4
1394
حق هم صحبت
وأما حق الصاحب فأن تصحبه بالفضل ماوجدت إلیه سبیلا وإلا فلا أقل من الا نصاف وأن تکرمه کما یکرمک و تحفظه کما یحفظک ولا یسبقک فیما بینک و بینه إلى مکرمه فإن سبقک کافأته ولاتقصر به عما یستحق من الموده. تلزم نفسک نصیحته و حیاطته ومعاضدته على طاعه ربه ومعونته على نفسه فیما لایهم به من معصیه ربه ثم تکون علیه رحمه ولا تکون علیه عذابا. و لا قوه الا بالله.
ترجمه:
اما حق رفیق و هم صحبت بر تو آنست که اگر علم و کمالی داری و میتوانی با او قسمی صحبت کنی که از تو استفاده کند و بیاموزد پس صحبت کن وگرنه اجازه بده او صحبت کند تا تو استفاده کنی و احترامش را نگه دار همانطوریکه دوست داری او احترام ترا حفظ کند. کوشش کن که در کارهای نیک و رساندن فائده همیشه پیش قدم باشی و اگر او پیشی گرفت و نفعی به تو رساند تو هم به بهترین وجه تلافی کن و در دوستی و محبت با او کوتاهی نکن؛ بر خودت لازم بدان که اورا نصیحت کنی و در گرفتاریها و بلاها از او به قدر توان محافظت نمائی و در تمام موارد یار و یاور او باش؛مگر اینکه میل به طرف معصیت و گناه نماید که در این صورت باید اورا باز داری و برای او رحمت باش؛ نه عذاب و نقمت و نیست قوتی مگر به خداوند متعال.
13
1393
حق مالک
وأما حق سائسک بالملک فنحو من سائسک بالسلطان إلا أن هذا یملک ما لا یملکه ذاک تلزمک طاعته فیما دق و جل منک إلا أن تخرجک من وجوب حق الله و یحول بینک و بین حقه و حقوق الخلق؛ فإذا قضیته رجعت إلى حقه فتشاغلت به و لا قوه الا بالله.
ترجمه:
اما حق کسی که مالک تست؛ پس مثل حق کسی است که بر تو حکومت دارد مگر با این تفاوت که مالک چیزی را مالک است که سلطان و حاکم مالک آن نیست ! پس بر تو لازم است که مالک را در امور کوچک و بزرگ اطاعت نمائی تا وقتی که اطاعت از او منافات با اطاعت و فرمانبرداری خدای متعال نداشته باشد و حق خودش را بین تو و حق خدا و حقوق دیگر بندگان خدا حایل و پرده نکرده باشد؛ پس هر وقت که حقوق خدا و دیگر بندگان خدا را ادا نمودی؛ بر گرد و حق مالکت را ادا کن.
11
1393
حق قربانی
وأما حق الهدى؛ فأن تخلص بها ألإراده إلى ربک و التعرض لرحمته و قبوله و لا ترید عیون الناظرین دونه؛ فإذا کنت کذلک لم تکن متکلفا و لا متصنعا و کنت إنما تقصد الى الله. واعلم أن الله یراد بالیسیر و لا یراد بالعسیر؛ کما أراد بخلقه التیسیر و لم یرد بهم التعسیر و کذلک التذلل أولى بک من التدهقن لأن الکلفه و المؤونه فى المتدهقنین فأما التذلل و التمسکن فلا کلفه فیهما و لا مؤونه علیهما لأنهما الخلقه و هما موجودان فى الطبیعه؛ و لاقوه إلا بالله.
ترجمه:
اما حق قربانی آنست که هدیه ای برای خدای متعال باشد و رحمت و قبول او را در نظر داشته باشی نه دیدن و تعریف نمودن دیگران را؛پس وقتیکه با این خلوص در نیت؛قربانی را انجام دهی؛ تکلف و زحمتی برای تو نخواهد داشت زیرا فقط خدا در آن قصد شده است و بس؛وبدان که خداوند قصد میشود با آسان گرفتن و نه با سخت گرفتن بر خود و دیگران چنانکه خود خداوند نیز بر بندگان خود آسان گرفته و هرگز بر آنان سخت نگرفته است. و سزاوار برای تو در وقت قربان کردن اظهار تذلل و بیچارگی در پیشگاه خداوند است
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر بهمن ۱۱, ۱۳۹۳
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت بهمن ۱۱, ۱۳۹۳
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان بهمن ۱۱, ۱۳۹۳
- سجده شکر بهمن ۱۱, ۱۳۹۳
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر بهمن ۱۱, ۱۳۹۳