15
1392
بر طرف شدن مشکلات
مرحوم طبرسی رحمهالله میگوید:از امام صادق علیه السلام نقل است اگر مشکلی پیش آمده باشد.
نزدیک ظهر، دو رکعت نماز بخواند در رکعت اول بعد از «حمد » سوره « توحید » و بعد از آن سوره «انا فتحنا»
تا آیه «یَنصُرَکَ الله نَصْراً عَزیزاً»
ودر رکعت دوم بعد از «حمد» سوره «توحید» وبعد آن سوره «الم نشرح» را بخواند.
بعضی گفته اند چنانچه حاجت خویش را درقنوت یا سجده آخرنماز بگوید تخلّف ندارد و به اجابت میرسد، اینعمل مجرب است.
(مکارم الاخلاق،ج۲،ص۱۲۲)
24
1391
نگاهی به سیره امام صادق(ع)
کار و تلاش و دستگیری از مستمندان
امام صادق(ع) نه تنها دیگران را دعوت به کار و تلاش می کرد، بلکه خود نیز با وجود مجالس درس و مناظرات و… در روزهای داغ تابستان، در مزرعه اش کار می کرد. یکی از یاران حضرت می گوید: آن حضرت را در باغش دیدم، پیراهن زبر و خشن برتن و بیل در دست،باغ را آبیاری می کرد و عرق از سر و صورتش می ریخت، گفتم: اجازه دهید من کار کنم. فرمود: من کسی را دارم که این کارها رابکندولی دوست دارم مرد در راه به دست آوردن روزی حلال از گرمی آفتاب آزار ببیند و خداوند ببیند که من در پی روزی حلال هستم. (۱)
حضرت در تجارت نیز چنین بود و بر رضایت خداوند تاکید داشت.لذا وقتی کار پرداز او که با سرمایه امام برای تجارت به مصررفت و با سودی کلان برگشت، امام از او پرسید: این همه سود راچگونه به دست آورده ای؟ او گفت: چون مردم نیازمند کالای مابودند، ماهم به قیمت گزاف فروختیم. امام فرمود: سبحان الله!
علیه مسلمانان هم پیمان شدید که کالایتان را جز در برابر هردینار سرمایه یک دینار سود نفروشید! امام اصل سرمایه را برداشت و سودش را نپذیرفت و فرمود: ای مصادف! چکاچک شمشیرها ازکسب روزی حلال آسانتر است. (۲)
حقیقت این است که امام(ع) درنهایت علاقه به کار و تلاش، هرگزفریفته درخشش درهم و دینار نمی شد و می دانست که بهترین کار ازنظر خداوند تقسیم دارایی خود با نیازمندان است، حقیقتی که ماهرگز از عمق جان بدان ایمان عملی نداشته و نداریم. امام خوددرباره باغش می فرمود: وقتی خرماها می رسد، می گویم دیوارها رابشکافند تا مردم وارد شوند و بخورند. همچنین می گویم ده ظرف خرما که بر سرهریک ده نفر بتوانند بنشینند، آماده سازند تاوقتی ده نفر خوردند، ده نفر دیگر بیایند و هریک، یک مد خرمابخورند. آن گاه می خواهم برای تمام همسایگان باغ (پیرمرد، پیرزن،مریض، کودک و هرکس دیگر که توان آمدن به باغ را نداشته،) یک مدخرما ببرند. پس مزد باغبان و کارگران و… را می دهم و باقی مانده محصول را به مدینه آورده بین نیازمندان تقسیم می کنم ودست آخر از محصول چهار هزار دیناری، چهارصد درهم برایم می ماند. (۳)
ساده زیستی و همرنگی با مردم
امام همانند مردم معمولی لباس می پوشید و در زندگی رعایت اقتصاد را می کرد. می فرمود: بهترین لباس در هرزمان، لباس معمول همان زمان است. لذا (۴) گاه لباس نو و گاه لباس وصله دار برتن می کرد. لذا وقتی سفیان ثوری به وی اعتراض می کرد که: پدرت علی لباسی چنین گرانبهای نمی پوشید، فرمود: زمان علی(ع) زمان فقر واکنون زمان غنا و فراوانی است و پوشیدن آن لباس در این زمان،لباس شهرت است و حرام… پس آستین خود را بالا زد و لباس زیر راکه خشن بود، نشان داد و فرمود: لباس زیر را برای خدا و لباس نورا برای شما پوشیده ام. (۵)
با این همه حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمی داد،امتیازی برای وی و خانواده اش در نظر گرفته شود. و این ویژگی هنگام بروز بحران های اقتصادی و اجتماعی بیشتر بروز می یافت. ازجمله در سالی که گندم در مدینه نایاب شد، دستور داد گندم های موجود در خانه را بفروشند و از همان، نان مخلوط از آرد جو وگندم که خوراک بقیه مردم بود، تهیه کنند و فرمود: «فان الله یعلم انی واجدان اطعمهم الحنطه علی وجهها ولکنی احب ان یرانی الله قد احسنت تقدیر المعیشه. » (۶)
خدا می داند که می توانم به بهترین صورت نان گندم خانواده ام راتهیه کنم; اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ریزی صحیح زندگی ببیند.
