند و بیاموزد پس صحبت کن وگرنه اجازه بده او صحبت کند تا تو استفاده کنی و احترامش را نگه دار همانطوریکه دوست داری او احترام ترا حفظ کند. کوشش کن که در کارهای نیک و رساندن فائده همیشه پیش قدم باشی و اگر او پیشی گرفت و نفعی به تو رساند تو هم به بهترین وجه تلافی کن و در دوستی و محبت با او کوتاهی نکن؛ بر خودت لازم بدان که اورا نصیحت کنی و در گرفتاریها و بلاها از او به قدر توان محافظت نمائی و در تمام موارد یار و یاور او باش؛مگر اینکه میل به طرف معصیت و گناه نماید که در این صورت باید اورا باز داری و برای او رحمت باش؛ نه عذاب و نقمت و نیست قوتی مگر به خداوند متعال.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031