فروردین
16
1397

شوخی کردن از دیدگاه اسلام

  اصل شوخی در اسلام مورد قبول است و روح انسان به نشاط نیاز دارد. شوخی یکی از راه های تأمین این نشاط است؛ اما همین روح ،احتیاجات دیگری نیز دارد؛ مانند احتیاج به حیا و عفت.


 دستوراتی هم که در اسلام آمده، نیازهای مختلف روح را تأمین می کند تا انسان به رشد کامل برسد؛ به این خاطر اسلام برای شوخی حد و مرز و سه محور قرار داده و برای هر سه محور، حکم تعیین کرده است.

محور اول محتوای شوخی محور دوم هدف از شوخی محور سوم مخاطب شوخی است.

محتوای شوخی نباید مشتمل بر مصادیق گناه مثل غیبت، تهمت و امثال آن باشد.

 امام باقرعلیه السلام فرمود:

خدای عزوجل آن کس راکه درمیان جمعی شوخی وخوشمزگی کند،دوست دارد درصورتیکه فحشی درمیان نباشد.

الکافی،ج۲،ص۶۶۳



هدف ازشوخی نیز باید جنبه ی رشد داشته باشد؛ یعنی باید به منظور شاد کردن دیگران و رضایت خداوند شوخی کنیم ،نه به قصد آزار و تمسخر و دست انداختن دیگران. 


محور سوم که موضوع اصلی ماست، مخاطب شوخی است.


 ما با کسانی اجازه شوخی داریم که حریم عفاف در ارتباط با آن ها حفظ شود. مثلا با هم جنس خود یا محارم می توانیم شوخی کنیم.


 باید دقت کنیم که تمام خویشاوندان و افرادی که در محل کار و محیط بیرون با آن ها در تماس هستیم محرم نیستند.

فروردین
16
1397

عنایت حضرت زینب علیهاالسلام 

یکى از شیعیان ، به قصد زیارت قبر بى بى حضرت زینب (س ) از ایران حرکت کرد تا به گمرک ، در مرز بازرگان ، رسید. شخصى که مسئول گمرک بود، پیر زن را خیلى اذیت کرد و به شدت او را آزار روحى داد. مرتب سؤ ال مى کرد: براى چه به شام مى روى ؟ پولهایت را جاى دیگر خرج کن .

زن گفت : اگر به شام بروم ، شکایت تو را به آن حضرت مى کنم .

گمرکچى گفت : برو و هر چه مى خواهى بگو، من از کسى ترسى ندارم .

زن پس از اینکه خودش را به حرم و به قبر مطهر رساند، پس از زیارت با دلى شکسته و گریه کنان عرض کرد: اى بى بى ! تو را به جان حسین ات انتقام مرا از این مرد گمرکچى بگیر.

زن هر بار به حرم مشرف مى شد، خواسته اش را تکرار مى کرد. آن شب در عالم خواب بى بى زینب (س ) را دید که آن را صدا زد.

زن متوجه شد و پرسید: شما کیستید؟

حضرت زینب (س ) فرمود: دختر على بن ابى طالب (ع ) هستم ، آیا از این مرد شکایت کردى ؟

زن عرض کرد: بله ، بى بى جان ! او به واسطه دوستى ما به شما مرا به سختى آزار داد من از شما مى خواهم انتقام مرا از او بگیرید.

بى بى فرمود: به خاطر من از گناه او بگذر.

زن گفت : از خطاى او نمى گذرم .

بى بى سه بار فرمایش خود را تکرار کرد و از زن خواست که گمرکچى را عفو کند و در هر بار زن با سماجت بسیار بر خواسته اش اصرار ورزید. روز بعد زن خواسته اش را دوباره تکرار کرد. شب بعد هم بى بى را در خواب و به زن فرمود: از خطاى گمرکچى بگذر.

باز هم زن حرف بى بى را قبول نکرد و بار سوم بى بى به او فرمود: او را به من ببخش ، او کار خیر کرده و من مى خواهم تلافى کنم .

زن پرسید: اى بانوى دو جهان ! اى دختر مولاى من ، این مرد گمرکچى که شیعه نبود، این قدر مرا اذیت کرد، چه کارى انجام داده که نزد شما محبوب شده است ؟

حضرت فرمود: او اهل تسنن است ، چند ماه پیش از این مکان رد مى شد و به سمت بغداد مى رفت . در بین راه چشمش به گنبد من افتاد، از همان راه دور براى من تواضع و احترام کرد. از این جهت او بر ما حقى دارد و تو باید او را عفو کنى و من ضامن مى شوم که این کار تو را در قیامت تلافى کنم .

زن از خواب بیدار شد و سجده شکر را به جاى آورد و بعد به شهر خود مراجعت کرد.

در بین راه گمرکچى زن را دید و از او پرسید: آیا شکایت مرا به بى بى کردى ؟

زن گفت : آرى اما بى بى به خاطر تواضع و احترامى که به ایشان کردى ، تو را عفو کرد. سپس ماجرا را دقیق بازگو کرد.

مرد گفت : من از قوم قبیله عثمانى هستم و اکنون شیعه شدم . سپس ‍ ذکر شهادتین را به زبان جاى کرد


?? ۲۰۰ داستان از فضایل مصایب و کرامات حضرت زینب

فروردین
16
1397

حدیث روز

امام علی علیه السلام :

أخوکَ مُواسیکَ فِی الشِّدَّهِ .

▫️«برادر تو ، سهیم کننده تو در امکانات زندگى در هنگام سختى [و تنگ دستى] است .»

? . غرر الحکم: ج ۱ ص ۱۱۵ ح ۴۲۰

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

فروردین ۱۳۹۶
ش ی د س چ پ ج
« اسفند   اردیبهشت »
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
2526272829