17
1393
ثواب دیدار و دست دادن و مصافحه با برادران دینی
اسحاق بن عمار صیرفی گفت: در کوفه بودم و برادران دینی بسیاری به دیدار من آمدند و دوست نداشتم که مشهور باشم و میترسیدم که راز شیعه بودن من فاش گردد، به خدمتکارم دستور دادم به هر که برای دیدار من بیاید بگوید: او این جا نیست.
اسحاق گفت: آن سال به حج رفتم و امام صادق علیه السلام را زیارت کردم. در چهره حضرت سنگینی و بی اعتنایی نسبت به خودم احساس کردم. گفتم: فدایت شوم! چه چیز سبب تغییر رفتار شما درباره من شده است؟ حضرت فرمود: همان چیزی که رفتار تو را نسبت به برادران دینی تو تغییر داد.
گفتم: فدایت شوم! من تنها از این میترسیدم که راز من فاش شود و با آنها چنین رفتاری را داشتم و خدا میداند که بسیار آنها را دوست دارم.
حضرت فرمود: ای اسحاق! از دیدار برادرانت دلتنگ نشو هر گاه مومنی برادر مومن خود را ملاقات کند و به او خوشامد بگوید خداوند تا روز قیامت در کارنامه اعمال او ثواب خوشامد مینویسد و زمانی که با او مصافحه میکند خداوند در میان دو انگشت ابهام آن دو، صد رحمت خود را فرو میفرستد که نود و نه قسمت آن از کسی است که علاقه بیشتری به دوست خود داشته باشد و خداوند با نگاه رحمت به او نگاه میکند و آن که رفیق خود را بیشتر دوست داشته باشد از نظر رحمت خداوند بیشتر فیض میبرد و هنگامی که همدیگر را در آغوش بگیرند رحمت خداوندی آن دو را احاطه میکند و اگر این دیدار مدتی به درازا بکشد و رضای خداوند را جویا باشند به امور دنیوی و به آن دو خطاب میرسد: خداوند گناهان گذشته شما را آمرزید. دوباره کار خودت را انجام بده و چون به احوالپرسی از یکدیگر بپردازید فرشتگان به هم میگویند: کنار بروید که این دو با هم رازی دارند که خداوند پنهان ماندن آن را اراده کرده است.
اسحاق گفت: به حضرت گفتم: فدایت شوم! چگونه فرشتگان دور از ما هستند و آن چه میگوییم را در کارنامه اعمال نمینویسند در حالی که خداوند عزوجلّ فرمود: هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر این که فرشتگان نگهبان در کمین او هستند.
راوی گفت: پسر پیامبر خدا صل الله علیه و آله نفس عمیقی کشید و گریست تا این که اشکهایش ریش او را تر کرد و فرمود: ای اسحاق! خداوند تبارک و تعالی به فرشتگان فرمان میدهد.
هرگاه این دو مومن یکدیگر را ملاقات کردند از آن دو دور شوید و این برای احترام آنها میباشد. پس اگر فرشتگان سخن آنها را ننویسند و نفهمند حتما آن که نگهبان است و داننده هر پنهان و نهان است همه آنها را خواهد دانست.
ای اسحاق! از خدا بترس طوری که گویا او را میبینی و اگر تو او را نمیبینی او تو را میبیند و اگر گمان کنی خداوند تو را نمیبیند به او کافر شدهای و اگر بدانی که او تو را میبیند و گناهان خود را از مخلوقات او پنهان میکنی ولی در محضر او گناه انجام دهی در این صورت خداوند را همطراز آنهایی قرار دادهای که بیننده کارهای تو هستند.
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال –شیخ صدوق-ص ۲۷۷
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر اردیبهشت ۱۷, ۱۳۹۳
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت اردیبهشت ۱۷, ۱۳۹۳
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان اردیبهشت ۱۷, ۱۳۹۳
- سجده شکر اردیبهشت ۱۷, ۱۳۹۳
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر اردیبهشت ۱۷, ۱۳۹۳