فروردین
4
1394

حق هم صحبت

وأما حق الصاحب فأن تصحبه بالفضل ماوجدت إلیه سبیلا وإلا فلا أقل من الا نصاف وأن تکرمه کما یکرمک و تحفظه کما یحفظک ولا یسبقک فیما بینک و بینه إلى مکرمه فإن سبقک کافأته ولاتقصر به عما یستحق من الموده. تلزم نفسک نصیحته و حیاطته ومعاضدته على طاعه ربه ومعونته على نفسه فیما لایهم به من معصیه ربه ثم تکون علیه رحمه ولا تکون علیه عذابا. و لا قوه الا بالله.
ترجمه:

اما حق رفیق و هم صحبت بر تو آنست که اگر علم و کمالی داری و میتوانی با او قسمی صحبت کنی که از تو استفاده کند و بیاموزد پس صحبت کن وگرنه اجازه بده او صحبت کند تا تو استفاده کنی و احترامش را نگه دار همانطوریکه دوست داری او احترام ترا حفظ کند. کوشش کن که در کارهای نیک و رساندن فائده همیشه پیش قدم باشی و اگر او پیشی گرفت و نفعی به تو رساند تو هم به بهترین وجه تلافی کن و در دوستی و محبت با او کوتاهی نکن؛ بر خودت لازم بدان که اورا نصیحت کنی و در گرفتاریها و بلاها از او به قدر توان محافظت نمائی و در تمام موارد یار و یاور او باش؛مگر اینکه میل به طرف معصیت و گناه نماید که در این صورت باید اورا باز داری و برای او رحمت باش؛ نه عذاب و نقمت و نیست قوتی مگر به خداوند متعال.

بهمن
13
1393

حق مالک

وأما حق سائسک بالملک فنحو من سائسک بالسلطان إلا أن هذا یملک ما لا یملکه ذاک تلزمک طاعته فیما دق و جل منک إلا أن تخرجک من وجوب حق الله و یحول بینک و بین حقه و حقوق الخلق؛ فإذا قضیته رجعت إلى حقه فتشاغلت به و لا قوه الا بالله.

ترجمه:

اما حق کسی که مالک تست؛ پس مثل حق کسی است که بر تو حکومت دارد مگر با این تفاوت که مالک چیزی را مالک است که سلطان و حاکم مالک آن نیست ! پس بر تو لازم است که مالک را در امور کوچک و بزرگ اطاعت نمائی تا وقتی که اطاعت از او منافات با اطاعت و فرمانبرداری خدای متعال نداشته باشد و حق خودش را بین تو و حق خدا و حقوق دیگر بندگان خدا حایل و پرده نکرده باشد؛ پس هر وقت که حقوق خدا و دیگر بندگان خدا را ادا نمودی؛ بر گرد و حق مالکت را ادا کن.

بهمن
11
1393

حق قربانی

وأما حق الهدى؛ فأن تخلص بها ألإراده إلى ربک و التعرض لرحمته و قبوله و لا ترید عیون الناظرین دونه؛ فإذا کنت کذلک لم تکن متکلفا و لا متصنعا و کنت إنما تقصد الى الله. واعلم أن الله یراد بالیسیر و لا یراد بالعسیر؛ کما أراد بخلقه التیسیر و لم یرد بهم التعسیر و کذلک التذلل أولى بک من التدهقن لأن الکلفه و المؤونه فى المتدهقنین فأما التذلل و التمسکن فلا کلفه فیهما و لا مؤونه علیهما لأنهما الخلقه و هما موجودان فى الطبیعه؛ و لاقوه إلا بالله.

 

ترجمه:

اما حق قربانی آنست که هدیه ای برای خدای متعال باشد و رحمت و قبول او را در نظر داشته باشی نه دیدن و تعریف نمودن دیگران را؛پس وقتیکه با این خلوص در نیت؛قربانی را انجام دهی؛ تکلف و زحمتی برای تو نخواهد داشت زیرا فقط خدا در آن قصد شده است و بس؛وبدان که خداوند قصد میشود با آسان گرفتن و نه با سخت گرفتن بر خود و دیگران چنانکه خود خداوند نیز بر بندگان خود آسان گرفته و هرگز بر آنان سخت نگرفته است. و سزاوار برای تو در وقت قربان کردن اظهار تذلل و بیچارگی در پیشگاه خداوند است

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031