11
1393
أبی ثمامه صائدی
عمر بن عبدالله، معروف به ابوثمامه، از چهره های سرشناس شیعه در کوفه بودند که در شجاعت و اسلحه شناسی زبان زد خاص و عام بود. وقتی مسلم بن عقیل برای بیعت گرفتن از مردم وارد کوفه شدند، ابوثمامه را مسئول دریافت کمک های مالی و تهیه اسلحه کردند.
ابوثمامه مردی دلاور و از شخصیتهای شیعه و از اصحاب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود و در جنگهای امیرالمؤمنین شرکت داشت. بعد از علی (علیهالسلام) با امام حسن مجتبی (علیهالسلام) بیعت کرد و در کوفه مقیم شد. پس از مرگ معاویه و در جریان دعوت کوفیان از امام حسین (علیهالسلام) برای مهاجرت به آن شهر، ایشان از جمله سکانی بود که به آن حضرت نامه نوشته و او را به کوفه دعوت کرده بود.
وقتی مسلم بن عقیل (علیهالسلام) به کوفه رسید ابوثمامه با او همکاری کرده و مسئولیت جمعآوری اموال شیعیان و خرید و تهیه سلاح را به عهده داشت. چون مردم کوفه از اطراف مسلم پراکنده شده و او را تنها گذاردند، ابوثمامه به صورت مخفیانه زندگی میکرد و تلاشهای عبیدالله بن زیاد والی کوفه برای یافتن او بینتیجه ماند. او با نافع بن هلال در وسط راه به امام حسین (علیهالسلام) ملحق گردید.
ابوثمامه علاقه خاصی به امام حسین (علیهالسلام) داشت و تا زنده بود در محافظت از آن حضرت خیلی اهتمام میورزید. بنا به نقل مرحوم سماوی از تاریخ طبری، چون عمر سعد به کربلا رسید، کثیر بن عبدالله الشعبی را به عنوان نماینده به خدمت امام فرستاد تا سؤال کند که چرا به این سرزمین آمده است؟
ابوثمامه به محض دیدن کثیر به امام عرض کرد : «شرورترین اهل زمین و جریترین آنها بر خونریزی به سوی شما میآید». آنگاه جلوی آن ملعون را گرفت و گفت : «شمشیرت را به من بده و سپس به خدمت امام شرفیاب شو». کثیر گفت : «من پیغامی دارم اگر بشنوید خواهم گفت وگرنه برمیگردم». ابوثمامه گفت : «من قبضه شمشیرت را میگیرم و بعد از آن اجازه میدهم به خدمت امام برسی و پیامت را بگویی». ولی کثیر قبول نکرد. ابوثمامه گفت: «پس پیامت را به من بگو تا به آن حضرت برسانم، چون مردی فاسق هستی نمیگذارم به آن حضرت داخل شوی». کثیر قبول نکرد و به طرف لشگر عمر سعد بازگشت.
در روز عاشورا که اصحاب سالار شهیدان (علیهالسلام) یکی پس از دیگری به شهادت میرسیدند و حلقه محاصره تنگتر میشد، ابوثمامه با قلبی محزون پیش آمده و عرض کرد : «یا اباعبدالله ، جان من فدای تو باد، سوگند به خدا، که تو کشته نشوی تا من به خون خویش غلطان شوم ولی دوست میدارم که نماز دیگر با تو اقامه نموده آنگاه خدای خویش را دیدار کنم».
امام (علیهالسلام) سر به سوی آسمان برداشته و هنگام نماز ظهر را دانست، فرمود : «ای اباثمامه بلی هنگام ظهر است، خدا تو از نمازگزاران قرار دهد. اکنون از این جماعت بخواهید تا فرصت دهند نماز بخوانیم و پس از آن به جنگ ادامه دهند».
حبیب بن مظاهر جلو رفته و خطاب به عمر سعد فریاد برداشت که : «ای پسر سعد آیا فراموش کردی شرایع اسلام را؟ آیا از جنگ و قتال باز نمیایستی تا ما نماز بگزاریم و شما هم نماز بگزارید و پس از آن به مقاتله ادامه دهیم؟»
حصین بن نمیر فریاد زد : « با حسین هرچه میخواهی نماز بخوان که نماز تو مقبول نیست». حبیب گفت : «نماز تو قبول میشود ولی نماز فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قبول نمیشود؟!»
حصین بر حبیب حمله کرد، حبیب مانند شیر بر او تاخت و شمشیرش را بر صورت اسب او فرود آورد، اصحاب حصین که چنین دیدند به طرف آنها رفته و حصین را از ضربات حبیب فراری دادند تا این که حبیب بن مظاهر به شهادت رسید.
امام با چند تن از یارانش در مقابل پرتاب تیرها نماز ظهر را به جای آوردند. ابوثمامه پس از ادای نماز آماده جان فشانی شده و به خدمت آن حضرت عرض کرد : یابن رسولالله من آماده شدم تا به یاران خویش ملحق شوم و نمیخواهم زنده بمانم و تو را غریب و کشته ببینیم.
اباعبدالله (علیهالسلام) به او اجازه جهاد داد و فرمود : ما هم بعد از ساعتی به شما ملحق میشوم.
ابوثمامه وارد میدان نبرد شده و در هنگام مبارزه این رجز را میخواند:
«تعزیت میگویم به آل پیامبر و دخترانش به خاطر گرفتاری نوادگان پیامبر که بهترین انسانها هستند.
تعزیت بر حضرت زهرا و همسرش که خزانه علم الهی بود پس از پیامبر.
تعزیت بر همه مردمان مشرق و مغرب زمین و اندوه برای گرفتاری حسین راستگو و درست کردار کیست رساننده این پیام از من به حضرت نبی و دخترش که فرزندتان در رنج و سختی است و چه رنج و سختی بزرگی».
بالاخره ابوثمامه بعد از جنگ و مبارزه شدید و برداشتن زخمهای فراوان به دست پسر عمویش قیس بن عبدالله صائدی به شهادت رسید.
نام ابوثمامه در زیارت ناحیه مقدسه و نیمه شعبان آمده است:السلام علی ابن ثمامه عمر بن عبدالله الصائدی«سلام و درود خداوند بر ابوثمامه و بر نمازش و بر جهادش و بر خون مطهرش و لعنت ابدی او بر کشندگانش».
منابع:
- اللهوف
- ابصارالعین.
- الاصابه فی تمییز الصحابه
- مقتل الحسین مقرم،
- تاریخ الامم و الملوک،
- مثیر الاحزان،
- اقبال الاعمال،
- الکامل فی التاریخ
مطالب مرتبط
فرستادن دیدگاه
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر آذر ۱۱, ۱۳۹۳
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت آذر ۱۱, ۱۳۹۳
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان آذر ۱۱, ۱۳۹۳
- سجده شکر آذر ۱۱, ۱۳۹۳
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر آذر ۱۱, ۱۳۹۳