5
1393
سعادت انسان و راه رسیدن به آن
سعادت چیست؟
سعادت یعنی اینکه کسی با فعالیت ارادی به کمال مطلوب خود برسد. بنابراین میتوان خیر و سعادت را با این معیار از هم جدا کرد که خیر برای همه افراد یکسان است ولی سعادت هر فرد مخصوص خود اوست و با سعادت دیگران متفاوت است.
حکمای اسلام معتقدند سعادت انسان در دنیا با سعادت روح و بدن کامل میشود. کسی در دنیا سعادتمند است که هم سعادت مربوط به جسم را دارا باشد و هم سعادت مربوط به روح را حائز، ولی پس از مرگ سعادت انسان به سعادت روح یعنی اخلاق پسندیده و علوم حقیقی یقینی منحصر است و نهایت آن آراستگی به صفتهای جمال و جلال حضرت حق است.
سعادت در دنیا دارای دو مرتبه است: مرتبه پایین از آنِ کسانی است که از مرتبه جسمانیات برتر نرفتهاند، سعادت جسم را به طور کامل دارند ولی شوق رسیدن به سعادت روحانی بر وجود آنها غالب است. مرتبه برتر از آنِ کسانی است که سعادت روحانی را به دست آوردهاند ولی به اقتضای ضرورت زندگی در دنیا گاهی به تنظیم امور جسم میپردازند.
کسی که در دنیا موفق به کسب پایین ترین مرتبه سعادت نشده باشد سزاوار نام انسان نیست بلکه باید او را در زمره چهارپایان و درندگان و بلکه پستتر از آنان به شمار آورد.
بالاترین مرتبه سعادت
سعادت انسان در معارف حقه و اخلاق پاکیزه منحصر است، چون معارف حقه و اخلاق پسندیده اولا به خودیخود مطلوب انسان است و ثانیا تا ابد با انسان همراه است ولی حقیقت این است که نهایت کمال آدمی نیستند چون میوهای شیرینتر از خود دارند. این دو ویژگی موجب محبت و انس به خدا میشوند و در نهایت انسان را به وادی تشبّه به حضرت خالق میبرند که بالاترین مرتبه سعادت انسان است.
تشبّه خالق
ناگفته پیداست که خداوند متعال در ذات هیچ شبیهی ندارد. قرآن کریم بارها بر این نکته تاکید و ساحت مقدس او را از مشابهت با مخلوقات تنزیه کرده است. بنابراین منظور از تشبّه به خدا تشبّه در محور صفتهاست. در این زمینه نیز توجه به این نکته ضروری است که صفتهای حضرت حق عین ذات او و بینهایت است.
بنابراین برای موجود ممکنی مثل انسان رسیدن به کنه صفتهای الاهی امکان پذیر نیست. انسان میتواند با تهذیب و تزکیه صفتهای خود را به صفتهای حضرت حق نزدیک کند. در محور اخلاق منظور از تشبّه این است که انسان به نیکیها آراسته شود و اعمال نیک را به دلیل نیکی و شایستگی انجام دهد.
اگر انسان بخواهد به خالقش شبیه باشد باید هر کار نیکی را به دلیل نیکی و پسندیدگی انجام دهد نه برای جلب منفعت یا دفع ضرر. مثلا در عبادت به جایی برسد که جز رضای خدا را نخواهد. کسی که برای بهشت عبادت میکند به دنبال جلب منفعت است کسی که از ترس جهنم عبادت میکند در صدد دفع ضرر است.
مقدمات تشبّه به خالق
تشبّه به خالق عالیترین مقامی است که انسان میتواند به آن دست یابد. سایر کمالات هر یک به نوعی مقدمه رسیدن به این مقام بلند است به همین دلیل هر عاقلی که آن را تصور کند آن را برای خود آرزو میکند.
۱– مقدمه اول: پاکسازی درون از صفتهای ناپسند
کسی با آرزوی تنها به مرتبه رفیع خداگونگی نمیرسد. اکثر مردم با آنکه میخواهند خداگونه باشند در مرز آرزو توقف کردهاند چرا که رسیدن به این مقام بلند بدون طی مقدمات ممکن نیست، پاک سازی درون از صفتهای ناپسند و کثافات مادیت و آلودگیهای حیوانی یکی از مقدمات این مقام است، تهذیب سر و تطهیر درون است آن هم نه به صورت مقطعی و موقت و نه به رسم گزینش و تبعیض صفتها بلکه باید به طور مطلق و به شیوه عموم همه بدیها را از نفس خود براند و پیوسته مراقب باشد که نقطه سیاهی بر صفحه قلب ننشیند.
۲-تحصیل صفتهای پسندیده
مقدمه دیگر تحصیل صفتهای پسندیده است، راندن بدیها از ملک نفس کافی نیست به جای هر صفت بد باید یک صفت پسندیده بنشیند. هر خوی حیوانی که از خانه دل پاک میشود باید یک خلق انسانی جای آن را پر کند.