شجاعت
امام صادق(ع) در برابر ستمگران از هر طایفه و رتبه ای به سختی می ایستاد و این شهامت را داشت که سخن حق را به زبان آورد واقدام حق طلبانه را انجام دهد، هرچند با عکس العمل تندی رو به رو شود. لذا وقتی منصور از او پرسید: چرا خداوند مگس را خلق کرد؟ فرمود: تا جباران را خوار کند. و به این ترتیب منصور رامتوجه قدرت الهی کرد. (۷) و آن گاه که فرماندار مدینه در حضوربنی هاشم در خطبه های نماز به علی(ع) دشنام داد، امام چنان پاسخی کوبنده داد که فرماندار خطبه را ناتمام گذاشت و به سوی خانه اش راهی شد. (۸)
همزیستی و مدارا با مسلمانان
امام صادق(ع) شیعیان را به همزیستی با اهل سنت دعوت می کرد تابه این طریق هم شیعیان از جامعه اکثریت منزوی نشوند و هم بتوان احکام و اصول شیعی را با ملاطفت به آنان منتقل کرد. از این روی در مدار حق با مسامحه با آنان رفتار می شد، اما این سهل گرفتن هرگز به معنای زیرپای گذاشتن اصول نبود و آن جا که مسئله اصولی در میان بود، حضرت هرگز تسلیم نمی شد. از جمله در یکی از سفرها،امام صادق(ع) به حیره (میان کوفه و بصره) آمد. در آن جا منصوردوانیقی به خاطر ختنه فرزندش جمعی را به مهمانی دعوت کرده بود.
امام نیز ناگزیر در آن مجلس حاضر شد. وقتی که سفره غذاانداختند، هنگام صرف غذا، یکی از حاضران آب خواست ولی به جای آن، شراب آوردند، وقتی ظرف شراب را به او دادند، امام بی درنگ برخاست و مجلس را ترک کرد و فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: «ملعون من جلس علی مائده یشرب علیها الخمر.» (۹)
ملعون است کسی که درکنار سفره ای بنشیند که در آن سفره شراب نوشیده شود.
امام حتی در مجالس عمومی خلیفه نیز حاضر نمی شد; زیرا حکومت راغاصب می دانست و حاضر نبود با پای خود بدان جا برود، زیرا بااین کار از ناحق بودن آنان، چشم پوشی می شد و تنها زمانی که اجبار بود به خاطر مصالح اهم به آن جا می رفت; لذا منصور ضمن نامه ای به وی نوشت: چرا تو به اطراف ما مانند سایر مردم نمی آیی؟ امام در پاسخ نوشت: نزد ما چیزی نیست که به خاطر آن ازتو بترسیم و بیاییم، نزد تو در مورد آخرتت چیزی نیست که به آن امیدوار باشیم. تو نعمتی نداری که بیاییم و به خاطر آن به توتبریک بگوییم و آنچه که اکنون داری آن را بلا و عذاب نمی دانی تابیاییم و تسلیت بگوییم. منصور نوشت: بیا تا ما را نصیحت کنی.
امام نیز نوشت: کسی که آخرت را بخواهد، با تو همنشین نمی شود وکسی که دنیا را بخواهد، به خاطر دنیای خود تو را نصیحت نمی کند. (۱۰)
برگرفته از پایگاه طلاع رسانی حوزه
منابع
۱- بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۵۶.
۲- همان، ص ۵۹; «سبحان الله تحلفون علی قوم الا تبیعونهم الابربح الدینار دینارا… ثم قال: یا مصادف! مجالده السیوف اهون من طلب الحلال.»
۳- وسایل الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۸۸.
۴- بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۵۴.
۵- اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۶۰.
۶- همان، ص ۵۹.
۷- تهذیب الکمال، ج ۵، ص ۹۲، (یا ابا عبدالله لم خلق الله الذباب، فقال: لیذل به الجبابره) ۸- وسایل الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۲۳.
۹- فروع کافی، ج ۶، ص ۲۶۸.
۱۰- مستدرک الوسایل، ج ۲، ص ۴۳۸.
2
1391
سفارشات امام جعفر صادق (ع) به روزهداران
- هنگامی که روزهدار هستی خودت را نزدیک به آخرت ببین.
- حالت تو هنگام روزهداری، باید حالت خضوع و خشوع و شکستگی و خواری باشد و باید همانند بندهای که از مولای خود ترسان است تو نیز در حال خوف و ترس باشی.
- دلت را از جمله عیبها و باطنت را از هر حیله و مکری پاک ساز.
- از هر چه جز خدا بیزاری و برائت بجوی.
- هنگامی که روزهای تنها خدا را ولی و سرپرست خود بدان و آنطوری که شایسته خداوند پیروز است از او بترس.
- هنگام روزهداری، روح و بدن خویش را به طور کامل در اختیار محبت و ذکر خدا قرار بده.
- جسم و جان خویش را برای عمل به اوامر و دستورات خدا و چیزهایی که تو را به سوی آنها دعوت کرده و سفارشاتش آماده و مهیا ساز.
- اعضای بدن خود را از انجام کارهای حرام که مخالف فرامین و دستورات الهی هستند بازدار، مخصوصا زبان را از خوردن سوگند راست و جدل نگاهدار.
حضرت (ع) در انتهای روایت فرمودند:« اگر به تمامی این موارد عمل کنی در حقیقت به تمامی آن اعمالی که شایسته روزهدار است عمل کردهای و هر چقدر از این اعمالی که بازگو شد،کم کنی از فضیلت و پاداش و ثواب روزه خود کاستهای.»
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۰
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۰
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۰
- سجده شکر اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۰
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۰