۳– عدم وابستگی به دنیا
سوم اینکه رشته تعلق به دنیا را پاره کند نه به این معنی که از مواهب دنیوی استفاده نکند چون محرومیت از دنیا نه ممکن است نه مطلوب.
کسی که به این صورت وابسته به دنیا باشد نمیتواند از تشبّه به خدا سخن بگوید و گرنه خود را استهزا کرده است برای خدا گونه شدن باید این وابستگی را حذف کرد.
منابع:
۱. اخلاق الاهی آیت الله مجتبی تهرانی ج۱ ص ۸۸-۹۴
۲. جامع السعادات محمدمهدی نراقی ج۱ ص ۳۹
۳. سوره شوری آیه ۱۱
27
1393
معیار کمال انسان
برای شناسایی صفتهای کمالی یا لذتهای اصیل و ویژه آدمی سه معیار در دست داریم
۱– معیار اول: موجب توسعه وجود باشد.
اولین معیار لذت اصیل این است که چیزی بر وجود ما بیفزاید، یعنی وجود انسان را گسترش دهد و بزرگ کند. اموری که نواقص انسان را رفع و کمبودها را جبران میکند، هر چند لذتبخشاند موجب کمال نمیشوند. انسان گرسنه کمبودی دارد که با غذا خوردن رفع نمیشود بنابراین از خوردن لذت میبرد ولی این لذت اصیل نیست، چون وجودش را توسعه نمیدهد. درمان بیماری کمال نیست چون چیزی بر وجود ما نمیافزاید، غضب و شهوت مامور جبران نواقص و رفع کمبودهای جسماند از این رو هر لذتی که از ناحیه این دو نیرو به روح انسان برسد، لذت غیر اصیل است.
۲- معیار دوم: همیشگی باشد
همیشگی بودن یکی از معیارهای اصالت لذت است. لذت موقت، لذت اصیل نیست. انسان همیشه از خوردن و نوشیدن لذت نمی برد غذایی که به هنگام گرسنگی انسان را قرین لذت میکند به وقت سیری نفرتانگیز است بنابراین لذایذی که از طریق قوه شهوت و غضب عاید روح انسان میشود به دلیل موقتی بودن، لذت اصیل و موجب کمال انسان نیستند.
۳- معیار سوم: موجب سرور و افتخار باشد
معیار دیگر کمال که امری فطری و وجدانی است این است که اگر انسان را به آن صفت یاد کنند موجب سرور و افتخار باشد. انسانهای متعارف از اینکه به شهوت و غضب شهره شوند اجتناب دارند. هیچ کس نمیپسندد که او را به پرخوری، شهوترانی، زیادهگویی، جاه طلبی، زورگویی، فحاشی و… یاد کنند. برعکس انسانهای متعارف و متعادل تلاش میکنند فعالیت قوای غضبی و شهوی خود را از انظار دیگران مخفی نگه دارند. این در حالی است که همهکس میکوشد حتی به گزاف خود را عاقل و با معرفت جلوه دهد.
از این معیارها نتیجه میگیریم که کمال انسان به معرفت اوست به بیان دیگر لذت اصیل، لذتی است که از راه عقل به دست آید. چون اولاً وجود را گسترش میدهد ثانیاً همیشگی است و ثالثاً انسان آن را برای خود میپسندد و چون عقل دارای دو نیروی نظری و عملی است هر یک از آن دو کمالی ویژه خود دارند که حاصل جمع آن دو کمال انسان است.
کمال قوه نظری به این است که بر حقایق موجودات با همه مراتبی که دارند احاطه پیدا کند و از این رهگذر به شناخت مطلوب حقیقی دست یابد تا به مقام توحید نائل شود. از وساوس شیطانی نجات یابد و قلبش آرام گیرد و این همان حکمت نظری است.
و کمال عقل عملی به آن است که از صفتهای زشت پیراسته و به صفتهای پسندیده آراسته شود و از این رهگذر به پاک سازی ضمیر از غیر خدا برسد و این مقام حکمت عملی است.
هنگامی که انسان به این دو مقام دست یابد و به کمال برسد همان انسان کامل و جهان کوچکی خواهد بودکه نسخه عالم اکبر است.
منابع:
۱. اخلاق ناصری- خواجه نصیر الدین طوسی ص۷۰
۲. جامع السعادات- محمدمهدی نراقی ج۱ ص۹
۳- اخلاق الاهی- آیت الله العظمی مجتبی تهرانی ج۱ ص۸۵
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر خرداد ۲۷, ۱۳۹۳
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت خرداد ۲۷, ۱۳۹۳
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان خرداد ۲۷, ۱۳۹۳
- سجده شکر خرداد ۲۷, ۱۳۹۳
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر خرداد ۲۷, ۱۳۹۳